دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
فرآیند دگرگونی جمعیتها در تکامل را میتوان به دو دسته عمده تقسیم کرد: تغییر خطی (آناژِنِز) و شاخهزایی (فیلوژِنِز). شاخهزایی همان الگویی است که منجر به گونهزایی میشود و درخت حیات را به داری تناور و انبوه و نه تیر چراغ برق بدل کردهاست. این که چرا یک گونه در طی زمان به دو گونه تبدیل میشود به هیچ وجه پرسش پیشپا افتادهای نیست. اِرنست مایر (2005-1904)، از چهرههای برجسته طبقهبندی جانوران در قرن بیستم میگوید تصور جهانی مملو از تنها یک گونه چندان دشوار نیست.
بحث درباب این که مراد از گونه زیستی چیست به لانه خرگوشی میماند که ژرفای آن هر زیستشناسی را به هراس میافکند. طی سالهای گذشته بیش از یکدوجین تعریف مختلف برای مفهوم گونه در زیستشناسی ارائه شدهاست و بحث و جدلهای داغی در باب برتری هر یک از این تعاریف بر دیگری در گرفته است. اما از نظر نگارنده، بهترین تعریف، مناسبترین آن در رابطه با جاندار مورد مطالعه است؛ برای مثال مفهوم زیستی گونه، یک گونه را گروهی از جاندران توصیف میکند که نتواند با دیگر گروهها تولیدمثل موفقیتآمیز داشته باشد. واضح است این مفهوم تنها در خصوص جاندارانی صدق میکند که به شیوه جنسی میآمیزند و نمیتواند به شناسایی گونههایی که فقط در سنگوارهها یافت میشوند از این تعریف سود جست.
در دهههای اخیر، پژوهشها دو مسیر اساسی را که به گونهزایی منتهی میشوند، توصیف کردهاند: گونهزایی بومشناختی و گونهزایی به واسطه ترتیب جهشها. در گونهزایی بومشناختی، جمعیتی نیایی به دو یا چند جمعیت تقسیم شده و هر کدام از این جمعیتها در زیستگاهی متفاوت جای میگیرد. شرایط متفاوت این زیستگاهها به این معناست که انتخاب طبیعی منجر به تثبیت جهشهایی میشود که در آن زیستگاه خاص مفیدند. با توجه به تفاوت این زیستگاهها و نتیجتا تفاوت جهشهای تثبیتشده، این جمعیتها طی زمان چنان از منظر ژنتیک از یکدیگر متفاوت میشوند، آن قدر که میتوان آنها را گونههایی متفاوت قلمداد کرد. گونهزایی به واسطه ترتیب جهشها بر این واقعیت استوار است که جهشهای ژنتیک به صورت الگویی از تصادف ریاضی رخ میدهند و دو جمعیت در دو زیستگاه یکسان لزوما جهشهایی یکسان را در ژنوم خود انباشته نمیکنند.
همواره این انتقاد بر کتاب منشأ گونهها اثر چارلز داورین وارد میشده است که عنوان این کتاب گمراهکننده است، زیرا نویسنده سرچشمه گونهها را هویدا نکرد. در حالی که از نظر نگارنده این انتقاد چندان بر اثر داروین وارد نیست. زیرا بخصوص در فصل دورگهگیری، ایدههای جذاب و همخوان با دانش مدرن ما از ژنتیک ارائه میکند. از زمان انتشار آن اثر در سال 1238 هجری شمسی/ ۱۸۵۹ میلادی تا امروز درک ما زیستشناسان از فرآیند گونهزایی بسیار دقیقتر و ژرفتر شدهاست. اما این مسأله، همانند بسیاری مسائل بنیادین دیگر در علم، به عروسکهای روسی میماند: گشودن یکی تنها به هویدا شدن عروسک کوچک دیگری میانجامد.
دکتر عطا کالیراد
زیستشناس تکاملی در IPM
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد