آقای بهبودِ پایتخت، یکه‌تازِ گیشه شده. «مصادره»‌، فیلم کمدی مهران احمدی که تا پیش از این خیلی‌ها او را با شخصیت بهبود در سریال پایتخت می‌شناختند، صدرنشین فروش اکران نوروزی شده است. این فیلم با نقش‌آفرینی رضا عطاران که دیگر به پای ثابت آثار کمدی و طنز تبدیل شده تا روز گذشته مرز ده میلیاردی را گذرانده است. حالا تقریبا همه به این یقین رسیده‌اند که در فروش اکران نوروزی، کمدی‌ها و طنزها حرف اول را می‌زنند. اتفاقی که البته از شاخصه‌های گیشه چند سال اخیر سینماست.
کد خبر: ۱۱۳۷۸۹۰

نزاع چند روز اخیر دو نفر از سینماگران شاید بهانه مناسبی باشد که نیمنگاهی هم به موفقیتهای آثار کمدی در گیشه داشته باشیم. اجازه بدهید چند سطر از نامه اخیر حبیب کاوش خطاب به عبدا... اسفندیاری را با هم مرور کنیم. او به اسفندیاری که از مدیران سینمایی دهه 60 بوده، نوشته است که در زمان مسئولیت اسفندیاری و امثال او در دهه 60، سینما راه و قبلهاش را از مردم جدا کرد و به سمت جشنوارهها چرخاند.

به تعبیر کاوش، مدیریت سینمای ایران در آن دوره به نگاههای هنری و جشنوارهای به آثار سینمایی روی آورد که محصول این نگاه، ذبح آثار مخاطبپسند به نفع سینمای هنری بود.

اینکه ادعای فوق تا چه اندازه درست است، میتواند محل بررسی کارشناسان قرار گیرد اما شاید بتوان رد پایی از این استدلال در وضعیت سینمای یک دهه اخیر ایران هم پیدا کرد. سینمایی که نسبت خود را با تماشاگر و مخاطب عام کم کرده و فضا، موضوع و قصههایی را دستمایه تولید قرار داده که تماشاگر عام به مفهوم عام کلمه از راننده و معلم و کاسب، رغبتی برای خرید بلیت و تماشای آنها پیدا نکند. قشری که اشتغالات حرفهای فرهنگی ندارد و سبد فرهنگیاش، مختصات دیگری دارد.

این ادعا که در زمانه جولان فضای مجازی و اپهای جورواجور و شبکه نمایش خانگی، تماشاگر به سالن سینما نمیآید هم چندان پذیرفته نیست.

نه تجربه جهانی موید چنین گزارهای است و نه حتی همین تجربیات نیمبند داخلی به چنین منطقی گردن مینهند. نیمنگاهی به اکرانهای نوروزی چند سال اخیر و حتی موفقیت بعضی فیلمها (عمدتا طنز و کمدی) نشان میدهد حتی در همین فضا هم میتوان تماشاگر جذب کرد و به سالن تاریک سینما کشاند. همین مصادره مهران احمدی، فارغ از کیفیت فنی و سینمایی تا روز گذشته بیش از ده میلیارد تومان فروخته است.

ستاره مخاطب عام و صحبت کردن با زبان او، گوهری است که در یک دهه اخیر در سینمای ایران کمفروغ شده و اینگونه است که همان اندک آثار مخاطب عام مانند کمدیها باعث پیوند مخاطب با سینما میشود و این رشته را هنوز برقرار میدارد. موضوع بحث دفاع از کیفیت آثار طنز و کمدی چند ساله اخیر نیست که بعضا در همین آثار هم میتوان رد پای ابتذال و مضامین سخیف را دنبال کرد. سخن آنجاست که وقتی در بازار رقابت که جلب مشتری حرف اول را میزند، چشم بر او بستی، لاجرم بازار به تسخیر رقبایی در خواهد آمد که شاید نظر مثبتی هم به او نداشته باشی.

این مطلب اما نافی مدیریت فرهنگی در چینش اکران نیست اما نباید این مطلب را هم از نظر دور داشت که سینما در طول تاریخ خود همواره نسبت قابل تاملی با گیشه و مخاطب عام داشته است.

این بیان به معنای تن دادن به اقتضائات و ذائقه کف فرهنگ عام آنهم به هر قیمتی نیست اما حتما به این معناست که فیلم و سینما باید مخاطب داشته و رفت و آمد به گیشه را رونق ببخشد. حتما به این معناست که سینما و فیلم باید نسبتی قابل قبول با مخاطب عام داشته و بتواند برای او هم حرف بزند. در نبودِ چنین نگاه و جریانی است که کمدی یکهتاز گیشه میشود. موضوعی که لابهلای سطرهای نامه حبیب کاوش هم میشود رد پای آن را دید.

محمدصادق علیزاده

روزنامهنگار

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها