پیشروی این سریالها علیرضا افخمی بود که یا خودش مینوشت و دیگران کارگردانی میکردند یا خودش سریالی در این فضا را میساخت. در این دهه چندین سریال ماورایی ساخته شد که به مباحثی چون مرگ، معاد، کما، اخلاق، چشم برزخی، شیطان و... میپرداخت. این سریالها با واکنشهای مختلفی از سوی مردم و حتی علمای دینی هم مواجه شدند و درعینحال طرفداران بسیاری داشتند. به همین مناسبت گفتگویی با علیرضا افخمی، نویسنده و کارگردان بیشترین سریالهای ماورایی تلویزیون را انجام دادیم.
شما از دهه 70 بهعنوان ناظر کیفی در تلویزیون حضور داشتید و در آن دوره که شبکه سه هم بهتازگی شکل گرفته بود، سریالهای با کیفیت و پرمخاطبی از این شبکه پخش شد. میخواستم نظرتان را درباره ژانرها و فضاهای مختلف سریالها در دهههای مختلف تلویزیون بدانم...
دهه 60 سریالهای خاطرهانگیزی داشتیم، فکر میکنم در آن مقطع گرچه به دلیل فضای جنگ و کمبود بودجه تلویزیون ازلحاظ کمی در سریالسازی دچار ضعف بود، اما به لحاظ کیفیت این دوره یکی از درخشانترین دوران سریالسازی در تلویزیون بهحساب میآید. حتی میتوان ادعا کرد بعضی از سریالهای به یاد ماندنی دهه 70 مثل «روزی روزگاری» و «امام علی» نیز درواقع حاصل فعالیتهای تلویزیون و عوامل سازنده در دهه 60 بودهاند، اگرچه در دهه 70 روی آنتن رفتند. تولیدات در دهه 70 ازلحاظ کمیت افزایش پیدا کرد اما در عین حال تا حد زیادی کیفیت نیز محفوظ ماند، من در این دوران هنوز وارد حیطه کارگردانی نشده بودم و با جناب سیدمجید میرمیران و آقای صافی که شبکه سه را تازه تأسیس کرده بودند، همکاری نزدیک داشتم، ناظر کیفی تعدادی از سریالها بودم و به یاد دارم که آثار خوبی ازجمله «گمگشته»، «پس از باران»، «خط قرمز» و... در این دهه ساخته شد که بیننده زیادی داشتند. بسیاری از آن سریالها مخاطبی در حدود 85 درصد و حتی بالاتر داشت، من خاطرم هست در این دهه و تنها در شبکه سه هفتهای دو سریال بهصورت مداوم پخش میکردیم، در عین حال گروه فیلم و سریال و بخش اداری و مالی با چنین فعالیت گستردهای ابواب جمعی مفصلی هم نداشت.
در دهه 80 نویسندگی و کارگردانی چند سریال را بر عهده داشتید و فضای ماه رمضانهای این دهه را به سمت کارهای ماورایی بردید. از چه زمانی ساخت سریالهای ماورایی را شروع کردید؟
اولین سریالی که بنده ساختم «تب سرد» بود و «او یک فرشته بود» دومین سریال من در مقام کارگردانی محسوب میشد که با تغییر و تحولات مدیریتی در سازمان صداوسیما همزمان شد. در آن زمان آقای عزتالله ضرغامی رییس سازمان و آقای دکتر مرتضی میرباقری معاون سیمای سازمان شدند. حضور آقای میرباقری در معاونت سیما برای من مغتنم بود، چراکه ایشان درعرصه فلسفه و کلام صاحبنظر هستند، بهعلاوه با وجودی که تازه وارد سازمان شده بودند و شناخت چندانی از بنده نداشتند رویکرد مثبتی نسبت به سریال اتخاذ کرده و از آن حمایت کردند، من با «او یک فرشته بود» برای اولین بار وارد عرصهای شدم که پیش از آن کار چندانی در این حوزه صورت نگرفته بود و چون آرا و نظریات مختلفی هم نسبت به چنین موضوعاتی وجود داشت، ورود به این حیطه حساسیتبرانگیز و خطیر جلوه میکرد. اما آقای میرباقری و جناب علیرضا برازش که مشاور مذهبی سریال بودند، به کمک من آمدند و بسیاری از موانع و مشکلات را از میان برداشتند و این راه پر فراز و نشیب را برای من هموار کردند.
شما چقدر از روحانیون مشورت میگرفتید؟
در تحقیقات از مکتوبات روحانیون صاحبنظر سود بردم اما طرف مشورتم آقایان میرباقری، برازش، میرمیران و پورحسین بودند که به من بسیار کمک کردند. در کل فکر میکنم بنیانگذاری سریالهای ماورایی در سیما خیلی مدیون آنهاست، بنده در تولید، پخش و حتی پاسخگویی به انتقادات وارد شده به سریال از حمایتهای این افراد برخوردار بودم. خاطرم هست بعد از پخش «او یک فرشته بود»، سفری به شهر قم داشتیم و آنجا طی نشستی آقای میرباقری و برازش در جلسه نقد و بررسی با من همراه شدند و در کنار هم از سریال دفاع کردیم. اینکه شما به یک جلسه نقد و بررسی بروید و مدیرانت هم کنارت باشند و از تو دفاع کنند حرکت بسیار ارزشمند و دلگرمکنندهای بود. این حمایتها در نگارش و ساخت سریالهایی مثل «اغما»، «روز حسرت»، «پنجمین خورشید» و «پنج کیلومتر تا بهشت» در سالهای بعد نیزادامه پیدا کرد.
این سریالها بازخوردها و واکنشهای متفاوتی را هم به همراه داشتند، چقدر از این بازخوردها را به خاطر دارید؟
بیشترین بازخورد از سوی مخاطبان پس از دیدن ایــن سریــالها تفــکر و تعمق در خصوص دنیای پس از مرگ بود، چیزی که از اهداف اصلی و بلکه اصلیترین هدف تمام پیامبران نیز بوده است، چراکه چنین تعمق و اندیشهورزی در باب دنیای پس از مرگ خودبهخود تأثیر بیبدلیلی در زندگی دنیوی انسان خواهد گذاشت و رفتار ما را تحت تأثیر جدی قرار خواهد داد. این یکی از اصلیترین بازخوردهایی بود که میگرفتیم، درعین حال گاهی ترس و دلهره نیز بر آنها حاکم میشد که خود از عوارض و تبعات واقعنمایی و موفقیت این آثار بود، مردم از این ترس هیجانزده میشدند و لذت میبردند، در کل بازخوردها بسیار خوب بود و بیشک یکی از دلایل ادامه ساخت این سریالها در آن سالها همین پر مخاطب بودن آنها بود.
مردم هرسال ماه رمضان منتظر چنین سریالهایی بودند و خود کارگردانان هم به ساخت این آثار علاقهمند شده بودند. چرا؟
بله، گویی نوعی جشنواره راه افتاده بود که طی آن ماه رمضان عرصه یک رقابت جدی در تلویزیون میشد. این رویکرد از همان زمانی که در شبکه سه به همراه سیدمجید میرمیران، مدیر گروه فیلم و سریال شبکه سه و محمودرضا تخشید از دیگر مدیران آن سالها فعالیت میکردیم شکل گرفت و درواقع با ساخت سریالهایی مثل «گمگشته» به کارگردانی رامبد جوان آغاز شد.
سریال «گمگشته» جزو اولین سریالهایی بود که توانست فضای شاد و طنزگونهای را هم برای ماه رمضان رقم بزند.
درست است، تا قبل از آن فضای تلویزیون در ماه مبارک رمضان سنگین و حزنانگیز میشد، «گمگشته» از اولین سریالهایی بود که با کمی طنازی در ماه رمضان پخش شد. سیاست تلویزیون در این دوران عوض شد و مدیران سازمان پس از سالها پذیرفتند که ماه رمضان ماه رحمت و شادی و ضیافت الهی است و نباید غمبار باشد. کمکم مردم دیگر به سریالهای ماه رمضان عادت کردند، آن هم نه یک سریال بلکه چندین سریال از شبکههای مختلف میخواستند. جالب است که مردم در آن زمان از همه سریالها هم استقبال میکردند. من خاطرم هست ماه رمضانی که «او یک فرشته بود» روی آنتن رفت، سریال «متهم گریخت» به کارگردانی رضا عطاران نیز پخش میشد و مردم هر دو سریال را که فضاهای کاملاً متفاوتی داشتند، میدیدند. درصد بینندگان «او یک فرشته بود» 89 و «متهم گریخت» 90 درصد بود و علت اینکه «او یک فرشته بود» در آن سال بهترین سریال رمضان لقب گرفت، این بود که درصد رضایتمندی مخاطبان آن نسبت به سریال دیگر حدود ده درصد بالاتر بود، یا مثلاً یکی دیگر از کارهای من یعنی سریال «زیر زمین» که فضایی طنز داشت، با سریال «صاحبدلان» محمدحسین لطیفی همزمان و در ماه مبارک پخش شد و هر دو بالای 80 درصد ببیننده داشتند.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد