وقتی صحبت از گونه‌های در خطر انقراض می‌شود، بلافاصله خیلی‌ها به یاد گونه‌هایی مانند کرگدن و ببر می‌افتند، اما نابودی حیات‌وحش به این گونه‌ها محدود نمی‌شود. در 40 سال گذشته تاکنون 52 درصد از حیات‌وحش بر اثر فعالیت‌های انسان نابود شده و به گفته دانشمندان این نرخ از انقراض هزار برابر سریع‌تر از انقراض‌های معمولی است.
کد خبر: ۱۱۲۴۱۷۷
خرافات به انقراض دامن می‌زند

بسیاری از محققان معتقدند انسان سیاره زمین را بسرعت به سمت ششمین دوره انقراض وسیع گونه‌های حیات پیش می‌برد. در این میان متاسفانه یکی از مواردی که حیات‌وحش را به خطر انداخته، باورهای غلط و خرافاتی است که روی زندگی گونه‌های مختلف جانوری سایه انداخته است.

جغدهای شوم

در مورد جغد در مناطق مختلف دنیا، باورهای غلط و خرافههایی وجود دارد که جان این حیوان را بسیار به خطر انداخته است. رومیهای قدیم معتقد بودند جغد شبانه دست به کارهای موذیانه میزند و مردم را به خطر میاندازد و پیامآور مرگ است. آنها در جشنهای خود، جغدها را به آتش میکشیدند و خاکسترشان را به رودخانه میریختند. قرنها بعد، این باور قدیمی جای خود را به انواع جدید داد؛ بهطور مثال عدهای بر این باورند صدای جغد، علامت مرگ نوزاد نو رسیده است یا اگر جغدی بر بام خانهای بنشیند، یعنی آن خانه در تسخیر ارواح و شیاطین است و دیدن جغد، بدشانسی میآورد. همچنین دیدن رویای جغد به معنای تصادفی در آینده است. این باورها باعث شده جغد مغضوب بسیاری از افراد شود.

سندرم سگ سیاه

در گذشته بسیاری از مردم بر این باور بودند سگ سیاه شوم است و اگر نزدیک خانه فرد بیماری برود، آن فرد حتما میمیرد. زمانی هم روستاییان در اروپای شرقی معتقد بودند خونآشامها، خود را به شکل سگ سیاه درمی آورند و به دامهای آنها حمله میکنند. در فرهنگ آمریکای شمالی هم تا مدتی سگ سیاه، شوم محسوب میشد. تمام این باورها باعث شده بود حیوان نگونبخت صدمه زیادی ببیند. به همین دلیل فعالان محیطزیست و حقوق حیوانات روی این باور، نام سندرم سگ سیاه گذاشتند و سعی کردند این باورهای غلط را از میان بردارند.

گرگهای انساننما

گرگ تاسمانی در دهه 1930 منقرض شد و محل زندگی اصلی این حیوان، استرالیا بود. دو مقوله تغییر محیطزیست و خرافههای دیوانهوار ساکنان اروپایی استرالیا، موجب انقراض این حیوان شد. اروپاییان تصور میکردند گرگ تاسمانی، گرگ انسان نماست و دست به اعمال پلید میزند. اغلب مردم این حیوان را در مرگ مرموز دامهای خود مقصر میدانستند و معتقد بودند گوسفندهایشان به وسیله این گرگها شکار میشوند. در دهه 1920، طرحی از این حیوان کشیده شده بود که مرغی به دندان داشت و از همان زمان به بعد مردم این حیوان را دزدان طیور خود میدیدند و دولت استرالیا هم با تعیین جایزه یک دلاری برای قتل هر گرگ تاسمانی، به انقراض این حیوان سرعت بخشید.

جشنی ظالمانه به منظور صلح و آرامش

نوعی مراسم مذهبی به نام نائویو در چین وجود دارد که مردم از گروههای نژادی مختلف مانند دونگ، یائو و میائو دور هم جمع شده و در کنار جشن و پایکوبی، به نوعی گاوبازی واقعا ظالمانه میپردازند. این جشن ابتدا با ماهیگیری و هدیه ماهیها به افرادی که در حال دعا کردن هستند، شروع میشود، سپس یک گاو بدبخت را با انداختن طنابی به دور گردنش، آویزان نگه میدارند. گاو آنقدر آویزان باقی میماند تا میمیرد. باور بر این است این نوع مرگ دردآور برای آنها در سال جدید صلح و آرامش و محصولی پر برکت به ارمغان میآورد. این مراسم مذهبی دوم ژوئن هر سال برگزار میشود.

مرگ توله خرسهای قهوهای در قوم آینو

مردم قوم آینو که در ژاپن میزیستند و امروزه تعداد کمی از آنها باقی مانده است، اعتقاد داشتند خدایانشان برای راحتی به موجوداتی در کنار خود نیاز دارند و توله خرس قهوهای برای این کار مناسب بود. چون خدایان به عالم ارواح تعلق داشتند، بنابراین باید این حیوان در مراسمی به آن دنیا فرستاده میشد. به همین خاطر به شکار توله خرسهای قهوهای میپرداختند که معمولا این کار با کشتن خرس مادر انجام میشد. سپس توله خرس را به مدت یکی دو سال مراقبت کرده و زمانی که به دو سالگی میرسید، در مراسمی آن را بتدریج، ابتدا با نیزههای کند و سپس تیز میکشتند و اگر هم حیوان بموقع نمیمرد، با کوباندن سنگ یا تنه درخت به سرش، آن را به قتل میرساندند. سپس جمجمه توله خرس را با گل پر میکردند.

درمانگر بیماریها

در منطقه ماگدالنا مرکزی کلمبیا، مردم به اشتباه بر این باورند گوشت میمون عنکبوتی قهوهای میتواند برخی از بیماریها، بویژه کمخونی را درمان کند و به دلیل درست کردن سوپی از گوشت آن، این حیوان به وفور شکار میشود. این باور غلط، نسل این میمون را به خطر انداخته است.

برخی خرافات دیگر در مورد حیوانات

برخی اروپاییان معتقدند موش خرما میتواند حرفهای انسان را بفهمد و اگر کسی حرف بدی بزند او در غذایش آب دهان خود را که سمی است، میریزد.

اگرچه خرگوشها در برخی فرهنگها، حیوان خوشیمنی محسوب میشوند، اما از نظر بسیاری از فرهنگها، بد شانسی میآورد و جادوگرهایی هستند که تغییر قیافه دادهاند. به همین دلیل به حیات آنها اهمیتی نمیدهند.

در آمریکای شمالی، دیدن گرگ صحرایی برای یک مسافر بسیار بدیمن است و او اگر هنگام سفر این حیوان را دید، بهتر است، ادامه ندهد و به خانه بازگردد.

در برخی فرهنگها، مردم معتقدند دلفینهای صورتی، شبها به شکل انسان درمی آیند و کودکان را میدزدند.

مترجم: نادیا زکالوند

منبع: listverse.com

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها