با بهروز تشکر، مجری و برنامه‌ساز تلویزیون

خانواده، اصل زندگی‌ام است

به گفته خودش پنج برادر هستند که همه آنها در حوزه رسانه فعالیت دارند.بهروز تشکر مجری باسابقه تلویزیون است که سال‌هاست او را در برنامه‌های مختلف می‌بینیم اما برادرش، بهنام تشکر بعد از بازی در سریال ساختمان پزشکان خیلی زود به چهره‌ای معروف و محبوب تبدیل شد.اما بهروز با همه سابقه‌ای که دارد معتقد است مهم این است که فامیلی «تشکر» به شهرت رسیده حالا کدام برادر و در کدام رشته زیاد مهم نیست؛ آنچه اهمیت دارد خانواده تشکر است.برای بهروز تشکر مهم‌ترین اصل زندگی، خانواده است. با او که اجرای برنامه‌هایی مانند به خانه برمی‌گردیم و تهران 20 را نیز به عهده داشته درباره کار و خانواده همصحبت شدیم .
کد خبر: ۱۱۱۵۴۲۱

چطور شد برادران تشکر به فعالیت در رسانه علاقهمند شدند و اول کدامیک کارش را شروع کرد؟

این علاقه از دوران کودکی شروع شد که من با یک تلویزیون کوچک سیاه و سفید در کنار پدرم برنامه‌‌های خبری را تماشا میکردم و به گویندگی و اجرا علاقهمند شدم و این علاقه را از اجرای برنامههای مدرسه شروع کردم.پنج برادر هستیم؛ اولی من هستم، برادر دومم افسر نیروی دریایی است، بهنام پسر سوم است که بازیگر است، بهرام ، کارگردان و امیر آخرین برادرم مدیر تولید است. سال 68 کنکور دادم و رشته علوم ارتباطات را برای تحصیل انتخاب کردم و بعد آزمون دادم و جذب واحد مرکزی خبر شدم و آدمهایی را که در تلویزیون میدیدم در واقعیت هم دیدم و آنقدر این کار برایم جذاب بود که شروع به تهیه گزارشهای خبری کردم و در ادامه برای تهیه گزارش از جنگ به کشورهایی مانند عراق ، افغانستان و کوزوو رفتم.حدود 15 سال برای بخشهای مختلف خبری رادیو و تلویزیون گزارش تهیه کردم.

اما با همه زحمتهایی که برای اجرا و تهیه گزارش کشیدید، برادرتان بهنام به واسطه بازیگری بیشتر از شما معروف شد؟

ایرادی ندارد! مهم فامیلی تشکر است و بهنام یا بهروز مهم نیست ! بهنام نوع کارش با من فرق دارد. او به بازیگری علاقهمند است و من به اجرا.روی کارم حساسیتهای خاصی دارم و معتقدم مجری نباید بازیگر شود. به همین دلیل تا حالا پیشنهاداتی که داشتم را قبول نکردم.این دو رشته نباید با هم قاتی شوند.هر کدام از این رشتهها چارچوبهای خاص خود را دارد.از مخالفان حضور بازیگران در حوزه اجرا هستم و خودم نیز این مرزها را رعایت میکنم.

در اینترنت و فضای مجازی عکسهایی از شما در کنار خانوادهتان منتشر شده که نشان میدهد چقدر در کنار هم شاد هستید و این حس به مخاطب منتقل میشود که خانواده موفقی هستید؟

اصل زندگی من بر مبنای خانواده پایهگذاری شده است.من از همسرم سپاسگزارم که با حمایتهایش به من اجازه داد کارم را آنطور که شایسته است، انجام بدهم.معتقدم اگر بتوانم خانوادهای شاد و سرزنده و سالم داشته باشم در کارم نیز موفق خواهم بود.وقتی به ماموریتهای کاری میروم، همسرم جای مرا در خانواده پر میکند و زمانی که برای تهیه گزارش به کشورهای جنگ زده میرفتم، همسرم بسیار عالی خانواده را مدیریت میکرد و نمیگذاشت فرزندانم جای خالی پدر را احساس کنند.

سپاسگزاری زن و شوهر میتواند کانون خانواده را گرم نگهدارد، اتفاقی که انگار در جامعه ما کمرنگ شده است؟

در بیشتر خانوادههای ما رسم بر این نیست که مثلا مرد آشپزی کند یا ظرف بشوید.خیلیها بر این باورند که مرد کارش پول درآوردن است و زن باید همه کارهای خانه را انجام بدهد.اما من تصورم این است اگر مردها هر چند خیلی گرفتار و پرکار حتی اگر ماهی یکبار در کارهای خانه به همسر کمک کند، علاقهمندی در خانواده بیشتر شده و کانون خانواده محکمتر میشود.آنهم در شرایطی که طلاقهای عاطفی در جامعه ما روز به روز بیشتر میشود.ابراز محبت زن و شوهر به یکدیگر، رفت و آمدهای خانوادگی، سفر و ... میتواند از رشد طلاق عاطفی جلوگیری کند.ما بسیار به رفتوآمدهای فامیلی و دوستانه اعتقاد داریم و در خانهمان همیشه به روی همه باز است و بشدت از آمدن مهمان استقبال میکنیم.

احتمالا پذیرایی از مهمانان را سخت نمیگیرید، برای همین از مهمان استقبال میکنید؟

دقیقا! همسرم مربی شیرینیپزی و آشپزی است و بهترین غذاها،شیرینیها و دسرها را میتواند آماده کند اما واقعیت این است ما پذیرایی را آسان میگیریم که رفت و آمدهایمان بیشتر شود! دورهمی برایمان بیشتر از نوع پذیرایی اهمیت دارد.گاهی دورهمیها را در پارک برگزار میکنیم و ساندویچ میخوریم شادی برایمان اهمیت بیشتری دارد،حتی گاهی در پارک بازی میکنیم،بازیهایی مثل وسطی و ...

یعنی شهرت و اینکه مردم شما را بشناسند مانعی برای شادی خانوادگی نیست؟

هر جا شهرت پررنگ شود، خانواده آسیب میبیند ! ما به واسطه برنامه‌‌های تلویزیونی معروف شدیم و مردم به ما لطف میکنند اگر ما را میبینند و میشناسند و به ما ابراز محبت میکنند.اگر مردم نبودند و از من استقبال نمی‌‌کردند من شاید الان یک کارمند ساده بودم پس نباید شهرت باعث شود از مردم دور شویم. اتفاقا باید بیشتر بین مردم باشیم و بیشتر به آنها احترام بگذاریم و خود را تافته جدا بافته از آنها ندانیم.

احساس رضایت از زندگی را از صحبتهای شما میتوان فهمید، شرایط مالی در این حس رضایتمندی دخالت دارد؟

شرایط مالی که اصلا ! من یک خودروی ملی دارم.خانه کوچکی دارم که پنج نفر بتوانند در آن زندگی کنند چون سه فرزند دارم؛ دو دختر که دانشجو هستند و یک پسر که دوره پیشدانشگاهی است. زیاد سخت نمیگیریم.من 21 ساله بودم که ازدواج کردم. ازدواج زود هنگام یکی از دلایل موفقیتم در زندگی و کارم بود.وقتی زود ازدواج کنی، تلاشت را هم بیشتر میکنی که خانواده‌‌ موفقی داشته باشی. تفاوت سنیام با فرزندانم کم است و با آنها خیلی رفیق هستم و همه اینها باعث احساس رضایت از زندگی میشود

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها