راپورت‌های میرزا ادریس‌

تنبان وطنی یا عثمانی؟

الیوم بعد از چاشت به خشایار فرمودیم باران الهی باریده به کوی و خیابان شویم به قصد سیاحت آفاق و انفس. شال و کلاه کرده، بیرون زدیم. هوا عالی بود و احساس اردیبهشت داشتیم. همین طور که از جلوی دکان‌ها می‌گذشتیم خشایار پر آستین ما را گرفت که قبله عالم این فروشگاه، فروشگاهی بسیار معتبر است که ملابس فرنگی واردکرده همیشه خدا هم تخفیف 70 درصد داشته و بسیار به قیمت است، برویم و برای خودمان لباس ابتیاع کنیم. کنجکاو شده وارد شدیم.
کد خبر: ۱۱۱۱۳۴۰

بسیار دکور شیک و نورپردازی خوبی داشت و چند جوان رعنا و بانوی به چشم خواهری صاحب جمال به رتق و فتق مشتریان مشغول بودند. یکی از جوانان را صدا کرده فرمودیم: اجناس همه فرنگی و وارداتی است؟ با لحنی نایس و مکش مرگ من علیالخصوص هنگام تلفظ حرف شین عارض شد: بلی همه این اجناس از بلاد عثمانی وارد شده و مارک است و الان هم در تخفیف 70 درصدمان آمدهاید و بسیار خوشاقبال هستید که این اجناس ماندهاند. خشایار را به کناری کشیده، فرمودیم. ببینیم اینجا مگر تخفیف 70 درصد ندارد؟

عرض کرد: بلی .

فرمودیم: خب چرا توی مغازه پرنده پر نمیزند؟ مگر همین بلک فرایدی آمریکای منحوس که اعلام میشود، سر تخفیفها بکشبکش و بزنبزن راه نمیافتد؟ یعنی رعیت تا این حد ندارند که تخفیف 70 درصد هم گرهی از زندگیشان وا نمیکند و قدرت ابتیاع ندارند؟

گفت: چه عرض کنم؟

فرمودیم: چه عرض کنم و کوفت کلهات را به کار بینداز...

عرض کرد: چگونه؟

فرمودیم: اینجا چند وقت است که تخفیف 70 درصد دارد؟

گفت: تمام سال!

فرمودیم: مگر یارو خیریه زده که تمام سال جنس بخرد بعد با 70 درصد تخفیف به فروش برساند؟ حقوق این جوانکهای نازنین را چگونه میدهد؟ پول آب و برق و اجارهاش چه ؟ بیل توی گیجگاهش خورده؟

کله خاراند که: آهان... راست
میگویید ها...

فرمودیم: برویم بیرون وگرنه حس میکنم گوشهایم پرز دارد و دارم کمکم دگردیس میشوم.

عرض کرد: ولی آخر تصدقتان من تنبان لازم دارم ..!

فرمودیم: برو یک تنبان انتخاب کن قیمت بگیر... رفت یک تنبان پسند کرد و عرض کرد اینو میخوام...

فرمودیم: چند؟

گفت: 350 بوده تو آف شده 150 !

فرمودیم: برویم ...!

نالید ولی تنبان ندارم ... !

گفتم: برویم برایت ابتیاع کنم ... به خیابان جمهوری شدیم و سراغ تولیدکنندگان ملابس وطنی را گرفتیم. به کارگاه شدیم عجب تنبانهایی به غایت نیکو و
خوش جنس. حاجفتاح صاحب تولیدی مینالید از کثرت واردات ملابس قاچاق و کسادی بازار... دلداری داده و دعاکردیم رجال حکومت حمایت کنند. فیالنهایه یک تنبان به غایت نیکو و به قاعده از برای خشایار ابتیاع کردیم به قیمت صدهزار تومان به منزل مراجعت فرمودیم. خشایار تنبان را به پا کرده دارد جلوی آینه سلفی میاندازد. حالا با این فیلترینگ برای کی میخواهد ارسال کند والله اعلم. پسرک سر و گوشش میجنبد باید سریعتر دامادش کنیم ...

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها