
مجموعههای نمایشی بیش و کم حول و حوش طبقه متوسط جامعه و همان حوالی دور میزنند. چنین کنش مطلوبی که ذکرش رفت البته اما و اگرها و الزامات خود را میطلبد که بیشک، شناخت کافی و وافی از طبقه فرودستی که قرار است از آنها صحبت شود، مهمترینشان خواهد بود. گام اول در سبیل سامان دادن سریالی بر پایه و مبنای آدمهای به اصطلاح جنوب شهری که دغدغه نان دارند، آگاهی کامل از روحیات شخصی و مناسبات جمعی این طبقه است. اگر این بصیرت کامل باشد، آنوقت شخصیتها هم ملموس میشوند و اتفاقات، قابل باور برای مخاطب.
سهراب سریال سایهبان جوانی است جنوب شهری، با مرام و کاری که حرمت رفاقت را بشدت پاس میدارد و سخت دلبسته خانواده است؛ مادرش را میپرستد و هوای خواهر و برادرش را دارد و زندگیاش را خالصانه وقف آنها کرده. حال چگونه است این جوان با چنین مختصاتی، لباس عروس بر تن تنها خواهرش میپوشاند و در شهر میچرخاندش و بعد با همین شمایل به رستوران میروند و شام میخورند؟! کدام جوان غیرتمندی چنین رویکردی را در پیش میگیرد که مخاطب از سهراب بپذیرد؟! از سوی دیگر، دیالوگهایی که میان سهراب و برادر کوچکش، بابک برقرار میشود چقدر شبیه گفتمانی است که معمولا جوانان متعلق به این طبقه اجتماعی از آن بهره میبرند؟ سهراب و بابک تا میانه راه را به قاعده جلو میآیند اما در یک چرخش ناگهانی و ناملموس به بیراهه میزنند و جنس گفتارشان عوض میشود. دیالوگهای به قربانصدقه پهلوزده میان سهراب و مادرش هم آنی نیست که باید باشد. محبت و مودت میان افرادی متعلق به این نحله اجتماعی عموما پنهان است و نهفته، نه تا این حد عریان و آشکار.
برادران محمودی به هر میزان که در انتخاب بازیگرانی چون مجتبی پیرزاده و محمدولیزادگان به عنوان دو جوان جنوب شهری سریال سایهبان زیرکی و فراست به خرج دادهاند، به همان نسبت در گزینش پریوش نظریه در شمایل یک زن رنجدیده، کاهلی کردهاند. چهره و حتی جنس بازی نظریه با چنین زنی به هیچ عنوان همخوانی ندارد. او اصلا نمیتواند کاراکتر یک زن ستمدیده که بار زندگی را یک تنه بر دوش کشیده و فرزندانش را به چنگ و دندان گرفته تا بزرگ شوند، برای مخاطب باورپذیر از آب و گل دربیاورد. دیالوگهای نامناسب و ناهمخوان هم تنها به واقعی کردن این شخصیت یاری نمیرسانند که او را هر چه بیشتر از آنچه باید و شاید دور میکنند.
با وجود آنچه گفته شد، سریال سایهبان نقاط قوت شاخصی هم دارد که گذر و وقعننهادن به آنها از رسم انصاف به دور است. برخی شخصیتپردازیها آنچنان واقعگرایانه است و طراحی درامهای جذاب به قدری ماهرانه صورت گرفته و چیدمان اتفاقات و رخدادها در بستر یک داستان رئال، به آن میزان منطقی به نظر میرسد که نمره قبولی به سایهبان بدهد و این اثر را در راسته سریالهای استاندارد تلویزیونی بگنجاند.
طبقه فرودست اما شریف جامعه و قصههایشان همیشه قابلیت بازنمایی در آثار نمایشی رسانه ملی را دارند؛ نشانهاش همین سریال سایهبان. از این بابت باید به برادران محمودی تبریک گفت و البته امیدوار بود در کارهای بعدیشان به ریزهکاریها بیشتر توجه کنند تا حاصل کار، مطبوعتر و دلخواستهتر برای مخاطبان باشد.
محسن محمدی
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
محمود قماطی، نائبرئیس شورای سیاسی حزبالله در گفتوگوی اختصاصی با «جامجم»:
صریح و بیپرده با علیرضا خانی عضو سابق هیأت مدیره استقلال
داود فتحعلیبیگی معتقد است اقتباس از یک متن باید بهگونهای باشد که با فرهنگ بومی ما سازگاری پیدا کند