کارشناسان و ناظران فرهنگی از دیدگاه‌های رهبر معظم انقلاب درباره مدیریت فرهنگ می‌گویند

باغبانی فـرهنگی پاتک جنگ نـرم

7 شهریور بود که فرزاد جهان‌بین و حسن علی‌اکبری به موسسه حفظ و نشر آثار آیت‌الله خامنه‌ای رفتند که طی نشستی «نظریه باغبانی فرهنگ (نظریه رهبر انقلاب در مدیریت فرهنگ)» را تبیین کنند. پس از واپسین ماه تابستان، حالا و در آغاز زمستان خبر رسیده که عصر چهارشنبه همین دو نفر به همراه مصباح‌الهدی این بار به موسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی خواهند رفت تا باز هم به تبیین این نظریه بپردازند.
کد خبر: ۱۱۰۶۵۴۷

بیانات آیت‌الله خامنه‌ای در رابطه با مقولات مربوط به مدیریت فرهنگی، همواره نشان‌دهنده اهمیت موضوع و حساسیت ایشان بر وجوه مختلف این مبحث بوده است؛ گاهی با کلیدواژه شبیخون، گاهی با نفوذ، گاهی با حراست فرهنگی و مواقعی هم با اصطلاحاتی چون مهندسی فرهنگی و مرزبانی فرهنگی. اما همه اینها را به عنوان نظریه باغبانی می‌شناسیم؛ دغدغه‌های رهبر انقلاب در قالب نظریه مدیریت فرهنگ.

حالا دوباره توجه به باغبانی فرهنگ، از سوی پژوهشگاه‌ها و نظریه‌پردازان و ناظران فرهنگی به صدر موضوعات در این باره بازگشته است. اما سویه‌های مختلف این نظریه مبتنی بر چیست؟

باغبانی در مقابل مهندسی فرهنگی

تبیین مدیریت فرهنگ در اندیشه حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، نیازمند بررسی مقدماتی است. می‌دانیم که اصلی‌ترین و محوری‌ترین عنصر در هر جامعه‌ای عامل فرهنگ است. هر نوع خط مشی و سیاستگذاری که از سوی دولت‌ها در حوزه سیاسی، اقتصادی و اجتماعی اتخاذ می‌شود با اعتقادات و باورها و ارزش‌های حاکم برآن جامعه نسبت مستقیم دارد. بر همین اساس است که امروزه نظریه‌های فرهنگی گوناگونی با هدف توضیح و تفسیر جایگاه فرهنگ در سیاست داخلی و خارجی و نیز در سطوح جهانی و همچنین اقتصاد و... ظهور کرده‌اند. پیش‌فرض اساسی نظریه‌های فرهنگی آن است که رفتار و کنش‌های انسان در زندگی فعال و پویای اجتماعی و برقراری رابطه با دیگران، متاثر از الگوهای روابط اجتماعی و گرایش‌های فرهنگی است.

این نظریه‌ها به دنبال شناخت زمینه‌ها، فرآیند شکل‌گیری و بروز الگوهای رفتاری، ارزش‌ها و اعتقادات ما در زندگی اجتماعی هستند. از جمله مسائل مهم، بررسی رابطه میان برنامه‌ریزی و فرهنگ است. سوال مهم این است که آیا اساسا ضرورتی برای چنین کنترل و هدایتی در عرصه فرهنگ در راستای اهداف و الگوهای ثابت پیشین وجود دارد یا خیر؟ در تمام طول تاریخ اندیشه بشری، نوعی چالش نظری درباره امکان‌پذیری برنامه‌ریزی فرهنگی وجود داشته است. یکی از ایده‌ها مبتنی بر این است که دولت در فرهنگ دخالت داشته باشد، اما بدیهی است که پذیرش امکان مدیریت فرهنگ و تاکید بر ضرورت آن، می‌تواند به تک‌صدایی منجر شود. بنابراین باغبانی فرهنگی چیست و چطور ضامن آزادی‌های فرهنگی است؟ باغبانی فرهنگ در واقع قائل به مدیریت فرهنگ است بدون ایجاد تک‌صدایی. این نظریه، بر کنترل‌پذیری فرهنگ و برنامه‌ریزی درخصوص آن، استوار است.

یک فعال فرهنگی در این باره معتقد است باغبانی فرهنگی در واقع مقابل تهاجم فرهنگی و مهندسی فرهنگی دشمن مطرح می‌شود. محمد اسفندیاری، رئیس مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی بنیاد شهید و امور ایثارگران در این باره می‌گوید: «تجددگرایی، عقل‌گرایی ظاهری، بی‌اعتبارنشان‌دادن معارف اسلامی به بهانه عدم تطابق با دانش‌های نوین بشری، طرح جدایی دین از سیاست، رواج مدهای غربی و ارزش‌های آن و... ابزارهای تخلیه فرهنگ خودی است و چنان‌که رهبر انقلاب می‌فرمایند جنگ نرم برخلاف جنگ سخت، آشکار، قابل فهم و ملموس نیست و حتی در برخی موارد طرف مقابل ضربه‌ خود را می‌زند اما جامعه‌ هدف، دچار خواب‌آلودگی و عدم احساس حمله است». او به بیانات رهبر انقلاب که می‌فرمایند: «در مقوله‌‌ فرهنگ، رفتارِ حکومت باید دلسوزانه مثل رفتار باغبان باشد. باغبان بهنگام نهال می‌‏کارد، بهنگام آبیاری می‌‏کند، بهنگام سم‌پاشی می‌کند و بهنگام هم میوه‌‏چینی. باید فضای فرهنگی کشور را باغبانی کرد؛ یعنی مسئولانه و با دقت این مقوله را دنبال کرد»، اشاره می‌کند و ادامه می‌دهد: «این فرمایشات رهبری نقش و وظیفه متولیان امر فرهنگ را سخت و دو چندان می‌کند. یادمان باشد جریان فرهنگی بومی شده، تدریجی و با پشتوانه‌های اسلامی است. خوشبختانه در دوران دفاع مقدس نمونه‌های بارزی از مشی و فرهنگ اسلامی وجود دارد ولی نکته مهم عجین شدن و نهادینه شدن این فرهنگ با زندگی امروز مردم است».

علف‌های هرز فرهنگ

مجید شاه‌حسینی را به نقدهای سینمایی و فرهنگی‌اش می‌شناسیم؛ مدیر اسبق فارابی بوده است و هر جا پای دفاع از مفاهیم ارزشی در هنر وسط باشد، هست. او معتقد است از آنجا که رهبر انقلاب فرهنگ را بالاتر از اقتصاد و سیاست و سایر شئون اجتماعی مطرح می‌کنند، نگاهشان به مقوله فرهنگ، استراتژیک است.

شاه‌حسینی می‌گوید فضاهای فرهنگی و نهادهای عمومی در زمینه باغبانی فرهنگ حساسیت بیشتری نسبت به قبل نشان می‌دهند: «این آغازی جدی است، گرچه دیر یا کمی دیر جُنبیده‌ایم ولی به هر حال حرکت مبارکی است و قاعدتاً از همین ظرفیت داخلی، می‌توان این‌طور برداشت کرد که تدریجا جبهه‌ا‌ی فرهنگی در داخل کشور شکل می‌گیرد. همین جبهه در مقابل این تهاجم فرهنگی قرار می‌گیرد».

مدیر اسبق فارابی ادامه می‌دهد: «رهبر معظم انقلاب از یک باغبان مثال می‌زنند که نه‌تنها باید گل‌ها را در رشد خود آزاد بگذارد، بلکه باید به آنها کمک و تغذیه‌ کافی هم برساند اما با علف‌های هرز بجد مقابله کند.

چون همه می‌دانند علف‌های هرز از همان مواد غذایی تغذیه می‌کند که گل‌ها استفاده می‌کنند. در واقع رشد آنها یعنی تضعیف گل‌ها. ابتکار ما می‌تواند این باشد که بخشی از ظرفیت‌ رسانه‌های بی‌طرف جهانی را استفاده کنیم. دیگر این‌که ما هم در رسانه‌های دشمن رخنه کنیم. این امری شدنی است. این‌که حالا چگونه می‌توان در رسانه‌های دشمن خللی وارد کرد و گاهی ظرفیت‌های دشمن را به نفع خود به کار گرفت، مدیریت پیچیده‌ فرهنگی را طلب می‌کند. اما یکی از ابتکارهای ما می‌تواند این باشد که بدانیم ابزارهای دشمن می‌تواند در صورت یک مدیریت هوشمندانه گاهی بر ضد خود دشمن به‌کار گرفته شود».

از سوی دیگر سیدسجاد ایزدهی، عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی درباره تعبیر باغبانی فرهنگی می‌گوید: «اگر نقد نباشد عملا نهال فرهنگ به همان شکل نحیف و کوچک باقی خواهد ماند و زمانی که در معرض باد و توفان قرار بگیرد از بین خواهد رفت. باید اجازه دهیم باغبانی بیاید، هرس کند و هرزها را بچیند. نباید اجازه دهیم تولید علم و دانش، نقض شود تا پس از شکل‌گیری این فضا، آرام آرام این نهال رشد کند بعد فضای خودش را باز کند تا در آینده بتوان دانش‌های متعدد تولید کرد و از حیث عملیاتی نیز آنها را مورد استفاده قرار داد.

3 فراز از بیانات رهبر انقلاب درباره مدیریت فرهنگی

در مقوله فرهنگ، رفتار حکومت باید دلسوزانه و مثل رفتار باغبان باشد. باغبان بهنگام نهال می‌کارد بهنگام آبیاری می‌کند بهنگام هرس می‌کند بهنگام سمپاشی می‌کند بهنگام هم میوه‌چینی. باید فضای فرهنگی کشور را باغبانی کرد. برای باغ با فنون مهندسی کشاورزی، نقشه مهندسی تهیه، یعنی مسئولانه و با دقت این مقوله را دنبال کرد. [بیانات، 1382]

برای «مهندسی فرهنگی کشور» باید فرهنگ مهندسی‌شده‌ای که بر اساس آن می‌خواهد کشور مهندسی شود معین گردد. بنابراین جایگاهی که وظیفه مهندسی فرهنگی کشور را بر عهده دارد باید نخست مهندسی فرهنگ انجام دهد. [بیانات، 1381]

آنچه در مقوله فرهنگ بر عهده حکومت است، عبارت است از نظارت هوشمندانه، متفکرانه، آگاهانه، مراقبت از هرزروی نیروها و هرزرویی علف هرزه‌ها، هدایت جامعه به سمت درست، کمک به رشد و ترقی فرهنگی افراد جامعه. [بیانات، 1382]

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها