اگر جای مدیران اقتصادی کشور را تغییر داده و آنها را به فرماندهی و مدیریت بخش نظامی و دفاعی کشور منصوب کنیم،چه اتفاقی خواهد افتاد؟!
کد خبر: ۱۱۰۲۰۹۵
اگر مدیران اقتصادی را به فرماندهی نظامی منصوب کنیم؟

به گزارش جام جم آنلاین از اتاق خبر 24، نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران زمانی که جنگ علیه کشورمان از سوی صدام آغاز شد، خود را در یک کارزار سخت و نابرابر دیدند.

جنگ باعث شد تا نیروی مسلح با ساختاری تازه و متفاوت از نیروهای مسلح دیگر کشورهای دنیا شکل بگیرد.

دوران 8 سال دفاع مقدس؛ ارتش، سپاه و بسیج را آبدیده کرد و آنها را وادار کرد تا روی پای خود بایستند. اما بخشهای دیگر کشور از آن فرصت بهره نبرد.

جنگ عراق علیه ایران، با تحریم های سخت جمهوری اسلامی همراه بود، اما طرف مقابل از هر کمکی از سوی دوستان منطقه ای و فرا منطقه ای خود بهره می برد.

آنهایی که دوران 8 سال دفاع مقدس را لمس کرده و چشیده اند خوب می دانند که چه کمبودها و چه سختی ها و دشواری هایی گریبان مردم و نیروهای مسلح کشورمان را گرفته بود، اما با این وجود، توانستند جنگ را به پایان برسانند و پیروز آن میدان شوند.

پیروزی ایران در جنگ 8 ساله اتفاق کمی نبود، چرا که پشت عراق، همه کشورهای عربی منطقه و ابرقدرت هایی همچون آمریکا، شوروی، فرانسه، آلمان و انگلیس قرار داشتند و هر آنچه در توانشان بود، به صدام کمک می کردند.

در چنین شرایطی بود که ایران تنها اما با ایمان به خدا و دلاوری ها و رشادت های نیروهای مسلح خود و البته همراهی مردم ایران اسلامی آن دوران را با سرافرازی، سپری کرد.

همان زمان بود که تحریم ها علیه ایران فشار کمبودهای نظامی را آشکارتر کرد به گونه ای که بر روند جنگ تأثیر گذاشت.

فشار کمبودها باعث شد تا افرادی در نیروهای مسلح به ویژه سپاه و ارتش به فکر تولید سلاح برای رزمندگان بیفتند.

بزرگترین ضعفی که در دوران دفاع مقدس وجود داشت، نداشتن موشک برای پاسخ به حملات موشکی صدام به مناطق مسکونی ایران بود.

در آن زمان هیچ کشوری به جمهوری اسلامی ایران سلاح نمی فروخت، به ویژه آن که با شرایط تحریم تسلیحاتی و نظامی علیه ایران، دستیابی به موشک غیر ممکن بود.

همگان پشتکار و سماجت شهید تهرانی مقدم را شنیده اند که چگونه توانست از نقطه صفر برای ساخت موشک اقدام کند و اکنون می بینیم که در چه مرحله ای از پیشرفت های موشکی در کشورمان رسیده ایم.

سخت کوشی، اعتقاد به این که ما میتوانیم، دست نکشیدن از شکست هایی که شاید هر کسی را از میدان به در می کرد، از همه مهمتر اعتقاد به این موضوع که مردم، کشور و انقلاب اسلامی نیازمند تسلیحات و تجهیزات نظامی است که بتواند از آنها در مقابل تهدید دشمنان بایستد و قاطعانه پاسخ دهد، عواملی بود که نیروهای مسلح را در راه رسیدن به خودکفایی در ساخت سلاح یاری کرد.

اکنون نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران در بیشتر زمینه ها توان ساخت سلاح و تجهیزات نظامی را دارند.

از ساخت سلاح انفرادی تا سلاح های پیشرفته تر همچون تانک، ناو جنگی، زیر دریایی، هواپیمای جنگی، و البته موشک های بالستیک با قابلیت ها و ظرفیت های متفاوت که باعث نگرانی دشمنان ایران اسلامی شده است.

اکنون که دستاوردهای بزرگی در زمینه نظامی برای جمهوری اسلامی به دست آمده است، دشمنان خود را در مقابل ایران ناتوان می بینند، چرا که می دانند در هماوردی نظامی با ایران، ضربات سنگینی متحمل خواهند شد.

شاه بیت توانمندی های نظامی ایران، موشک های بالستیک دوربرد و میانبردی است که به تعداد بسیار زیاد در سیلوهای موشکی دپو شده است.

توان نظامی و دفاعی ایران عامل بازدارنده مقابل تهدیدات نظامی دشمنانی است که اگر این قابلیت ها نبود ، آنها از عملی کردن نیت خود درنگ نمی کردند.

بنا براین آیا اکنون طرح موضوع مذاکره و گفت وگو بر سر پیشرفت های موشکی ایران صلاح و جایز است؟

آیا طرح این مسئله که چرا موشک قاره پیما داریم، اما توان مقابله با فقر و محو آن را نداریم، مقایسه درستی است؟

اگر این مقایسه با این دیدگاه باشد که بودجه نظامی کشور را به رفع فقر اختصاص دهیم، یک پیشنهاد از جنس نیرنگ است.

ضمن این که متولی رفع فقر، ایجاد رونق اقتصادی، ایجاد اشتغال و تأمین معیشت جامعه نیروهای مسلح نیست بلکه دولت ها هستند، هر کشوری سعی دارد تا نیروی مسلح خود را تقویت کند تا بتواند در مقابل تهدیدات مقاومت کند.

آیا همین ارتش و سپاه در زمان بحران به داد دولت ها نرسیده اند و نقاط ضعف را در حوادثی طبیعی همچون زلزله ها بر طرف نکردند؟

ضعف در مدیریت اقتصادی کشور است که باعث بروز ناهنجاری های اقتصادی و اجتماعی می شود، نه پیشرفت های نظامی و دفاعی.

پیشرفت های نظامی را نباید ملامت کرد، بلکه باید به آن افتخار کرد، آن بخشی که باید ملامت شود تا شاید به خود آید، مدیریت اقتصادی کشور است.
ضعف در بخش مدیریت اقتصادی دولت ها است که باعث شده تا تبعات آن دامن جامعه را بگیرد.

پیشرفت های نظامی و دفاعی ایران به ویژه موشکی باید برای دیگر دستگاه ها الگو و نمونه ای باشد برای آن که آنها نیز دست به کار شده و آغاز یک تحول را کلید بزنند.

چه نوع مدیریتی باعث شد تا نیروهای مسلح در زمینه تولید نیازهای خود خودکفا شوند، اما هنوز نتوانسته ایم یک خودرو ملی را که همه قطعاتش ساخت داخل باشد بسازیم؟

مدیریت جهادی و انقلابی در وجود نیروهای مسلح دیده میشود، اما چنین مدیریتی در دستگاه دولتی وجود ندارد.

نیروهای مسلح تحریم را تبدیل به فرصت کردند و از این فرصت برای خودکفایی خود بهره بردند.

همگان می دانند که بودجه نظامی ایران بسیار کمتر از بودجه نظامی کشورهای کوچک عرب منطقه است اما باز هم نیروهای مسلح کشورمان با همان بودجه اندک توانسته اند به دستاوردهای بزرگی برسند.

با این حساب باید گفت که این بودجه اندک برای نیروهای مسلح کشورمان امنیت ملی را در اندازه بسیار بالا به دست آورده و باعث شده است تا در منطقه ای آشوب زده از امنیت بالایی برخوردار باشیم.

وجود امنیت در کشور باید باعث شود تا دستگاه ها، سازمان ها و وزارتخانه های اقتصادی کشور از این فرصت بهترین بهره را ببرند، چرا که اگر امنیت برقرار نبود، کار اقتصادی با مشکل روبرو می گشت.

همه بخشهای اقتصادی کشور بودجه لازم را از لایحه بودجه هر سال دریافت می کنند، اما با وجود آن می بینیم که اتفاق خاصی در این حوزه نمی افتد.

همچنان شرایط اقتصادی وخیم است و حتی بدتر هم می شود، وضعیت اشتغال بسیار نامناسب است، معیشت مردم با مشکل روبرو است، فقر افزایش یافته و تولید داخلی نیز رونق خود را از دست داده است، آیا این شرایط به خاطر پیشرفت های موشکی است؟

اگر بودجه نظامی و دفاعی را کاهش داده و آن را به بخش اقتصادی کشور بدهیم، فکر می کنید چه اتفاقی خواهد افتاد؟

ایران در همه زمینه ها تحریم است، حتی اکنون که توافق هسته ای به دست آمده، باز هم تحریم های اقتصادی برقرار است، اما تحریم های نظامی و تسلیحاتی ایران بسیار شدیدتر و دقیق تر از دیگر تحریم هاست، حال توجه داشته باشید که پیشرفت های نظامی در چنین شرایط تحریم سخت و شدید به دست آمده است.

تحریم اگر کمرشکن بود، باید نیروهای مسلح را بیشتر تحت تأثیر قرار می داد، اما حوزه نظامی و دفاعی جمهوری اسلامی ایران توانست گلیم خود را از آب بیرون بکشد، پس چرا دیگر مراکز، نهادها و سازمان ها هنوز نتوانسته اند تحریم را به فرصت تبدیل کنند؟!

نوک پیکان انتقاد باید به سوی مدیریت دولتی حاکم بر برنامه های اقتصادی کشور نشانه رود.

اگر جای فرماندهان و مدیران اقتصادی کشور را تغییر دهیم، تصور می کنید چه اتفاقی خواهد افتاد؟
شک نداشته باشید که بخش نظامی ما دچار همان دردی خواهد شد که بخش اقتصادی کشور به آن درد دچار است.

آن تفکر و اندیشه مدیریت جهادی و انقلابی در وجود مدیران کشور دیده نمی شود، به همین خاطر است که امور اقتصادی لنگ می زند و اگر تاکنون هم فلج نشده به لطف خدا بوده است.

اما اگر با همین دست فرمان، اقتصاد کشور هدایت شود، بعید نیست که بیماری فلج هم به سراغ اقتصاد کشور بیاید.

محمد صفری

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها