به گزارش جامجم، 3 آبان 91 زنی با مراجعه به یکی از کلانتریهای پایتخت از ناپدید شدن دخترش سهیلا خبر داد و گفت: «سهیلا امروز صبح سوار پرایدش شد و از خانه بیرون رفت. موقع خروج، او را دیدم که با تلفن همراهش حرف میزد. یک روز است خبری از دخترم ندارم و جواب تماسهایم را نمیدهد.»
با ثبت این شکایت، پرینت تماسهای سهیلا بررسی و مردی افغان به نام رحمان شناسایی شد. او که در یک ساختمان نیمهکاره سکونت داشت، تحت مراقبت نامحسوس پلیس قرار گرفت. همزمان خودروی سهیلا نیز به شکل رهاشده در بیابانهای اطراف تهران کشف شد.
برای کارآگاهان محرز شده بود رحمان آخرین فردی است که با سهیلا ملاقات داشته است، به همین دلیل این مرد 34 ساله دستگیر شد و مورد بازجویی قرار گرفت.
متهم خود را بیگناه نشان داد و گفت: «شش ماه قبل در خیابان با سهیلا آشنا شدم و شمارهاش را گرفتم. روزهای اول برایش شارژ میفرستادم، اما کمکم از من درخواست پول کرد. آخرین بار وقتی به محل کارم در یک نمایشگاه خودرو آمده بود تا شیشه مصرف کند، همدیگر را دیدیم. او پس از مصرف ناگهان از حال رفت و فوت کرد. من از ترس، جسدش را در چاه نمایشگاه انداختم و به کسی هم چیزی نگفتم.»
رحمان به بیگناهی اصرار داشت، اما همه مدارک علیه او بود. او سرانجام در بازجوییهای تخصصی به قتل اعتراف کرد و گفت: «آن روز سهیلا به نمایشگاه آمده بود. حال خوبی نداشت. پرسیدم چرا سرحال نیستی؟ توهین کرد و گفت: به تو ربطی ندارد. درگیر شدیم و با لیوان دستهدار به پیشانیام کوبید. مجروح شدم و از شدت عصبانیت، چاقو را برداشتم و ده ضربه به سهیلا زدم. سپس با دستمالی که آنجا بود، خفهاش کردم. میخواستم جسد را در چاه بیندازم، اما دهانه آن کوچک بود برای همین جسد را تکهتکه کردم. چند روز بعد هم از محل کارم رفتم و متواری شدم، اما پلیس یک ماه بعد دستگیرم کرد.»
با اعتراف متهم، جسد سهیلا از چاه بیرون کشیده شد و دادسرا کیفرخواست قتل عمد را صادر کرد. پرونده برای رسیدگی در اختیار شعبه چهارم دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی اصغر عبداللهی قرار گرفت و در جلسه محاکمه اولیای دم درخواست قصاص کردند.
با حکم دادگاه، متهم به جرم قتل عمد به قصاص و به جرم جنایت بر میت به پرداخت دیه محکوم شد. او با تائید دیوانعالی کشور در آستانه طناب دار قرار گرفت، اما توانست با پرداخت 70میلیون تومان از قصاص نجات پیدا کند.
با این حال به دلیل ناتوانی در پرداخت 50 میلیون تومان دیه جنایت بر میت در زندان ماند تا اینکه صبح دیروز در شعبه چهارم به درخواست تقسیط دیهاش رسیدگی شد.
او به قضات گفت: «من 50 میلیون تومان ندارم. از قضات میخواهم این مبلغ را قسطبندی کنند تا بتوانم پرداختش کنم.» حکم دادگاه بزودی صادر میشود.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در استودیوی «جامپلاس» میزبان دکتر اسفندیار معتمدی، استاد نامدار فیزیک و مولف کتب درسی بودیم
سیر تا پیاز حواشی کشتی در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با عباس جدیدی مطرح شد
حسن فضلا...، نماینده پارلمان لبنان در گفتوگو با جامجم:
دختر خانواده: اگر مادر نبود، پدرم فرهنگ جولایی نمیشد