بهرام عظیمی در برنامه «چهل‌چراغ» از این‌که در طی این سال‌ها نتواستیم انیمیشن مذهبی و دینی خوب بسازیم حسابی گله‌مند بود و گفت با وجود ساخت تعداد زیادی اثر هنوز نتوانستیم انیمیشنی بسازیم که جلب توجه کند و اصلی‌ترین مشکل را مربوط به سفارشی بودن کار دانست.
کد خبر: ۱۰۹۶۲۳۹

مثال هم آورد که دوبار قصد ساخت انیمیشن سینمایی و مذهبی داشت که به سرانجام نرسید. یکی برای امام رضا(ع) که دخالت‌های فراوان مشاور مذهبی در فیلمنامه او را منصرف کرد و دیگری برای امام حسین(ع) که فیلمنامه ضعیف موجب شد که ساخته نشود. وقتی از عظیمی درباره محرم سوال شد با اشتیاق از تجربه پیاده‌روی سال قبل اربعین گفت و هدف واحد زائران میلیونی آن و پس از آن بود که تاسف خورد چرا زودتر نرفته تا تحت تاثیر آموخته‌های آن، اثری بسازد.

قصه‌نویسی با حرکت سیال ذهن

پاسخ سعید نعمت‌اله در برنامه «کتاب باز» به سوال درباره این‌که قصه‌هایش چگونه خلق می‌شود در نوع خود جالب بود. او گفت قصه‌ها از دروغ‌هایی که در سنین کودکی و نوجوانی برای عدم توبیخ می‌گفتیم می‌آیند و از حرکت سیال ذهن. نویسنده سریال‌های تلویزیونی اولین قصه‌ای که نوشت را مربوط به 7 سالگی‌اش ‌دانست که تاثیر کانون پرورش فکری نزدیک مدرسه در آن کم نبود. به گفته نعمت‌‌اله به خاطر نوشتن آن داستان از کانون جایزه هم گرفت. این اتفاق سال‌های بعد هم ادامه یافته و نتیجه این‌که در درس انشا نمره بالایی می‌گرفت، هرچند در ریاضی ضعیف بود. آن‌طور که نعمت‌‌اله گفت هیچ‌وقت از قصه‌نویسی فاصله نگرفت، چه زمانی که در آبمیوه‌گیری کار می‌کرد یا آن زمان که دفتر یا آموزشگاهی داشت.

دردسر اسب ناآرام

کاظم هژیر آزاد که ایفاگر نقش‌های مهمی در آثار تاریخی ماندگار بوده، در برنامه «خارج از کادر» سعی کرد به خاطرات مهم دوران بازیگری‌اش اشاره کند که نکته مشهود در میان حرف‌هایش انتظار برای دستیابی به موقعیتی بهتر از جایگاه فعلی‌اش در عرصه بازیگری بود. همه‌جور خاطره‌ای میان گفته‌هایش پیدا می‌شد. مثلا از فیلم گروگان یاد کرد که برف باریدن بی‌وقفه تا 20 روز کار را عقب انداخت یا این‌که در سریال «یک مشت پرعقاب» که نقش سفیر آمریکایی را بازی می‌کرد حین اسب‌سواری پایش شکست و همین موضوع سبب شد تا پس از هفت ماه بتواند جلوی دوربین برود. اشاره‌ای هم به نقشش در سریال مختارنامه کرد و این‌که در بخشی از سریال مجبور شد بره بریان اما نیم‌پخته‌ای را که اصلا مزه خوبی نداشت با لذت تمام بخورد.

اشک نوازنده‌های غیرایرانی

بهزاد عبدی که آهنگسازی اپرای عاشورا را برای دکتر قریب‌پور انجام داده خاطره‌ای شنیدنی از مشارکت گروه نوازنده‌های اکراینی در این اپرا داشت که در برنامه «چهل‌چراغ» آن را تعریف کرد. به گفته عبدی قرار بوده که بنا به عادت معمول که توضیحاتی به گروه نوازنده‌ها درباره چگونگی کار قبل از شروع می‌دهد، برای اپرای عاشورا نیز توضیحاتی درباره شخصیتی که این اپرا برای او نوشته شده، داد. عبدی ادامه داده در کمال تعجب این نوازنده‌های غیرایرانی در حین نواختن ساز
چنان تحت تاثیر نمایش قرار گرفتند که اشک از چشمانشان جاری شد. عبدی افزود: بعدها که از آنها درباره ایران سوال کردم بسرعت از آن اپرا یاد می‌کردند و سپس به دیگر ویژگی‌های ایران اشاره می‌کردند و حتی تصورشان نسبت به هنر ایران تغییر کرد.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها