در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
چالش اول؛ چالش درونخانوادگی و درونقبیلهای هست، به هر حال در گذر زمان شاهزادهها در درون خانواده آل سعود افزایش یافتند و امروز شاهد یک جنگ قدرت در درون عربستان و نظام سیاسی هستیم. در واقع باید دستگیریها و بازداشتهای اخیر را در راستای همین جنگ قدرت ارزیابی کرد. مشخص نیست که محمد بن سلمان بتواند براحتی بر این چالش غلبه پیدا کند بنابراین در روزهای آینده شاید شاهد وضعیتهای متفاوتی در عربستان باشیم.
گرچه دستگیریها و بازداشتهای اخیر در این کشور عنوان مبارزه با فساد را دارد، اما مهمترین پوشش برای تسویهحسابهای درون خانوادگی و حذف شاهزادههایی است که میتوانند به عنوان مانع بر سر راه محمد بن سلمان در آینده ظهور کنند.
چالش دوم؛ چالش درون کشور عربستان است که به هر حال نظام قبیلگی با توجه به تغییر و تحولات اجتماعی و ارتباطات همچنین مطالباتی که مردم، نخبگان و گروههای مختلف دارند نمیتواند به سبک گذشته جامعه عربستان را اداره کند. نظام سیاسی و دودمانی در عربستان با دوران پیشین تناسب دارد، اما جامعه متحول و دگرگونشده عربستان و بویژه جوانان، زنان و افرادی که مطالباتی دارند به هر حال نظام سیاسی قبیلگی مبتنی بر افکار و اندیشههای منجمد وهابیت است. لذا شاهد هستیم که محمد بن سلمان به دنبال نوعی تغییرات، دادن آزادیها و قائل شدن حقوق بیشتر برای شهروندان و از جمله زنان هست، اما به نظر میرسد مطالبات مردمی در عربستان و به ویژه مطالبات جوانان بسیار فراتر از دادن حق رانندگی و گواهینامه به زنان باشد چرا که در گذر زمان شاهد مطالبات بیشتری خواهیم بود به گونهای که این مطالبات با اختیارات و قدرت مطلقه خاندان آلسعود قابل جمع نیست و به هر حال امروز یکی از کشورهایی که نظام سیاسی بسته را در منطقه دارد و مردم از کمترین حقوق سیاسی برخوردار هستند عربستان است، این نظام خاندانی نمیتواند به شکل گذشته جامعه عربستان را که شاهد تغییر و تحول و دگرگونی هست اداره کند.
چالش سوم؛ چالش افت نفوذ قدرت در منطقه و از دست دادن متحدین و حوزههای نفوذ است که یک نوع پیامد ژئوپلیتیک را برای عربستان به همراه دارد. به هر حال نظام خاندانی آلسعود در عربستان مدعی خادمی حرمین شریفین و در واقع مدعی رهبری در جهان اسلام و به شکل سنتی نفوذهایی در کشورهای گوناگون داشته و امروز عربستان در حال از دست دادن این نفوذ در منطقه است. یکی از دلایل از دادن نفوذ آمریکا هم از دست رفتن نفوذ آمریکاییها به عنوان حامی اصلی رژیم سعودی در منطقه است.
منطقه راهبردی غرب آسیا همچنین منطقه جهان اسلام که از دیرباز عربستان در آن نفوذ سنتی داشته امروز با دو پدیده مبارک مقاومت و بیداری اسلامی مواجه است لذا عربستان در 10، 15 سال گذشته در منطقه به شکل جدی افت جایگاه پیدا کرده است. عربستان برای اینکه در این سالها بتواند موقعیت خود را حفظ کند راههای خطرناکی در پیش گرفته و همراه و همسو با آمریکا،صهیونیستها و دیگر دولتهای مرتجع منطقه شده و به جنایت و مسلمانکشی رو آورده است به گونهای که این کشور سهم بالایی در جنگهای نیابتی و مذهبی دارد. عربستان درصدد است از طریق تاسیس و حمایت از گروههای تروریستی بتواند نفوذ خود را در عراق و سوریه حفظ کند. در این زمینه هم اقدامات بسیاری انجام داده تا نفوذ خود را در لبنان حفظ کند. این کشور جنگی به راه انداخته تا بتواند همچنان مثل گذشته یمن را حیاط خلوت خود نگه دارد.
البته با وجود تمام این اقدامات عربستان در همه این موارد با شکست و ناکامی مواجه شده است. همانطور که آمریکاییها در سلطه بر منطقه خاورمیانه دچار شکست و ناکامی شدند.
امروز بزرگترین دغدغه رهبران آمریکا از دست دادن نفوذ خود در منطقه غرب آسیاست، رژیم آل سعود این دغدغه را دارد که با وجود هزینههای بسیار بالا دچار شکست و ناکامی بسیاری در منطقه شده است. عربستان امروز بازنده تحولات عراق،سوریه، لبنان، تحولات سرزمینهای اشغالی و همینطور تحولات در شبهجزیره از جمله کشورهای بحرین و یمن است. عربستان در کنار آمریکا و صهیونیستها برای اینکه بتواند این شکستها را کاهش داده و به نوعی موقعیت خود را بازیابی کند به همراه آمریکا و صهیونیستها دست به توطئه جدید میزند که در این راستا باید بحث استعفای سعد حریری را مورد تجزیه و تحلیل قرار داد.
همانطور که سید حسن نصرالله اشاره کرد عامل اصلی استعفای سعد حریری عامل خارجی است و به عربستان مربوط میشود و ریشه در مسائل لبنان ندارد. چنین اتفاقاتی نشان میدهد عربستانیها به دنبال شکستهایشان نقشه جدیدی طراحی کردند و استعفای سعد حریری نقطه آغاز پیادهسازی نقشه جدید و شیطانی است که همزمان با بازداشت برخی شاهزادگان شده و میتواند دلیل همسویی و همزمانی بازداشتها در عربستان با استعفای سعد حریری مخالفتهایی باشد که برخی شاهزادهها و جریانهای سیاسی در عربستان با این رفتار محمد بن سلمان دارند.
اگر نگاهی به رفتارهای خاندان آل سعود در سالهای اخیر از جمله جنگی که در یمن به راه انداختند داشته باشیم مشاهده میکنیم درون خانواده آلسعود با برخی سیاستهای اتخاذی مخالفتهایی بوده است. لذا این سه چالش اصلی را خاندان آل سعود و رژیم حاکم بر عربستان پیش رو دارد و برای غلبه بر آنها شاهد چنین رفتارهایی از آل سعود هستیم.
از آنجا که این رفتارها از عقلانیت لازم برخوردار نیست و در فضای استیصال اتخاذ شده قطعا منجر به نتیجه دلخواه آل سعود و خاندان حاکم بر عربستان نخواهد شد.
در مورد ارتباط عربستان با اسرائیل در ماجرای استعفای سعد حریری باید گفت عربستان سیاستهای منطقهای مستقلی ندارد، چرا که خاندان آلسعود از استحکام لازم برخوردار نیستند که بتوانند در مسائل منطقه به شکل مستقل عمل کنند. بنابراین میبایست برای تصمیم سیاستهای مهم در عربستان به مثلث آلسعود رژیم صهیونیستی و آمریکا توجه کنیم. به این معنی که میتوان گفت اقداماتی که عربستان در منطقه اتخاذ میکند اقداماتی است که از درون اتاق فکری بیرون آمده که یک ضلعش عربستان و ضلع دیگرش رژیم صهیونیستی و ضلع سوم هم آمریکاییها هستند. لذا عربستان یک نوع نقشه بازیگری در راستای اهداف آمریکاییها و صهیونیستها دارد.
دکتر یدالله جوانی/ استاد دانشگاه
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»:
گفتوگوی «جامجم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر
یک کارشناس مسائل سیاسی در گفتگو با جام جم آنلاین:
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد