به گزارش جامجم، اواخر زمستان 94، مردی همراه پسر ششسالهاش به آگاهی تهران مراجعه کرد و گفت: «امروز پسرم سامان در حیاط آپارتمان مشغول بازی بود که به شکل ناگهانی ناپدید شد. همه جا را دنبالش گشتم اما اثری از او پیدا نکردم. چند دقیقه بعد، در حالی که گریه میکرد به خانه برگشت و گفت مرد همسایه به نام شاهین، او را به خانهاش برده بود تا مورد آزار و اذیت قرار دهد اما پسرم با گریه و زاری و داد و فریاد، شاهین را راضی کرده بود، رهایش کند. شاهین حتی 5000 تومان به پسرم داده بود تا ساکت بماند.»
با تائید این اظهارات از سوی سامان، کارآگاهان به محل اعزام شدند و مرد همسایه را دستگیر کردند. او در شعبه هشتم دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی حسین اصغرزاده پای میز محاکمه ایستاد و گفت: «آن روز سامان را در حیاط دیدم و وسوسه شدم. وقتی وارد آسانسور شد، سراغش رفتم و او را به خانه ام کشاندم. قصد کودک آزاری داشتم اما بهخاطر گریهها و داد و فریادهایش پشیمان شدم. 5000 تومان هم به او دادم تا ساکت شود.» متهم در آخرین دفاع خود نیز گفت: «من هیچ آزاری به سامان نرساندم و او را رها کردم. از شاکی تقاضای بخشش دارم.»
در پایان دادگاه قضات وارد شور شدند و متهم را به جرم شروع آدمربایی به چهار ماه حبس محکوم کردند. این حکم چندی پیش در دیوان عالی کشور تائید شد.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
دکتر فواد ایزدی درگفت و گو با «جام جم»:
حسین حبیبی در گفتوگو با «جامجم» از سرچشمههای نگارگری گفت