
در عین حال باید به این موضوع هم اشاره کنیم که از نظر آمریکاییها، وجود یک جبهه بینالمللی و منطقهای همانگونه که در بحث هستهای توانست به فشار بر ایران وجاهت ببخشد و کار آمریکا علیه ایران را با هزینهای کم به نتیجه برساند، میتواند ایران را به حاشیه رینگ ببرد و او را وادار به دادن امتیاز نماید. اما واقعیت این است که اگر هم اینک کشوری به یک «جبهه موثر» دسترسی دارد، آن کشور ایران است. برخلاف عربستان و نیز برخلاف اروپا، اینک ایران یک جبهه موثر منطقهای ـ از آبهای دریای عمان تا آبهای مدیترانه ـ شکل داده است. جبههای که در مدت کم و با هزینهای اندک توانست دولتهای دوست را حفظ کرده و جریانات معارض را ناکام بگذارد. ماجرای کردستان عراق که تقریبا بدون تلفات و در کوتاهترین زمان به سامان رسید نمونهای از این رویکرد است.
در صورت خروج آمریکا، ماندن یا نماندن اروپا ارزشی ندارد
اگر آمریکاییها از برجام خارج شوند ـ که من بعید میدانم این اتفاق بیفتد ـ در واقع ماندن یا نماندن اروپاییها در برجام ارزشی ندارد، چراکه اساسا اختیار بانکها در اروپا از طریق صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی که هردو این موسسات تحت مدیریت آمریکا قرار دارد و عملا فایدهای ندارد. به این معنی که وقتی شریان پولی دنیا در اختیار آمریکاییها قرار دارد بانکهای اروپایی به هیچ وجه ریسک نکرده و خودشان را دچار دردسر نمیکنند. بنابراین اگر آمریکا اوضاع بانکی را اصلاح نکرده و به تعهداتش عمل نکند قطعا اروپا نیز به تعهداتش عمل نخواهد کرد. هرچند ممکن است اروپاییها در تبلیغات سیاسی در پایبندی بر برجام تاکید کنند، اما در عمل همانطور که تا کنون شاهد بودیم، با مخالفت آمریکا اروپاییها قدم پیش نمیگذارند، کما اینکه شاهد بودیم در روزهای گذشته آقای ظریف که پیش از این با خوشبینی بسیار از پایبندی اروپا به تعهداتش در برجام صحبت میکرد، با صراحت اعلام کرد حتی یک بانک کوچک انگلیسی هم حاضر به افتتاح حساب برای ایران نیست.
لزوم تکیه بر اقتصاد مقاومتی و درونزا
باید خوشبینی نسبت به اروپا و آمریکا را به واقعبینی تبدیل کنیم. واقعیت این است که آمریکاییها نمیخواهند فشار اقتصادی را از روی ایران بردارند و واقعیت دوم این است که اروپاییها قادر نیستند در حوزه مالی سیاستی جدا از آمریکا در مواجهه با ایران درپیش بگیرند. بنابراین ابتدا باید سیاست خوشبینی را تبدیل به سیاست واقعبینی کنیم. در گام عملی باید دو کار انجام دهیم؛ در گام اول روی اقتصاد درونزا و واقعی تاکید داشته باشیم همان نکتهای که رهبر معظم انقلاب تحت عنوان اقتصاد مقاومتی مطرح کردند.
واقعیت مطلب این است که ایران در داخل کشور امکانات و موقعیت های مناسبی برای تامین انواع نیازهایش دارد. ما در زمینه مواد غذایی، بهداشت و درمان و در زمینه تجهیزاتی که برای ساخت زیربنایی مورد نیاز است، همچنین توسعه راهها، اصلاح وضع معیشت مردم و اصلاح سیستمهایی که در داخل برای تامین زندگی بهتر مورد نیاز است کمبود نداریم. البته ظرفیتهای ما عمدتا بالقوه است و در واقع مواد خام چنین توسعه و پیشرفتهایی را در اختیار داریم که بایستی با تلاشهای داخل این ظرفیتهای بالقوه را به ظرفیتهای بالفعل تبدیل کنیم. راهکار دوم این است که به رابطه با آسیا چشم بدوزیم. در آسیا کشورهای بزرگی وجود دارند که کمتر تحت تاثیر آمریکا قرار میگیرند. رابطه با روسیه، چین، هند، ژاپن و کشورهای کوچکتر اقتصادی منطقه مانند مالزی، سنگاپور و کره میتواند جایگزین تلاشهایی که ما در حوزه اروپا انجام می دهیم و نوعا هم به جایی نمیرسد، باشد.
اروپا، بخش مکمل آمریکا در منطقه
وقتی از نوع مناسبات اروپا درخصوص منطقه صحبت می کنیم در واقع صحبت از انگلیس و فرانسه است، چرا که سایر کشورهای اروپایی در این خصوص چندان موضوعیتی ندارند. یکی از ابعاد حضور انگلیس و فرانسه در منطقه موضوع فروش تسلیحات است که بعد از آمریکا، انگلیسیها و سپس فرانسه به عنوان دومین و سومین فروشنده سلاح به کشورهای ثروتمند منطقه قرار دارند. آنها ضمن اهداف اقتصادی دو هدف دیگر را هم در کنار آن دنبال میکنند؛ یکی از این اهداف تثبیت نفوذ خودش در کشورهای عرب و هدف دیگر تقویت رژیمهای عرب وابسته نظیر عربستان، کویت، قطر و امارات است.
محور دوم فعالیت اروپاییان در منطقه استفاده از بازارهای سرشار کشورهای عرب است که در واقع با هدف فروش کالاهای خود این ارتباطات را برقرار میکنند و البته یکی از اصلیترین طرفهای خرید نفت عربستان کشورهای اروپایی هستند. اگر به حجم صادرات نفت به کشورهای اروپایی و این حجم را با صادرات نفت اعراب به منطقه شرق آسیا به طور خاص کشورهای چین و ژاپن نگاهی بیندازیم متوجه میشویم حدود 60 درصد نفت منطقه عربی به اروپا و 40 درصد به کشورهای شرق آسیا صادر میشود، بنابراین هدف دوم آنها استفاده از بازار سرشار این منطقه است.
اروپا معمولادر منطقه ضمن پیگیری منافع اقتصادی خود در سیاستگذاری کاملا با آمریکاییها هماهنگ است. وقتی جبههای در منطقه با محوریت آمریکا شکل بگیرد چه جبهه اقتصادی و چه امنیتی ـ نظامی اروپا به عنوان بخش مکمل آمریکا در منطقه عمل میکند.
سعدالله زارعی / کارشناس مسائل بینالملل
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد