وزیر آموزش و پرورش نیز آسیبهای اجتماعی را بزرگترین تهدید کشور دانسته و گفته موضوع کنترل آسیبهای اجتماعی بهعنوان یکی از مهمترین برنامههای آموزشی و پرورشی بجد دنبال میشود.به همین دلیل اطلس آسیبهای اجتماعی به تفکیک استان، منطقه و مدرسه طراحی شده تا با مداخلات بهنگام از بروز مشکلات و بحرانهای اجتماعی جلوگیری شود. در آستانه بازگشایی مدارس، در این خصوص با صادق حسینزاده ملکی، معاون پرورشی وزارت آموزش و پرورش به گفتوگو پرداختهایم. او اختلافات خانوادگی و اعتیاد را از جمله مهمترین آسیبهای دانشآموزی میداند.
چگونه میتوان تضمین کرد پیگیری آسیبهای اجتماعی در مدارس بهصورت مداوم و نظاممند انجام میشود؟
بخشهایی از «اطلس آسیبهای اجتماعی» در حال حاضر آماده شده و این اقدام، یکی از تحولات مهم وزارت آموزش و پرورش بهویژه در دوره جدید محسوب میشود. هرچند موضوع از چندین سال پیش آغاز شده اما طرحی با عنوان «نماد» (نظام مراقبتهای اجتماعی دانشآموزان) تصویب شده که در اردیبهشتماه سال گذشته توسط شورای اجتماعی کشور ابلاغ گردیده است. در حال حاضر، وزارت آموزش و پرورش برنامهای ثابت و هفتگی با محوریت آسیبهای اجتماعی در دستور کار دارد. این جلسات با حضور مدیران کل، معاونان استانها، رؤسای مناطق آموزش و پرورش و معاونان آنها بهصورت منظم و برخط برگزار میشود. همچنین داشبورد مدیریتی طراحی شده است که امکان رصد و تحلیل آماری موضوعات مختلف را فراهم میسازد. از جمله آسیبهای روانی مانند اضطراب، افسردگی و رفتارهای خودآسیبرسان، آسیبهای اجتماعی با اثرات گسترده نظیر اعتیاد و آسیبهای ناشی از فضای مجازی که اخیرا پروتکلهای مرتبط با آن نیز مطرح شدهاند. این دسته آخر شامل مخاطراتی است که دانشآموزان در نوع ارتباطات مجازی با آن مواجه میشوند و پیامدهای روحی، روانی و اجتماعی قابل توجهی بههمراه دارد.
چه نهادهایی در اجرای این اطلس نقش ایفا میکنند؟
درخصوص این مسأله نهتنها وزارت آموزش و پرورش بلکه مجموعهای گسترده از دستگاههای کشور درگیر هستند. آغاز این روند به اواسط دهه ۱۳۹۰ بازمیگردد. در این چارچوب، نهتنها معاونت پرورشی و وزارت آموزش و پرورش بلکه مجموعهای از دستگاهها در سه قوه و فراتر از آن، این موضوع را در دستور کار خود قرار دادند. یکی از اضلاع اصلی این حرکت، معاونت پرورشی و فرهنگی وزارت آموزش و پرورش است که نقش محوری و دبیرخانهای را برعهده دارد. برنامه «نماد» نیز توسط این معاونت پیگیری میشود و علاوه بر اجرای مأموریتهای اختصاصی خود، وظیفه تعیین دستور کار برای سایر بخشها را نیز برعهده دارد.
روش اجرای طرح نماد چگونه است؟
در ادامه این روند، سال گذشته در هر استان حداقل یک منطقه هدف انتخاب شد؛ مناطقی که هم بهعنوان پایلوت اجرای برخی طرحها در نظر گرفته شدند و هم بهدلیل شدت یا ویژگیهای خاص آسیبهای اجتماعی، نیازمند رسیدگی با اولویت و فوریت بیشتر بودند. در چارچوب اجرای طرح نماد، دانشآموزان از منظر آسیبهای اجتماعی به سه گروه «در معرض خطر»، «نیازمند حمایت»و«سالم» تقسیم میشوند.این دستهبندی بهصورت درصدی ومتغیر است وبسته به استان،شهر وحتی بازههای زمانی هفتگی تغییر میکند. برای رصد دقیق این وضعیت، سامانهای زیرمجموعه طرح نماد راهاندازی شده که بهصورت لحظهای وهفتگی اطلاعات مربوط به وضعیت دانشآموزان را پایش میکند.یکی ازمهمترین برنامههای اجراشده دراین زمینه، «غربالگری» است؛ اقدامی پیشگیرانه که با هدف شناسایی زمینههای آسیبپذیری پیش از بروز آسیب طراحی شده است.
در این غربالگریها کدامیک از آسیبهای اجتماعی در بین دانشآموزان بیشتر مشاهده شده است؟
در حال حاضر سه مسأله برای ما نگرانکننده است. نخست اختلافات خانوادگی، بهویژه اختلافات میان زوجین که یکی از مهمترین عوامل زمینهساز آسیبهای روانی و اجتماعی در میان فرزندان است. این نوع اختلافات، بهطور مکرر در بررسیهای میدانی و گزارشهای مشاورهای، ردپای خود را در بروز آسیبهای فردی و اجتماعی نشان میدهند. دومین عامل، روابط با جنس مخالف خارج از چارچوبهای قانونی و شرعی است. آمارهای موجودنشان میدهد که این نوع روابط، بهویژه در صورت شکستهای عاطفی موجب افزایش چشمگیر آسیبهای روانی و اجتماعی شدهاند. درصد قابل توجهی از موارد خودکشی در میان نوجوانان، با مسائل ناشی از این نوع ارتباطات مرتبط است. عامل سوم نیز مسأله اعتیاد است که همچنان یکی از تهدیدات جدی برای سلامت روانی و اجتماعی دانشآموزان محسوب میشود. البته عوامل دیگری نیز در بروز آسیبهای اجتماعی نقش دارند اما این سه مورد در حال حاضر از مهمترین مسائل هستند.
غربالگری دانشآموزان بر چه مبنایی انجام میشود؟
غربالگری جزو مرحله اول است و پس از آن دانشآموزان دستهبندی میشوند. گروه اول، دانشآموزان پرخطر هستند. یعنی افرادی که در شرایط خطر زندگی میکنند، مانند دانشآموزی که والدینش طلاق گرفتهاند یا در رابطهای نامناسب قرار دارد و اکنون در آستانه اتخاذ تصمیمی نادرست است. گروه دوم، دانشآموزانی هستند که درمعرض خطر قرار دارند. یعنی خودشان مشکلی ندارند اما در اطرافشان دوستان، آشنایان یامحیط زندگی عوامل خطر وجود دارد. گروه سوم نیز شامل دانشآموزانی است که فعلا در معرض خطر نیستند اما باید برای آنها برنامهریزی شود تا در آینده دچار آسیب نشوند. در این فرآیند، دانشآموزانی که احتمال ابتلا به آسیبهای خاص دارند شناسایی میشوند ومشاوران و مربیان مدارس با مداخلات تخصصی، مانع از نزدیک شدن یا گرفتار شدن آنان در آسیب میشوند. این اقدام، از نظر اثربخشی حتی مهمتر از میزان آسیبهای موجود تلقی میشود چراکه تمرکز آن بر پیشگیری و مداخله زودهنگام است. البته ما در سال گذشته موفق شدیم ۸میلیون نفر از مجموع ۱۶میلیون دانشآموز کشور را غربالگری کنیم. در سال پیش از آن نیز حدود ۵میلیون دانشآموز تحت غربالگری قرار گرفتند. دانشآموزان دارای پرونده اختصاصی هستند و هدف از این غربالگری، شناسایی و مراقبت از وضعیت روانی، رفتاری و اجتماعی آنان است. این فرآیند مراحل مشخصی دارد. در مقطع ابتدایی، اطلاعات توسط معلم در سامانه ثبت میشود و در دوره متوسطه، خود دانشآموز مسئول ثبت اطلاعات مربوطه است.
مراحل غربالگری برای دانشآموزان سطوح مختلف چگونه طراحی شده است؟
برای هر سه سطح از دانشآموزان مراحل مشخصی تعریف شده است. ابتدا مصاحبهای با دانشآموز انجام میشود که جنبه تشخیصی دارد. سپس وارد مرحله مداخلات اولیه میشویم. در ادامه، آموزش و پرورش در صورت نیاز، دانشآموز را به دستگاههای دیگر ارجاع میدهد تا مسأله بهصورت تخصصی بررسی و حل شود. این فرآیند، کاملا علمی، مشخص و مبتنی بر الگوی «نماد» است. یعنی نظام جامع مراقبتهای اجتماعی دانشآموزان طراحی شده و آماده اجراست. مشاوران مدارس این فرآیند را آغاز میکنند. در مرحله اول، ارتباط مستقیم با مشاور مدرسه برقرار میشود و سپس براساس تشخیص مشاور، موضوع به مراحل بالاتر ارجاع داده میشود. ممکن است دانشآموز به مراکز مشاوره ارجاع داده شود یا والدین نیاز به مداخله داشته باشند. درواقع یک سوی این فرآیند مشاور مدرسه است و سوی دیگر آن مراکز تخصصی خارج از مدرسه. برخی از این مراکز درون آموزش و پرورش قرار دارند و بعضی دیگر خارج از این سازمان فعالیت میکنند. این برنامهها اکنون در حال اجرا هستند اما با یک مشکل بزرگ مواجهیم. هرچند پروتکلها، فرآیندها و الگوهای ما در آموزش و پرورش بهخوبی طراحی و پیش رفتهاند اما نسبت به تعداد دانشآموزان پوشش آنها کافی نیست.