غافل از اینکه آنها طعمههای خوبی برای افراد سودجو، هوسران و شیطان صفت هستند. دختران بیگناهی که مجبور میشوند برای داشتن فقط یک جای خواب تن به خواستههایی نامعقول دهند. گزارشی که میخوانید، بررسی تعدادی از این پرونده هاست.
اسارتگاه خواستگار قلابی
دختر 12 ساله یکی از قربانیان این پرونده هاست. او که در سودای رسیدن به پسر مورد علاقهاش خانه را ترک کرده بود هرگز تصور نمیکرد، در مخفیگاه او به اسارت گرفته شود.
ماجرا از این قرار است که چندی قبل خانوادهای که اهل یکی از شهرهای غربی کشور هستند برای مسافرت به مشهد رفتند، اما در این میان دختر 12 سالهشان دل به پسر جوانی داد و با او ارتباط پنهانی برقرار کرد. پسر جوان نیز که او را شیفته خود میدید، حتی بعد از بازگشت دختر نوجوان به شهرش به این ارتباط ادامه داد تا نقشهای را که در سر دارد اجرا کند. این جوان 23 ساله در نهایت موفق شد میترا را به بهانه ازدواج از خانه فراری دهد. میترا روحش از ماجرا بیخبر بود و نمیدانست چه حادثه تلخی در کمینش است. پا به مخفیگاه پسر جوان گذاشت، اما پسر جوان او را در خانهاش سه شبانهروز حبس کرد. میترا که تازه چهره واقعی خواستگار شیطان صفت را دیده بود، سعی کرد از آن خانه متواری شود ولی نتوانست. از طرفی خانواده دختر نوجوان ناپدید شدن او را اعلام کردند و در تحقیقات پلیسی مخفیگاه پسر شیطان صفت شناسایی و او به دام افتاد.
بیگاری از دختر فراری
گاهی اوقات نیز دختران فراری حوادث عجیب دیگری برایشان رخ میدهد، مانند سیما که وقتی از دست سختگیریهای خانوادهاش از خانه فرار کرد در دام زن میانسالی افتاد که مجبور شد به عنوان یک خدمتکار برایش کار کند. وقتی سیما از خانه فرار کرد، با زن میانسالی در پارک آشنا شد و به دعوت زن ناشناس پا به خانهاش گذاشت.
او که به عنوان مهمان پا به خانه زن میانسال گذاشت، متوجه شد نه تنها از مهمانی خبری نیست بلکه باید بیگاری هم بکشد. او مقدار کمی غذا میخورد و تمام کارهای زن میانسال را انجام میداد. سیما که از دست خرده فرمایشات زن ناشناس به تنگ آمده بود بعد از دو هفته فکر فرار به سرش زد و شبانه از آن خانه فرار کرد و خود را به پلیس رساند.
دزدی به خاطر اعتیاد
سوسن یکی دیگر از دخترانی است که از خانه فرار کرد. او که در سودای رسیدن به آرزوهایش بود با دیدن خودروی مدل بالا فورا سوار آن شد و پا در مخفیگاه راننده جوان گذاشت. او که تصور میکرد به آرزوهایش رسیده است به خواست پسر جوان با او شروع به مصرف مواد کرد و همین موضوع باعث شد او به شیشه اعتیاد پیدا کند.
اعتیاد دختر جوان، پاشنه آشیل او شد و تهدیدهای پسر جوان آغاز شد که اگر با آنها همکاری نکند از مواد خبری نیست. سوسن که چارهای جز قبول خواسته آنها نداشت، تحت عنوان مسافر در کنار خیابان میایستاد و سوار خودروهای مدل بالا و گرانقیمت میشد. بعد از آن با این ترفند که تشنهاش است راننده را مجاب میکرد برای خرید خودرواش را ترک کند و بعد از آن دختر جوان خودرو را به سرقت برده و به همدستانش میرساند.
دام سیاه 6 مرد شیطان صفت
گاهی اوقات این فرارها پای دختران جوان را به باندهای فساد میکشاند و آنها برای اینکه آسیب بیشتری نبینند مجبور به همکاری با اعضای باندهای سیاه میشوند. ملیکا، دختر جوانی که به خاطر مشکلات با خانواده اش، خانه را ترک کرده بود یکی از قربانیان این پروندهها بود. با شکایت خانواده ملیکا دختر جوان پیدا شد، اما با پیدا شدن او راز جنایات سیاه شش مرد شیطان صفت هم برملا شد.
او در تحقیقات مدعی شد بعد از فرار از خانه با زن جوانی آشنا شده که زن جوان با وعدههای پوشالی او را به خانهای در حصارک کشانده است، اما زمانی که ملیکا پا به خانه میگذارد متوجه میشود که خانه مورد نظر در حقیقت خانه فسادی است که توسط شش مرد اداره میشود. ملیکا که خود را در دام مردان خشن میدید برای اینکه آسیب بیشتری نبیند با آنها همکاری کرد و دختران فراری و بیگناهی که جایی برای ماندن نداشتند را به خانه وحشت کشاند تا آنکه پلیس رد او را زد و دختر جوان دستگیر شد.
دختر فراری، زاغزن باند سارقان
بعضا نیز پیش آمده که دختران فراری در دام باند سارقان گرفتار میشوند و متهمان این پروندهها با وعده محلی برای استراحت از آنها برای اجرای نقشه سرقتهایشان استفاده میکنند. بیتا یکی از دخترانی بود که با این وعده وارد پرونده سرقت از خانههای نیمه ساز شد. دختر جوان که به خاطر اختلاف با خانوادهاش پس از برداشتن مقداری پول راهی خیابانها شده بود، وقتی دید جایی برای رفتن ندارد، با سارقی همدست شد تا جای خواب داشته باشد. او که هنوز ساعتی از فرارش نگذشته بود با تاریک شدن هوا، زمانی که متهم این پرونده با خودرواش جلوی پای او نگه داشت با مرد سارقی آشنا شد و شرط او را برای ماندن در مخفیگاهش پذیرفت. به این ترتیب او سوار بر خودروی سارق جوان راهی محلهای سرقت شد و به عنوان زاغزن و مراقب داخل خودروی متهم میماند و مرد جوان نیز مخفیانه وارد ساختمانهای نیمه ساز میشد و از آنجا سرقت میکرد.
ساعتی از اجرای این نقشه نگذشته بود که ماموران گشت پلیس به آنها مشکوک و با زیر نظر گرفتن خودروی آنها متوجه نقشهای که دختر و پسر جوان در سر داشتند، شده و آنها را بازداشت کردند.
ضمیمه تپش جام جم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد