یکی از عناصر کلیدی در یک برنامه تلویزیونی از جنگ‌های گفت‌وگومحور گرفته تا سریال‌ها، برخورداری از قهرمان و پیش بردن کار با تکیه بر آنهاست.
کد خبر: ۱۰۸۷۰۵۲

در سال‌های اخیر بخصوص در برنامه‌های گفت‌وگومحور این وجه بسیار پررنگ شده و از قصه‌گویی به عنوان مرکز ثقل آن بهره گرفته شده است. برای مثال می‌توان به ماه عسل با اجرای احسان علیخانی به عنوان سردمدار این جریان اشاره کرد که در هر قسمت داستان زندگی مهمان‌های خود که جذابیت‌های بسیار هم برای مخاطبان داشته را روایت می‌کرد. بخش مهمی از قهرمان‌های قصه‌های یاد شده را زنان تشکیل می‌دادند که در دقایق نزدیک به اذان مغرب مخاطبان زیادی را پای قصه‌های گاه پیچیده و عجیب خود می‌نشاندند. این روش امتحان پس داده در سال‌های بعد نیز در برنامه‌های مختلفی تکرار شده و بسته به کیفیت خود برنامه با استقبال گرم یا سرد مخاطبان خویش روبه‌رو شدند. در واقع آنچه که موفقیت برنامه‌هایی از این جنس را تضمین می‌کند، برخورداری از یک سناریوی جذاب با نقاط عطف مشخص است تا مخاطب را به دنبال خود بکشاند. زنان بخش مهمی از قهرمان‌های آثار یاد شده را تشکیل می‌دهند که به همین بهانه و به مناسبت پخش برنامه «زنان قصه ما» از شبکه پنج سیما، نگاهی به چند برنامه از این جنس می‌اندازیم.

«ماه عسل» یک مدل موفق تلویزیونی با محوریت قهرمان

در یک دهه اخیر، شبکه سه سیما در ایام ماه مبارک رمضان با «ماه عسل»، میلیون‌ها مخاطب را به سمت خود کشانده و با قصه‌های پرفراز و نشیب قهرمان‌هایش همراه و همدل ساخته است. علاقه انسان به داستان و داستانگویی، بسیاری از برنامه‌سازان تلویزیونی را به رعایت این فاکتور مهم و کلیدی مجاب ساخته و آن را به یکی از قوانین تغییرناپذیر در این رابطه تبدیل کرده است.

علیخانی و اتاق فکر برنامه‌اش با اطلاع از این موضوع در هر دو بخش از هر قسمت ماه عسل داستان‌های جذابی را روایت کرده‌اند بی‌آن که دخل و تصرفی در آن انجام دهند. زنان نقش مهمی در شکل‌گیری قصه‌های ماه عسل داشته‌اند که برخی از آنها برای مخاطب شگفت‌انگیز و بسیار پیچیده جلوه می‌کنند.

برای مثال می‌توان به مادران پسرهای جوانی اشاره کرد که در سفری بی‌بازگشت در کویر فرزندانشان را از دست داده و داغی عظیم بر دل داشتند یا حضور پررنگ همسر یکی از جانبازان سرافراز جنگ تحمیلی در کنار همسرش که لحظات درخشانی را در کنار یکدیگر رقم زده و مخاطبان خود را تحت تاثیر قرار دادند.

«هزارداستان» و زنانی از جنس موفقیت

یکی دیگر از برنامه‌های گفت‌وگومحور و جذاب این روزهای تلویزیون که در گذر زمان در جذب مخاطب کاملا موفق عمل کرده و مخاطبان زیادی را شب‌ها پای شبکه نسیم نشانده و همان گونه که از نامش پیداست، کاملا قصه‌محور بوده و مخاطب در دو بخش مختلف با زندگی و گذشته و حال مهمان‌های برنامه همراه می‌شود. در عین حال باید به نقش پررنگ زنان در «هزارداستان» اشاره کرد که به نمونه‌های بسیاری در این رابطه می‌توان اشاره کرد. برای نمونه می‌توان به مشاغل خاصی اشاره کرد که در جامعه به‌عنوان شغل‌هایی مردانه شهرت پیدا کرده‌اند و هزارداستان به نمونه‌هایی عکس آن اشاره کرده است. نیما فلاح و سحر ولدبیگی در هزارداستان روبه‌روی دو نمونه در این رابطه نشسته و گپ و گفت جالبی را شکل دادند.

اولی خلبان یکی از شرکت‌های هواپیمایی است که سابقه 5000 ساعت پرواز داشته و پس از گذراندن دوره‌های مختلف به عنوان خلبان هواپیمای مسافری کار می‌کند. در قسمت دوم هم با زوجی آشنا می‌شویم که هردو به عنوان راننده تریلی مشغول به کار هستند که این دومی از اولی هم جالب‌تر و عجیب‌تر به نظر می‌رسد! چرا که رانندگی ماشین‌های سنگین کار سخت و طاقت‌فرسایی است که برای جامعه زنان تا حدود زیادی دشوار به نظر می‌رسد. آنچه که از این قسمت عاید مخاطبان می‌شود، احساس خوب و دلنشینی است که مهمان‌های برنامه از شغل خود داشته و بابت آن احساس خشنودی و خوشبختی می‌کنند. همین طور برنامه‌ای که بتازگی با اجرای مسعود کرامتی پخش شد و زنان به عنوان راوی و قهرمان آن حضور داشتند. زنده‌یاد محمد بهمن‌بیگی به‌عنوان بنیانگذار آموزش و پروش عشایری در ایران، موضوع یکی از هزارداستان بود که در آن همسر ایشان به صحبت درباره بهمن‌بیگی پرداخته و مخاطب را با لحنی دلنشین با این مرد بزرگ آشنا می‌کرد. همین طور زنی اهل جنوب ایران که به عنوان بهورز در خانه بهداشت در سنی پایین مشغول به کار شده و خدمات زیادی به زادگاه خود کرده است. او نمادی از زنان سختکوش و توانمند ایران است که برای رسیدن به هدف خود با مشکلات و موانع جنگیده و بر آنها غلبه می‌کند.

زنان قصه ما و کارآفرینی زنانه

شبکه پنج سیما نیز در راستای تولید برنامه‌های گفت‌وگومحور، «زنان قصه ما» را روی آنتن برده که بیش از نمونه‌های ذکر شده در بالا به زنان در مقام سرپرست خانوار و کارآفرینی آنان پرداخته است. در این برنامه به تهیه‌کنندگی نوید محمودی که اجرای آن را فریبا کوثری به عهده دارد، در هر قسمت یکی از زنان با شرایط ذکر شده روبه‌روی کوثری نشسته و داستان زندگی خود را ظرف نیم ساعت برای مخاطبان خود تعریف می‌کند. وجه اشتراک زنان یاد شده، از دست دادن همسر به دلایل مختلف و ایستادگی آنها در برابر مشکلات و فائق آمدن بر آنهاست، بی‌آن‌که امید خود را از دست بدهند.

برای مثال در یکی از برنامه‌های پخش شده در انتهای ماه مهر با زن جوانی اهل مشهد مقدس آشنا می‌شویم که در نوجوانی ازدواج کرده و چند سال بعد با داشتن دو فرزند از همسرش جدا شده است. او برای حفظ استقلال خود بشدت کار کرده و ساعات متمادی در کارخانه‌ها و مشاغلی کاملا مردانه مشغول به کار بوده تا سرانجام به کمک کمیته امداد امام خمینی(ره) موفق به راه‌اندازی کارگاهی کوچک شده است. داستان پرفراز و نشیب زندگی این کارآفرین جوان به خودی خود برای مخاطب جذاب بوده، اما سازندگان زنان قصه ما در جذابیت بیشتر آن چندان موفق عمل نکرده‌اند. از مهم‌ترین ضعف‌های آن می‌توان به ریتم کند برنامه اشاره کرد که مخاطب را آنچنان که باید با موضوع درگیر نکرده و گاه خسته می‌کند. در عین حال گزارش تولید شده در کارگاه مهمان برنامه، سر و شکل مناسبی داشته و از ریتم خوبی هم برخوردار است که تا حدودی کندی ریتم بخش گفت‌وگو را جبران کرده است. فریبا کوثری که سابقه پرباری هم به عنوان بازیگر در سینما و تلویزیون دارد، با وجود بیان پخته و مناسب انتخاب چندان ایده‌آلی برای اجرای این برنامه به حساب نمی‌آید و جلوی دوربین در مقام اجرا راحت به نظر نمی‌رسد. با همه اینها، زنان قصه ما کاری قابل تامل با محوریت زنانی است که در چرخه روزگار منفعل ظاهر نشده و امیدوارانه به روزهای پیش‌رو می‌نگرند.

کسری همایونی افشار

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها