شیخ زاید بن سلطان آل‌نهیان حاکم ابوظبی و بنیانگذار امارات متحده عربی تا جایی که می‌توانست و فشارهای تندروهای عرب به وی اجازه می‌داد تلاش می‌کرد تا از هر گونه ادعا علیه حاکمیت ایران بر جزایر سه‌گانه خودداری نماید و با پرهیز از چنین اقدام خصمانه‌ای از متشنج کردن مناسبات خود با ایران جلوگیری می‌کرد.
کد خبر: ۱۰۸۵۸۵۶

مروری بر مواضع وی درباره جزایر سه‌گانه که اخیرا در کتاب تازه‌انتشار یافته به عنوان «تمامیت ارضی ایران در دوران پهلوی: ابوموسی، تنب بزرگ و کوچک» چاپ موسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی مورد بررسی قرار گرفته است، ابعاد بیشتری از مصنوعی بودن ادعای امارات بر جزایر سه‌گانه را نشان می‌دهد ادعایی که در واقع به وجود میل امارات و به سفارش قدرت‌های غربی و تندروهای عربی به این کشور تحمیل شد. در این یادداشت گوشه‌ای از مواضع شیخ زاید مورد اشاره قرار خواهد گرفت. شیخ زاید در 17 اسفند 1349 در مذاکره با نماینده ساواک در دبی بر عدم ارتباط موضوع جزایر با شیخ‌نشین ابوظبی تاکید کرده و تصریح می‌دارد: «به ایران اطمینان می‌دهم که در مورد جزایر، علیه ایران اقدامی نکرده‌ام، نه مالک جزایر هستم و نه به خودحق می‌دهم در اختلاف ایران با حکام شارجه و راس‌الخیمه دخالت کنم.»

در همین جلسه مذاکره بار دیگر بر عدم اتخاذ هرگونه سیاست خصمانه علیه ایران تاکید می‌نماید: «نمی‌دانم چه کسی در این مورد گزارش خلاف واقع به ایران داده یا شاید برای ایران این تصور به وجود آمده که من علیه ایران اقدام می‌کنم... اگر ثابت کند که در مورد جزایر اقدامی علیه ایران کرده‌ام حق با ایران است وگرنه چرا با این گله‌ها، دوستی ما خراب شود.» زاید در همین دیدار هم چنین بیان می‌کند: «من به هیچ کشوری غیر از ایران، نمی‌توانم اعتماد کنم و تا زمانی که ایران عقیده خود را در قبال من تغییر نداده و طالب دوستی با من است، من تغییری نمی‌کنم.»

شیخ زاید در دوم اردیبهشت 1350 هم در پاسخ به نصیری رئیس ساواک اذعان کرد: «مساله جزایر هیچ ارتباطی به ابوظبی ندارد، مساله‌ای بین ایران و حکام شارجه و راس‌الخیمه است». شیخ زاید در 16 اردیبهشت 1350 هم در دیدار با نماینده ساواک به وی گفت: «برای من و شیخ‌نشین ابوظبی، دوستی ایران مهم است نه وجود این چند جزیره، ما به دوستی‌مان، از جهات مختلف ازجمله این که ایران قوی‌ترین همسایه است که در خلیج فارس داریم، احتیاج داریم.» شیخ زاید در ادامه این مذاکره تصریح می‌کند: «اتکای ما فقط به ایران است، هرچه بخواهیم از او می‌خواهیم.»

شیخ زاید در سوم آبان 1350 نیز به فرستاده وزارت خارجه ایران می‌گوید: «من نمی‌دانم این جزایر در کجا واقع هستند؟ شن‌زار هستند یا سنگی؟ من خدا را شاهد می‌گیرم که تا سرحد امکان به شیوخ شارجه و راس‌الخیمه نصیحت کردم که با ایران کنار بیایید و موجبات رنجش ایران را فراهم نکنید.» شیخ زاید در هشتم آذر 1350 نیز یادداشت تفاهم در حال انعقاد ایران و شارجه را پذیرفته و مورد ستایش قرار داده است.

به دنبال آزادسازی جزایر سه‌گانه از اشغال استعمار انگلیس در نهم آذر 1350 و اعاده حاکمیت ایران بر این جزایر هم موضوع حاکمیت ایران بر جزایر از دیدگاه شیخ زاید تمام شده بود. وی نه‌تنها در مذاکرات با مقامات ایرانی بلکه در دو سفر خود به ایران در سال‌های 1354 و 1356 و بیانیه‌های رسمی پس از این دیدارها نیز هیچ‌گونه اشاره و ادعایی علیه حاکمیت ایران بر جزایر نداشت. تنها و تنها شیخ زاید زیر فشار کشورهای تندروی عرب و بعد از انقلاب اسلامی زیر فشار اسرائیل و آمریکا و به اکراه ادعای مصنوعی و تحمیل شده بر امارات در مورد بخشی مسلم از خاک ایران یعنی جزایر سه‌گانه را گاه‌به‌گاه طرح می‌کرد، اما رویه عملی او ترک چنین ادعای سخیفی بود. موضوعی که می‌تواند الگویی برای جانشینان آن مرحوم هم باشد.

مواضع شیخ زاید گوشه‌ای از مستنداتی هستند که در کتاب «تمامیت ارضی ایران در دوران پهلوی: ابوموسی، تنب بزرگ و کوچک» مورد بررسی قرار گرفته است. دیدگاه‌های شیخ زاید و سایر شیوخ امارات و ابعادی گوناگون درباره حاکمیت تاریخی ایران بر جزایر سه‌گانه به تفصیل در کتاب یادشده مورد مطالعه قرار گرفته‌اند.

محمدعلی بهمنی قاجار/ کار شناس ارشد حقوق بین‌الملل

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها