به گزارش جامجم، دهم آبان 95 دختری دانشجو به یکی از کلانتریهای پایتخت مراجعه کرد و گفت: «عصر امروز از دانشگاه به خانه برگشته بودم، اما چون کلید نداشتم مجبور شدم روی پلهها بنشینم تا مادرم از سر کار برگردد. همان موقع پسری جوان با موتور به سمتم آمد و پیشنهاد کمک داد. پس از دقایقی گفت تا مادرت بیاید میتوانیم به کافی شاپی در همان نزدیکی برویم. من هم پذیرفتم و سوار موتورش شدم. سعید مرا به جاده کن برد و از من خواست به خانه دوستش برویم تا ماشین مدل بالای او را قرض بگیرد، اما وقتی به آنجا رسیدیم، دو پسر دیگر هم در خانه بودند. آنها همراه سعید به سمتم حملهور شدند و پس از بستن دست و پایم مرا مورد آزار قرار دادند. بعد هم تهدیدم کردند اگر به کسی حرفی بزنم، آبرویم را در محله میبرند. آن شب به خانه برگشتم و همه چیز را به مادرم گفتم.»
با ثبت این شکایت، هر سه پسر جوان دستگیر شدند در شعبه پنجم دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه ایستادند.
در جلسه دادگاه، شاکی درخواست مجازات کرد و سپس سعید گفت: «آن روز شاکی با پای خودش به خانه ما آمد و هیچ آزار و اذیتی هم در کار نبود.»
دو متهم دیگر اما تجاوز را پذیرفتند و اظهار پشیمانی کردند. در پایان، قضات وارد شور شدند و سعید را به دو سال تبعید در نیکشهر و 99 ضربه شلاق و دو متهم دیگر را هم هر کدام به 99 ضربه شلاق محکوم کردند.
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگوی «جامجم» با نماینده ولیفقیه در بنیاد شهید و امور ایثارگران عنوان شد