نقش مثبت این قبیل رسانههای مجازی، آگاهیبخشی، خبررسانی و ارتقای سطح افکار و اندیشه مخاطبان است.
در جوامعی مثل جامعه ما که عموم مردم برای بخش فرهنگی زندگی خود کمترین هزینه را میپردازند و رغبتی به مطالعه نشان نمیدهند یا آنقدر در زندگی روزمره خود گرفتارند و دست و پا میزنند که اصلا فرصت و فراغتی برای چنین کاری پیدا نمیکنند، ردوبدل و دست به دست شدن متنها و کلیپهایی که بار معنایی و آگاهیبخشی دارند، میتوانند بخشی از این خلأ را پر کنند، اما این شبکهها جنبههای منفی فراوانی نیز دارند.
امروزه در دادگاههای کیفری استان، در کنار پروندههای جنایی و مالی، یکی از موضوعاتی که آمار بالایی از پروندهها را به خود اختصاص میدهد، پروندههای منافی عفت است.
دختران و زنانی که مورد سوءاستفاده قرار گرفتهاند و چون هیچ ملجأ دیگری نمییابند به دادگاههای کیفری استان پناه میآورند.
غالب این موارد در اثر ارتباطات ناسالمی است که در بطن اجتماع یا شبکههای مجازی شکل میگیرند.
در پروندهای دختری شکایت کرده بود از طریق فضای مجازی با پسری دوست شده است.
پسری که خود را دانشجوی رشته پزشکی معرفی کرده و پس از ملاقات اولیه و در رفتوآمدهای بعدی همیشه کتابهای قطور پزشکی با متن انگلیسی و اشکالی از آناتومی انسان همراه داشته و خود را به عنوان دانشجوی پزشکی دانشگاه تهران معرفی کرده است.
بهواسطه این فریبکاری چند بار با هم به پارک، کوه و کافه رفتهاند. هربار که این دختر خانم میگفته میخواهد خانواده پسر را ببیند، او بهانه میآورده و میگفته پدرومادرش شهرستان هستند.
هروقت تهران بیایند حتما او را پیش آنها خواهد برد تا اینکه پس از حدود چهارماه یک روز به دخترخانم گفته، پدرومادرش از شهرستان آمدهاند و در خانه یکی از دوستانش هستند و وقتی موضوع را به آنان گفته پدرومادرش نیز ابراز علاقه کردهاند که عروس آینده خود را ببینند.
با این فریبکاری دختر بیچاره را به منزل دوستش کشانده است. وقتی به آنجا رفتند، دختر دیده خانه خالی است و کس دیگری آنجا نیست. پرسیده پدرومادرت کجا هستند. پسر گفته رفتند بازار خرید کنند و تا شما یک شربت بخورید، برمیگردند.
وقتی شربت را خورده احساس کرده سرش سنگین شده است و بعد بیهوش شده و زمانی که به خود آمده دیده، کار از کار گذشته است. در منزل تنهاست و کسی غیر از او نیست.
بعد از آن روز هر چه دنبال پسر گشته هیچ اثر و نشانی از وی نیافته است. هر بار هم که زنگ زده تلفنش خاموش بوده و در این مدت از ترس آبرویش حتی جرأت نکرده موضوع را به خانواده خود بگوید و آمده دادگاه تا شکایت کند.
پس از اخذ مشخصات، پرسیدم چند کلاس سواد داری؟ گفت دیپلمه است. گفتم اگر خودت دانشجوی رشته پزشکی بودی و یک پسردیپلمه بیکار میآمد به خواستگاری شما آیا ازدواج با او را میپذیرفتی؟ خیلی قرص و محکم گفت نه بههیچوجه؟ گفتم چرا مگر چه منعی دارد؟ گفت آخه ایشان که هم شأن من نیستند. گفتم پس چطور توقع داشتی یک دانشجوی رشته پزشکی حاضر شود با شما ازدواج کند؟ گفت آخر او از وضعیت خانوادگی و تحصیلات من که نپرسید.
همان اول آشنایی به من پیشنهاد ازدواج داد. گفتم چطور در مخیلهتان خطور نکرد کسی که هنوز هیچ شناختی نسبت به شما ندارد حاضر میشود به همین راحتی به شما پیشنهاد ازدواج بدهد؟ آیا فکر نمیکردی قصد فریب دادن شما را دارد؟ پاسخی نداشت. پس از اخذ مشخصات کامل متهم، شماره تلفن همراه، آدرس و مشخصات منزل، نهایتا با چهرهنگاری، متهم شناسایی و دستگیر شد و در رسیدگی مشخص شد چند نفر دیگر را هم به همین نحو فریب داده است!
دکتر محمدباقر قربانزاده - رئیس دادگاه کیفری یک استان تهران
ضمیمه تپش جام جم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در استودیوی «جامپلاس» میزبان دکتر اسفندیار معتمدی، استاد نامدار فیزیک و مولف کتب درسی بودیم
سیر تا پیاز حواشی کشتی در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با عباس جدیدی مطرح شد
حسن فضلا...، نماینده پارلمان لبنان در گفتوگو با جامجم:
دختر خانواده: اگر مادر نبود، پدرم فرهنگ جولایی نمیشد