محبوبیت مردمی عملیات استشهادی موجب نگرانی رژیم صهیونیستی

در همین زمینه با صابر گل‌عنبری، کارشناس ارشد مسائل غرب آسیا گفت‌وگو کرده‌ایم که ماحصل آن در پی می‌آید:

انجام این عملیات چه پیام‌هایی را به همراه دارد؟

انجام چنین عملیات‌های مهمی در شرایط ناپایدار کنونی منطقه که مساله فلسطین اولین قربانی آن است، می‌تواند نگاه‌ها را به چالشی‌ترین مساله منطقه و جهان سوق دهد و رژیم صهیونیستی را که نظاره‌گر ویرانی منطقه و بهره‌مند نخست آن است، بار دیگر درگیر چالش‌های امنیتی خطرناکی کند. از این زاویه، این عملیات مهم تلقی می‌شوشد، اما تنها در صورتی این عملیات‌ها می‌توانند دوباره مساله فلسطین را در صدر حوادث منطقه و جهان قرار دهند که در فاصله زمانی کوتاه تکرار شوند که در این صورت هم با توجه به چالش‌آفرینی امنیتی چنین عملیات‌هایی برای رژیم صهیونیستی می‌تواند فرصت بهره‌برداری این رژیم از حوادث منطقه را کاهش داده، نگاه کانون‌های سیاسی و مردمی منطقه‌ای و جهانی را مجددا به ریشه‌ای‌ترین مشکل خاورمیانه در حال حاضر متوجه سازد.

نقطه قوت چنین عملیات‌هایی بعد مردمی، غیرگروهی و تشکیلاتی آنهاست و نگرانی جدی دولت نتانیاهو از همین مساله است که این امر در صورت تداوم معضل امنیتی بزرگی برای او ایجاد می‌کند و اگر روند تصاعدی به خود گیرد، سرزمین‌های اشغالی می‌توانند به کانون ناامنی در منطقه تبدیل شوند و دیگر کانون‌های ناامن منطقه‌ که رژیم صهیونیستی روی آنها سرمایه‌گذاری کرده است، در حاشیه قرار گیرند.

از سوی دیگر، این‌که جوانان فلسطینی هرازگاه دست به چنین عملیات‌های مهمی می‌زنند، نشان از آن دارد که حوادث تاسف‌بار جهان عرب و منطقه پیرامونی فلسطین و به حاشیه رفتن مساله فلسطین و رقابت برخی کشورها بر سر عادی‌سازی روابط با اسرائیل موجب نشده آنها روحیه مقاومتی و مبارزاتی خود را از دست دهند یا سرخورده از آنها دست بکشند، هرچند نمی‌توان تاثیر این عوامل را بر اوضاع فلسطین نادیده گرفت.

آیا شهرک‌های صهیونیستی به چالشی امنیتی برای این رژیم تبدیل شده است؟

در کنار تداوم اشغالگری و حوادث مسجدالاقصی و دیگر عوامل، یکی از فاکتورهای تاثیرگذار در عملیات‌های استشهادی فلسطینیان در کرانه باختری و بویژه در قدس، همین روند فزاینده شهرک‌سازی در این مناطق است که کاملا زندگی روزانه فلسطینیان را فلج کرده و این خود، عاملی برای به فعلیت رساندن خشم بالقوه و انباشته‌شده فلسطینیان است.

بدون شک، قرار گرفتن این شهرک‌ها در دل مناطق فلسطینی‌نشین از لحاظ امنیتی یک چالش و پاشنه آشیل برای اسرائیل چه در وضعیت کنونی و چه در آینده محسوب می‌شود. انجام این عملیات‌ها در این شهرک‌ها، موجب تشدید این چالش می‌شود و در صورت تداوم چنین عملیات‌هایی، کل پروژه شهرک‌سازی در کرانه باختری و قدس زیر سوال خواهد رفت و آینده روشنی نخواهد داشت.

رژیم صهیونیستی با دادن قداست دینی به منطقه کرانه باختری تلاش می‌کند عقب‌نشینی از این منطقه را غیرممکن جلوه دهد، اما تجربه عقب‌نشینی این رژیم از نوار غزه در سال 2005 پس از خطرات امنیتی روزمره علیه شهرک‌های اسرائیلی در این منطقه نشان داد که وقتی صهیونیست‌ها با چالش‌های امنیتی بزرگ مواجه می‌شوند، دیگر فاکتورهای عقیدتی و سیاسی، تحت‌الشعاع قرار می‌گیرند.

در آن سال‌ها هم که شهرک‌های صهیونیست‌نشین در نوار غزه وجود داشت و شاهد رشد آنها بودیم، آریل شارون می‌گفت، عقب‌نشینی از شهرک نتساریم (در غزه) به معنای عقب‌نشینی از تل‌آویو است و ما هرگز این شهرک‌ها را تخلیه نمی‌کنیم، اما وقتی ضربات مقاومت در این منطقه شدت یافت و روزانه تلفات جانی به اسرائیل تحمیل می‌شد، همین شارون درنهایت تصمیم به عقب‌نشینی از نوار غزه گرفت. در کرانه باختری نیز چنین مساله‌ای قابل تکرار است، اما فعلا شدت عملیات‌ها با توجه به وضعیت خاص امنیتی این منطقه و همکاری گسترده اطلاعاتی و امنیتی تشکیلات خودگردان با رژیم صهیونیستی در حدی نیست که به چالش بزرگ امنیتی برای شهرک‌های این منطقه و کل پروژه شهرک‌سازی در آن تبدیل شود، هرچند در همین حد هم نشانه‌های چالشی به همراه دارد.