به گزارش جام جم آنلاین، «مارتین شرمن» از مخالفت با همهپرسی استقلال اقلیم کردستان عراق به عنوان علت نزدیکی ایران و ترکیه یاد کرد و گفت: اتحاد ایران و ترکیه میتواند درهایی را برای همکاریهای مشترک اسرائیل با کشورهای عربی بگشاید.
شرمن درعین حال مدعی اختلاف نظرهای سیاسی قابل توجه بین ایران و ترکیه شد و ابراز امیدواری کرد که موقعیتهای متغیر، باعث تغییر منافع و به تبع آن تغییر اتحاد ایران و ترکیه شود.
نگرانی از همسویی مواضع و رویکردهای ایران و ترکیه در اظهارات برخی دیگر از کارشناسان رژیم صهیونیستی هم مورد اشاره قرار گرفته است.
«دوری گلد» مدیرکل سابق وزارت خارجه اسرائیل موفقیت احتمالی ایران در تحکیم مناسبات نظامی با کشورهای منطقه، به ویژه ترکیه را تحولی بد و نگرانکننده نامید و گفت: ایران میخواهد از این طریق با تقویت اثرگذاری خود در منطقه، یک گذرگاه زمینی را از مسیر عراق و سوریه به لبنان باز کند.
«اساف گیبور» تحلیلگر ارشد صهیونیستی در پایگاه خبری «ان آر جی» نوشت: تلآویو از سفر رئیس ستاد کل نیروهای مسلح ایران به ترکیه ابراز نگرانی کرده است. وی گفت: با وجود اینکه جنگ سوریه طی شش سال گذشته باعث تیرگی روابط ترکیه – ایران شد، اما دو کشور در حال حاضر درصدد تقویت مناسبات خود هستند.
محورهای مهم سخنان مارتین شرمن
1- به زعم تحلیلگران و استراتژیستهای صهیونیست، ایران و ترکیه مسیر وحدت در رویکردهای منطقهای را در پیش گرفته و در آستانه یک اتحاد راهبردی قرار گرفتهاند.
2- عامل اصلی اتحاد ایران و ترکیه «وحدت نظر» در مخالفت با همهپرسی استقلال کردستان عراق است.
3- اتحاد ایران و ترکیه زمینههای قدرت عمل بیشتر ایران را در منطقه فراهم میکند، و به زیان رژیم صهیونیستی است.
4- اتحاد ایران و ترکیه میتواند فرصتی برای نزدیکی بیشتر رژیم صهیونیستی به کشورهای عربی به ویژه کشورهای حاشیه خلیج فارس باشد.
مساله اتحاد ایران و ترکیه
گمانه زنیها درباره نزدیکی دیدگاه منطقهای ایران و ترکیه پس از سفر سرلشکر باقری، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح ایران به ترکیه به صورت جدیتری مطرح شده است.
سرلشکر باقری اولین رئیس ستاد کل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران است که روز 24 مرداد ماه به ترکیه سفر کرد و در دیدار با رئیس جمهور ترکیه و همتای خود در آنکارا، درباره راهبردهای نظامی و امنیتی دو کشور در منطقه گفتگو کرد.
منابع مختلف سیاسی و رسانهای از توافق ایران و ترکیه در این سفر برای عملیات مشترک در خاک سوریه، مقابله با گروههای معارض کرد و مقابله با تهدیدهای تروریستی و جرایم سازمان یافته خبر دادند.
رجب طیب اردوغان رئیسجمهور ترکیه توافق با ایران را برای اقدام مشترک علیه گروههای تروریستی، تایید کرد و از احتمال عملیات مشترک ایران و ترکیه علیه مواضع حزب کارگران کردستان (پ.ک.ک) در قندیل و سنجار عراق خبر داد.
سخنگوی وزارت امور خارجه ایران نیز سفر رئیس ستاد کل نیروهای مسلح ایران به ترکیه سفری بی نظیر توصیف کرد و با اشاره به مذاکرات مهم و تعیین کننده طرفین گفت: در آینده میتوانیم شاهد آثار مثبت این سفر در روابط دوجانبه و تحولات منطقه باشیم. قاسمی این سفر را ورود روابط دو کشور از یک فاز به فاز دیگر ارزیابی کرد و افزود: این سفر یک جهش و گام تفاهمی در روند روابط دو کشور بود و میتواند به نفع صلح و ثبات در منطقه باشد. با این حال سخنگوی دستگاه دیپلماسی ایران ترجیح داد از تایید توافق برای عملیات نظامی مشترک ایران و ترکیه در خاک سوریه و عراق خودداری کند.
نشانههای تغییر در مواضع ترکیه
در ارزیابی سیاست خارجی حزب حاکم عدالت و توسعه ترکیه به رهبری رجب طیب اردوغان، دو مقطع مشخص را میتوان شناسایی کرد. این حزب از ابتدای کار خود در سال 2004 میلادی سیاست به صفر رساندن تنش با همسایگان را رونمایی کرد، و کوشید با ارتقای مناسبات همه جانبه و کاهش اختلافات با کشورهای همسایه از مجموع ظرفیتهای منطقهای برای ثبات سیاسی و امنیتی و توسعه اقتصادی شتابان ترکیه بهره بگیرد.
این رویکرد اردوغان موجب تغییرات بسیار مثبت در توان اقتصادی ترکیه شد؛ و تولید ناخالص داخلی این کشور را از حدود 300 میلیارد دلار در یک بازه زمانی 10 ساله به بیش از 900 میلیارد دلار تا سال 2013 میلادی رساند، و کشور ترکیه را از جهات متعدد به یک کشور پیشروی اسلامی در منطقه تبدیل کرد.
اما ظهور موج بیداری اسلامی در کشورهای عربی و ورود متفاوت این جنبش در سوریه، سیاست خارجی ترکیه را در برابر موقعیت جدید قرار داد که میتوانست پایان بخش سیاست کاهش تنش با کشورهای همسایه باشد.
در این میان مقامات حزب عدالت و توسعه با قرار گرفتن در کنار جریانهای انقلابی و حمایت از جماعت اخوان المسلمین در کشورهای مختلف تلاش کردند، موج بیداری اسلامی را به سوی تشکیل حکومتهای همسو با آنکارا در کشورهای عربی هدایت کنند.
انتخابی که با سرنگونی دولت محمد مرسی در مصر موجب اختلاف عمیق آنکارا با قاهره و کشورهای عرب ضدبیداری با محوریت عربستان سعودی شد.
در سوریه هم مقامات ترکیه به حمایت آشکار از گروههای معارض پرداخته و سیاست سرنگونی و تغییر نظام سوریه را سرلوحه کار خود قرار دادند. حزب عدالت و توسعه با همین منطق در بحران عراق از اقلیت متهم به همکاری با جریانهای تروریستی در این کشور حمایت کرد و با پناه دادن به طارق هاشمی معاون رئیس جمهوری عراق که به حمایت از تروریستهای القاعده و بازماندگان حزب بعث عراق متهم شده بود، مسیر تنش در روابط با عراق را برگزید.
به تبع سیاستهای مداخله جویانه ترکیه در عراق و سوریه و همراهی این کشور با ائتلاف آمریکایی - سعودی موسوم به مبارزه با داعش در منطقه، مناسبات میان آنکارا با تهران و مسکو هم در مقاطعی به سردی گرایید، و در سرنگونی جنگنده روسی در پاییز سال 94 با شلیک نظامیان ارتش ترکیه به اوج رسید. موضوعی که به قطع مناسبات روسیه و ترکیه منجر شد.
در چنین فضایی، از سرگیری تعامل مثبت ترکیه با ایران و روسیه گویای تغییری محسوس در سیاست منطقهای حزب عدالت و توسعه و بازگشت به مبانی نخستین در سیاست خارجی این حزب است.
نخستین نشانه تغییر نگاه آنکارا در بحران سوریه به احیای روابط مسکو - آنکارا در آبان ماه و آغاز مذاکرات آستانه در بهمن ماه سال 96 بر میگردد. مقامات حزب عدالت و توسعه با گرایش به سوی محور ایران – روسیه به درک مشترکی درباره ضرورت پایان بحران در سوریه رسیدند، و در این چارچوب با تعدیل موضع پیشین خود مبنی بر حذف بشار اسد از آینده سوریه، به مذاکرات سوری – سوری میان دولت و معارضان سوری کمک کردند.
مذاکرات آستانه در اردیبهشت ماه گذشته با توافق درباره مناطق کاهش تنش به نخستین دستاورد عملی برای مدیریت بحران در سوریه دست یافت.
متعاقب آن شکل گیری بحران قطر نشان داد که از نگاه جبهه سعودی، ترکیه همانند ایران در جبهه مقابل منافع منطقهای عربستان تعریف شده است. موضوعی که به صورت طبیعی نشان از نزدیکی مواضع منطقهای آنکارا و تهران داشته و دارد.
به موازات این تحولات، دیدار و توافقات مهم سرلشکر باقری، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح ایران با مقامات کشوری و لشکری ترکیه نشان داد که تهران و آنکارا به دریافتهای مشترکی درباره تهدیدها و چالشهای امنیتی دو کشور دست یافتهاند و در خصوص تحولات منطقهای به ویژه در سوریه و عراق هم رویکردهای تقریبا یکسانی را پیگیری میکنند.
علل تغییر در سیاستهای منطقهای ترکیه
نخستین عاملی که موجب تغییر در رویکردهای منطقهای ترکیه به ویژه در مساله سوریه شد، پیامدهای امنیتی بحران تروریسم در داخل خاک ترکیه بود. به باور تحلیلگران امنیتی وقوع شدیدترین اقدامات تروریستی در نقاط مختلف ترکیه، رهاوردی بود که همراهی آنکارا با جریانهای تروریستی به همراه داشت.
عامل دوم بی توجهی ائتلاف آمریکایی – سعودی ضد داعش به ملاحظات امنیتی ترکیه در سوریه عامل دومی بود که موجب تغییر نگاه آنکارا در تحولات سوریه شد. این بی توجهی با اصرار آمریکا بر حمایت از اتحادیه دموکراتیک کرد در مناطق کردنشین سوریه به ویژه در بازپس گیری شهرهای دیرالزور و الرقه بیشتر آشکار شد. دولت ترکیه هرگونه قدرت گیری گروههای کردی در سوریه را به زیان مصالح امنیتی خود میداند و بر مهار این گروهها اصرار دارد.
عامل سوم، اختلاف نگاه اعتقادی و سیاسی ترکیه با بلوک سنی عرب به رهبری عربستان سعودی است. مقامات حزب عدالت و توسعه با توجه به آبشخور اخوانی در مبانی حکومتی خود به اسلام سیاسی باور دارند، و برخلاف حاکمان سنتی جهان عرب از موج بیداری اسلامی به ویژه جنبشهای سیاسی اخوانی حمایت میکنند. همین موضوع پای ترکیه را در بحران اخیر قطر باز کرده و قطع مناسبات نظامی قطر با ترکیه را به یکی از شروط کشورهای عربستان، مصر، امارات و بحرین در عادی سازی روابط با قطر تبدیل کرده است.
بر این اساس ترکیه هم به اندازه قطر در معرض تهدیدها و سیاستهای مقابله جویانه جبهه سعودی قرار دارد.
اختلاف مبنایی ترکیه با جبهه سعودی بر سیاستها و اهداف دو طرف در سوریه هم سایه افکنده به گونهای که دو طرف از گروههای مختلفی از معارضان سوری حمایت میکنند، و آینده متفاوتی را برای سوریه در نظر دارند. حمایت جبهه سعودی از جریانهای کردی و تغییر موضع ترکیه درباره نقش بشار اسد در آینده سیاسی سوریه نمونهای از اختلاف رویه ترکیه با جبهه سعودی در سوریه و نزدیکی مواضع آنکارا به محور تهران – مسکو است.
عامل چهارم تهدید مشترکی است که آنکارا و تهران از زاویه جریانهای تروریستی کرد احساس میکنند. گروههای مسلح پ ک ک و پژاک در سالهای اخیر چالشهای امنیتی مشابهی را برای ایران ایجاد کردهاند، و روند حمایت آمریکا از این گروهها در سوریه و عراق مقامات ترکیه را برای گسترش تعاملات امنیتی با ایران راغب کرد.
و عامل پنجم موضوع همهپرسی اسقلال اقلیم کردستان عراق است که به دغدغه مشترک آنکارا، تهران، بغداد و دمشق را برانگیخته و به صورت ویژه تمایل دولت ترکیه را برای همکاری با ایران جهت مهار جداییطلبی در کردستان عراق در پی داشته است.
اتحاد یا همکاری
اگر چه شواهد بسیاری از تغییر رویکردهای منطقهای دولت ترکیه و همراهی آنکارا با محور تهران – مسکو برای حل و فصل بحران در سوریه و عراق وجود دارد، اما طرح مساله اتحاد ترکیه و ایران، ادعای جدیدی است که تایید یا رد آن نیازمند گذر زمان و وقوع رخدادهای بسیاری است.
قدر مسلم اینکه ملاحظات منطقهای ترکیه با ایران تفاوتهای آشکاری دارد. از سرگیری مناسبات ترکیه با رژیم صهیونیستی و اولویت ایران در حمایت از جریان مقاومت مهمترین تفاوت مبنایی در اولویتها و دیدگاه منطقهای ایران و ترکیه است که مانع از ارتقای همکاریهای سیاسی - امنیتی دو کشور در سطح اتحاد راهبردی میشود.
بعلاوه ترکیه از کشورهای مهم سازمان آتلانتیک شمالی، ناتو به شمار میآید و رویکردهای کلان امنیتی خود را با این سازمان، به ویژه با ایالات متحده هماهنگ کرده است. درحالی که راهبرد کلان امنیتی ایران مبتنی بر استقلال و تعامل با کشورهای مستقل منطقهای و بینالمللی است. به همین دلیل برجسته سازی آنچه «اتحاد ایران و ترکیه» نامیده میشود، نوعی بزرگنمایی هدفدار از هماهنگیهای امنیتی دو کشور برای برانگیختن حساسیتهای کشورهای مخالف در منطقه و جهان است.
با اینهمه ترکیه به تجربه 6 سال دیپلماسی و عملکرد امنیتی مداخله جویانه خود در سوریه دریافته است که حل بحران در این کشور در گرو همسویی با محور تهران - مسکو و حمایت از دولت مرکزی و منتخب مردم سوریه است.
همچنانکه ملاحظات قومیتی، امنیتی مشترک ترکیه و ایران به ویژه در موضوع مبارزه با تررویسم و تجزیه طلبی، الزامات تقویت همگرایی و هماهنگی دو کشور را برای مقامات ترکیه ثابت کرده است.
یوسف اسماعیلی / جام جم آنلاین
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد