جنگل می‌سوزد؛ اما دلسوز ندارد

جنگل‌های کشور طعمه حریق می‌شود. این داستان غم انگیزی است که هر سال تکرار می‌شود، اما از خسارت‌های سنگینی که به کشور تحمیل می‌کند، آن گونه که باید درس گرفته نمی‌شود.
کد خبر: ۱۰۶۳۹۸۴
جنگل می‌سوزد؛ اما دلسوز ندارد

خبرهای آتش‌سوزی در جنگل‌های زاگرس، هر سال با گرم شدن هوا در بهار و تابستان در صفحات روزنامه‌ها یا در دنیای مجازی چند روزی منتشر می‌شود، اما خیلی زود در میان خبرهای دیگر گم می‌شود و اثری از آنها باقی نمی‌ماند. همان‌طور که آتش در جنگل‌های کشور زبانه می‌کشد با گذر زمان حساسیت نسبت به آن کاهش پیدا می‌کند و خیلی زمان نمی‌برد که خبر آتش‌سوزی به خبری عادی بدل می‌شود، چراکه داستان مقابله با آتش‌سوزی جنگل‌های کشور هیچ وقت جدی گرفته نمی‌شود تا راهکارهایی که برای آن وجود دارد، به شکل درست اجرایی شود.

بی‌خبر از داغ جنگل

یکی از علل این که آتش‌سوزی جنگل‌های کشور خسارت زیادی به جا می‌گذارد، این است که مسئولان خیلی دیر از وقوع این حوادث اطلاع پیدا می‌کنند. خبر بیشتر آتش‌سوزی‌ها از طریق بومیان مناطق جنگلی به سازمان‌های مسئولی نظیر سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیز‌داری کشور اعلام می‌شود.

کمبود جنگلبان، دلیل دیگری است که باید به آن اشاره کرد،زیرا مناطق تحت پوشش جنگل بانان ایرانی آنقدر گسترده است که آنها نمی‌توانند نسبت به جرایمی که در محدوده‌شان اتفاق می‌افتد، مانند قاچاق چوب بموقع باخبر شوند.

این روزها در کشورهای توسعه یافته به منابع طبیعی توجه زیادی می‌شود و آنها سعی می‌کنند، با تامین نیروی انسانی کافی و بهره گرفتن از فناوری و آگاه سازی جوامع محلی برای حفظ این سرمایه‌ها تلاش کنند.

جنگلبان کاربلد

مساله دیگری که به گسترش آتش‌سوزی جنگل‌های کشور دامن می‌زند، چیزی نیست جز بی‌اطلاعی برخی جنگلبانان در خصوص نحوه مقابله با بحران.

برخی کارشناسان ادعا می‌کنند، حدود 50 درصد از نیروهای سازمان جنگل‌ها از تخصص‌های لازم برخوردار نیستند و باید آنها را در گروه کارمندان جای داد، نه افرادی که قادرند در مواقع بحران وارد عمل شوند و از جنگل‌های کشور مراقبت کنند.

سازمان جنگل‌ها باید برای بالابردن سطح آگاهی و مهارت نیروهای خود تلاش بیشتری کند و شرایطی فراهم آورد تا افراد علاقه‌مند به حفظ منابع طبیعی در این نهاد به کار گرفته شوند، زیرا تازمانی که شخص به حفظ منابع طبیعی کشور تمایل و علاقه‌ای نداشته باشد، نمی‌توان امیدوار بود که او قدمی هرچند کوچک برای حفظ سرمایه‌های کشور بردارد.

به این ترتیب دولت باید این اجازه را به سازمان جنگل‌ها بدهد که از بین نیروهای توانمند و علاقه‌مند تعدادی جنگلبان استخدام کند، افرادی که باید به جای پشت میز نشینی به قول معروف پاشنه کفش‌هایشان را ور بکشند و در مناطق جنگلی کشور خدمت کنند.

مساله کمبود اعتبار

تجهیزات جنگلبانان نیز آن طور نیست که بتوانند با استفاده از آن سایر ضعف‌هایشان را پوشش بدهند. آنها خودروهای مناسبی ندارند و در مواقع بروز بحران مانند آتش‌سوزی نیز به وسایل ابتدایی برای مقابله با آتش‌سوزی جنگل مانند آتش کوب دسترسی ندارند.

چنین شرایطی سبب شده، این روزها هنگام بروز آتش‌سوزی در جنگل‌های کشور بار اصلی اطفای حریق بر عهده بومیان مناطق جنگلی باشد. یعنی آنها با دستان خالی دربرابر آتش می‌ایستند و با استفاده از بیل یا شاخ و برگ درختان راه آتش را سد می‌کنند. با توجه به کمبود اعتباری که سازمان جنگل‌ها با آن رو‌به‌روست، باید یاد آور شد، دولت نیز باید در مقام عمل ثابت کند که به محیط‌زیست توجه دارد، زیرا با شعارهای زیست محیطی نمی‌توان منابع طبیعی کشور را حفظ کرد.

فرهنگ حفظ محیط‌زیست

مساله دیگری که برای حفظ جنگل‌های کشور ضروری به نظر می‌رسد، تلاش برای افزایش توجه شهروندان به محیط‌زیست است.

علاوه براین، باید با سهیم کردن جوامع محلی در طرح‌های حفاظت از منابع طبیعی، شرایطی ایجاد کرد که آنها برای حراست از محیط‌زیست کشور پیشقدم شوند، زیرا با توجه به کمبود اعتبار و نیرو در سازمان‌های حفاظت محیط‌زیست و جنگل‌ها تنها با کمک جوامع محلی می‌توان در حفظ محیط‌زیست کشور موفق عمل کرد.

وزارت آموزش و پرورش و وزارت علوم در این زمینه نقش بسزایی دارند، زیرا اگر دانش آموزان و دانشجویان نسبت به اهمیت حفظ محیط‌زیست کشور آگاه نشوند، نمی‌توان انتظار داشت اتفاق مثبتی دراین زمینه رخ بدهد.

این درحالی است که بسیاری از کارشناسان تاکید می‌کنند، باید اهمیت حفظ محیط‌زیست را به کودکان آموزش داد تا بتوان نسلی پرورش داد که دغدغه‌اش حفظ محیط‌زیست باشد. آنها معتقدند اگر نسل‌های آینده بخوبی در این زمینه آموزش نبینند، نمی‌توانند امانتدار خوبی برای محیط‌زیست کشور باشند. به همین خاطر باید زمینه را برای گسترش مدارس طبیعت در کشور فراهم کرد.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها