به گزارش جامجم، 24 آبان 93 مرگ زنی به نام پونه به دلیل جراحات شدید در یکی از بیمارستانهای تهران به پلیس اطلاع داده شد.
او که همراه سعید و سه زن دیگر در یکی از خانههای خیابان قزوین زندگی میکرد توسط دو نفر از آنها مورد ضرب و شتم مرگبار قرار گرفته بود. چند ساعت پس از مرگ پونه، سعید برای پرس و جو وارد بیمارستان شد اما در دام ماموران افتاد.
او در بازجوییها پرده از راز قتل برداشت و گفت: «من با خواهر و مادرم زندگی میکنم. چند وقت پیش با پونه و سمیه آشنا شدم و آنها را هم به خانهام آوردم. روز حادثه، سمیه گفت پونه به او فحش ناموسی داده است. پونه انکار کرد اما درگیریشان بالا گرفت. سمیه موهای پونه را کشید و سرش را به دیوار کوبید. با چاقو هم چند ضربه به پای او زد. وقتی این صحنه را دیدم، خون جلوی چشمهایم را گرفت. چند سیلی به صورت پونه زدم و با چوب هم چند ضربه به کمرش زدم. وقتی بدحال روی زمین افتاد، اورژانس را خبر کردیم اما من مخفیانه متواری شدم. چند ساعت بعد برای پرسوجو به بیمارستان رفته بودم که پلیس دستگیرم کرد.»
با ثبت این اعترافات، سمیه نیز دستگیر و مورد بازجویی قرار گرفت. او به درگیری و کوبیدن سر پونه به کمد دیواری اتاق اعتراف کرد تا مانند سعید به زندان بیفتد. پزشکی قانونی، علت مرگ پونه را جراحات ناشی از ضرب و شتم شدید اعلام کرد به همین دلیل کیفرخواست پرونده با موضوع قتل عمد برای هر دو متهم صادر و برای رسیدگی در اختیار شعبه دهم دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی محمدباقر قربانزاده قرار گرفت. صبح دیروز، جلسه محاکمه به دلیل نامشخص بودن هویت اولیای دم، با درخواست قصاص معاون اول قوه قضاییه برای سمیه و سعید آغاز شد. سپس سعید در جایگاه ایستاد و با انکار همه اعترافات قبلیاش گفت: «پونه کارتنخواب بود و شیشه میکشید. برای اینکه او را ترک بدهم به خانهام آوردم. چند ماه در کنار من و خواهر و مادرم زندگی کرد تا اینکه یک روز در خیابان با سمیه آشنا شدم. فکر کردم مسافر است. گفت از شهرستان آمده و جایی برای ماندن ندارد. او را هم به خانهام بردم در حالی که از متاهل بودنش خبر نداشتم. اصلا هم نمیدانستم بچه پنجساله دارد.»
سعید درباره روز حادثه نیز گفت: «ساعت 2 نیمهشب، بیرون بودم که با تماس خواهرم از درگیری پونه و سمیه باخبر شدم. وقتی رسیدم، دیدم سمیه موهای پونه را کشید و سر او را به دیوار و لوله بخاری کوبید. من فقط به صورت هر دویشان سیلی زدم تا آرام شوند و هیچ ضربهای با چوب وارد نکردم. وقتی پونه بیحال شد، میخواستم به اورژانس زنگ بزنم اما سمیه تهدید کرد اگر این کار را بکنم، خودش را از پنجره خانه پایین میاندازد. سرانجام خواهرم به اورژانس زنگ زد. چند ساعت بعد، برای اینکه پونه را به خانه برگردانم به بیمارستان رفتم اما ماموران گفتند فوت کرده و دستگیرم کردند.»
سعید اعترافات قبلی خود را تحت فشار دانست و افزود: «هرچه قبلا گفتم دروغ است. چون هم تحت فشار بازجوییها بودم و هم سمیه گفته بود پدرش ملک و زمین دارد و برای نجاتم همه کار میکند.» این درحالی است که خواهر سعید پیش از این علیه برادرش شهادت داده و گفته است پونه به دست سعید مورد ضرب و شتم قرار گرفته بود. سعید این حرف را نیز دروغ خواند و مدعی شد: «به خاطر قول و قرارهای سمیه، خواهرم را به مرگ تهدید کردم تا حرفهایمان یکی باشد.»
سپس نوبت به سمیه رسید. او هم قتل را گردن سعید انداخت و گفت: «شوهرم به مواد مخدر اعتیاد داشت. هر وقت دعوایمان میشد، دست کودک پنجسالهام را میگرفتم و به خانه عمویم میرفتم اما آخرین بار این کار را نکردم. در باجه تلفن نزدیک خیابان قزوین، سعید را دیدم. گفتم با شوهرم اختلاف دارم و جای امن میخواهم. سعید مرا به خانهاش برد و با خواهر و مادرش آشنایم کرد.» زن 27ساله درباره روز حادثه نیز گفت: «آن شب خوابیده بودم که متوجه درگیری شدم. سعید به پونه پیشنهاد ازدواج داده بود اما او راضی به انجام این کار نبود برای همین با هم درگیر شدند. من هیچ نقشی در قتل نداشتم و خود سعید، مقتول را مورد ضرب و شتم قرار داد. من به خاطر تهدیدهای سعید مجبور به اعتراف شدم.»
در پایان دادگاه قضات برای صدور حکم وارد شور شدند.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد