به گزارش جام جم آنلاین از پلیس آگاهی تهران بزرگ، 22 شهریور سال گذشته راننده یک دستگاه خودرو تریلر در جاده قدیم قم – منطقه حسن آباد، در حین کنترل لاستیکهای خودرو با جسد فردی حدودا ۵۰ ساله در کنارهی جاده روبرو میشود که بلافاصله موضوع را به مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ اطلاع میدهد.
با حضور ماموران کلانتری ۱۷۶ حسن آباد در محل و انجام بررسیهای اولیه مشخص شد که متوفی بر اثر اصابت ضربات متعدد جسم تیز به ناحیهی قفسه سینه به قتل رسیده است. بلافاصله موضوع به قاضی کشیک دادگاه بخش فشافویه اعلام، پرونده مقدماتی با موضوع «قتل عمـد» تشکیل و به دستور رئیس شعبه ۱۰۲ دادگاه بخش فشافویه، پرونده برای رسیدگی در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.
در ابتدای تحقیقات کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که در بازرسی اموال بدست آمده از مقتول هیچگونه مدارک شناسایی مبنی بر شناسایی هویت وی کشف نشده و جسد به صورت ناشناس به پزشکی قانونی منتقل شده است.
سرانجام پس از گذشت چند روز از زمان کشف جسد و با مراجعه اعضای یک خانواده به کلانتری شهریار و طرح شکایت با موضوع فقدان فردی با مشخصات ظاهری جسد کشف شده در منطقه حسن آباد، هویت جسد ناشناس به نام اسماعیل ۴۵ ساله – تبعه افغانستان شناسایی شد.
در تحقیقات از اعضای خانواده مقتول، کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که مقتول در زمینه پیمانکاری ساختمان فعالیت داشته و از چندی پیش بواسطه اعتیاد شدیدی که به مصرف مواد مخدر پیدا کرده دچار مشکلات شدید مالی در زمینه کاری شده بگونهای که چندین نفر به عنوان طلبکار بارها جهت وصول طلب خود به درب خانهی مقتول مراجعه و بعضا با وی مشاجره لفظی داشته اند.
با بهره گیری از تحقیقات میدانی و اقدامات پلیسی، کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که مقتول آخرین بار با یکی از طلبکارانش بنام عبدالله 36 ساله تبعه افغانستان مشاهده شده است. در تحقیقات تکمیلی محل کار عبدالله در محدودهی یک کارگاه خرید و فروشِ مصالح ساختمانی در شهرستان شهریار – منطقه وحیدیه شناسایی، با مراجعه به این محل و انجام تحقیقات میدانی، کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که عبدالله همزمان با قتل اسماعیل، از کشور خارج و به افغانستان متواری شده است.
در اوایل مرداد ۹۶، کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی اطلاع پیدا کردند که عبدالله پس از گذشت نزدیک به یک سال به صورت غیرقانونی وارد ایران شده و در حال حاضر در شهرستان شهریار تردد دارد. بلافاصله اقدامات پلیسی آغاز و سرانجام عبدالله روز گذشته دستگیر، به اداره دهم ویژه قتل منتقل و در همان تحقیقات اولیه صراحتا به ارتکاب جنایت اعتراف و انگیزه خود از جنایت را وصول طلب یک میلیون و ۵۰۰ هزار تومانی خود از مقتول عنوان داشت.
متهم در اعترافاتش در خصوص نحوه ارتکاب جنایت به کارآگاهان گفت: من با مقتول کار میکردم؛ آنزمان نیسان داشتم و جابجاییهای مصالح ساختمانی مقتول را برایش انجام میدادم تا اینکه میزان بدهی او زیاد شد؛ من همیشه به مقتول میگفتم که پول بدهد، اما او هربار مدعی میشد که پولش را از پیمانکار نگرفته، اما میدانستم که او پول میگیرد و مواد مصرف میکند؛ چند بار به در منزل مقتول رفتم و حتی اعضای خانواده اش نیز مرا دیدند. روز حادثه از طریق تماس تلفنی یکی از دوستان متوجه شدم که اسماعیل مبلغ قابل توجهی پول گرفته است؛ بلافاصله به سراغش رفتم تا طلب خود را از او بگیرم؛ به او گفتم که پولم را بده، اما او مجددا مدعی شد که پولی ندارد.
زمانی که اسماعیل اصرار مرا برای گرفتن پول دید به من گفت: اگر پول میخواهی باید به حسن آباد برویم تا از کسی پول بگیرم؛ قبول کردم تا به همراه مقتول به حسن آباد برویم، اما زمانیکه به حسن آباد رسیدیم، ناگهان مقتول ادعا کرد اصلا تو طلبی از من نداری؟!؛ من که عصبانی شده بودم با او به صورت لفظی درگیر شدم که او به من فحاشی کرد. ناگهان مقتول با چاقو ضامن دار به سر و کتف من ضربه زد؛ من نیز از زیر صندلی راننده یک چاقو بیرون کشیده و [ چند ضربه]به قفسه سینهی او زدم؛ مقتول از خودرو پیاده شد و به کنار جاده رفت و بی حال شد؛ او را دنبال کردم؛ ناگهان برگشت؛ فکر کردم میخواهد مرا با چاقو بزند؛ او را هل دادم؛ مقتول [روی زمین]افتاد و من چند ضربه دیگر به قفسه سینه زده و از محل فرار کردم.
سرهنگ کارآگاه حمید مکرم، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ با اعلام این خبر، افزود: با توجه به اعتراف صریح متهم، قرار بازداشت موقت از سوی مقام قضایی صادر و متهم جهت انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
بهتاش فریبا در گفتوگو با جامجم:
رضا کوچک زاده تهمتن، مدیر رادیو مقاومت در گفت گو با "جام جم"
اسماعیل حلالی در گفتوگو با جامجم: