گفت‌و‌گو با ساغر عزیزی، بازیگر سریال «لژیونر»

فـرح و فـروغ دو روی یک سکـه

ساغر عزیزی را مخاطبان تلویزیون با نقش فرح دیبا در سریال معمای شاه می‌شناسند،‌ اما او علاوه بر تعداد زیادی تئاتر، در مجموعه‌هایی مانند سال‌های مشروطه، تبریز در مه، یلدا و شهر دقیانوس نیز بازی کرده و البته این شب‌ها با نقش فروغ در سریال لژیونر حضور دارد. عزیزی در نقش فروغ، بازی طنز اما ظریفی ارائه می‌کند که ضمن ارائه تصویری تازه از این بازیگر و ایجاد تنوع، بسیاری از ضعف‌های موجود در شخصیت‌پردازی و قصه‌پردازی فیلمنامه لژیونر را تحت تاثیر قرار داده و از نقاط قوت این سریال به حساب می‌آید. درباره این نقش و حضور در یک اثر کمدی،‌ گفت‌وگویی با این بازیگر داشته‌ایم.
کد خبر: ۱۰۶۰۲۷۴

بازی در یک سریال طنز، آن هم بعد از بازی در نقشی مانند فرح دیبا، تغییر بزرگی است. چطور این اتفاق افتاد؟

مدتی بود،‌ ناخواسته نقش ملکه‌ها به من پیشنهاد می‌شد. چند سال قبل نقش عزت‌الدوله، زن امیرکبیر و دختر شاه قاجار را در سال‌های مشروطه بازی کردم. در سریال تبریز در مه نیز به همین ترتیب و حتی این اواخر در تئاتر چند بار نقش ملکه را بازی کردم. دیگر این وضعیت را دوست نداشتم. برای همین صبر کردم و دو سال و هفت ماه جلوی دوربین نرفتم تا وقتی که در مینی‌‌سریال تلاطم به کارگردانی وحید بی‌طرفان، نقش زنی را برعهده گرفتم که بعد از فوت همسرش با رختشویی فرزندانش را بزرگ می‌کند و بعد از آن هم در لژیونر بازی کردم.

در تلویزیون نقش طنز بازی نکرده‌اید. آقای آب‌پرور از شما نقش طنز دیده بودند؟

آقای آب‌پرور تاکنون چند تئاتر از من دیده و البته قرار بود، نقشی به نام فریدا را بازی کنم که در ادامه وارد سریال می‌شود. روز فیلمبرداری نمی‌‌دانم چه اتفاقی افتاد که بازیگر نقش فروغ نیامد و هر دو طرف با کمال احترام، قرارداد را فسخ کردند. بناچار از من پرسیدند فردا می‌آیی نقش فروغ را بازی کنی؟ تصور کنید قرار بود من نقش فریدا را بازی کنم، اما گفتند فروغ را بازی کن که یک زن خانه‌دار، سنتی، پولدار و البته بسیار زرنگ است که عنان شوهرش را هم به دست گرفته.

و شما هم قبول کردید؟

به اعتماد آقای آب‌پرور و گروه تولید، رفتم و اصلا پشیمان نیستم. من بازیگر تئاتر هستم و بازیگری را این‌طوری یاد گرفتم که اول متن داشته باشم، بنشینم براساس متن، شخصیتی را که قرار است بازی کنم خوب بشناسم، برایش بیوگرافی طراحی کنم، ابعاد متفاوت آن را شناسایی کنم، آن‌قدر نقش را زیر و رو کنم تا خوب بفهمم و بعد بتوانم آن‌را درست به نمایش بگذارم. جسارت این را که وارد سناریوها یا نمایشنامه‌های ناکامل بشوم، ندارم اما رفتار و آرامشی که آقای آب‌پرور هنگام کار داشتند، نشان می‌داد که کارش را بلد است. خوشبختانه تجربه خیلی خوبی شد و من حسابی کیف کردم.

احساس می‌کنم فریدا زنی شبیه همان ملکه‌هایی است که قبلا بارها بازی کرده بودید!

آفرین! دقیقا.

پس چقدر خوب که فروغ را بازی کردید. البته ممکن است مخاطب متوجه نشود که شما همان بازیگر نقش فرح هستید! بازخوردی در این زمینه گرفته‌اید؟

بله. من بیشترین بازخوردها را در اینستاگرام می‌گیرم و آنجا همه مرا می‌شناسند که دارند دنبالم می‌کنند. نظرات این افراد درباره تفاوت بین نقش فرح و فروغ برایم بسیار لذت‌بخش است. می‌خوانم و لذت می‌برم.

در قسمت اول سریال بازی طنزی نداشتید. آیا از جایی به این نتیجه رسیدید که این نقش را طنز بازی کنید؟

همین‌طور است. وارد پروژه‌ای شده بودم که فیلمنامه به مرور در حال نوشتن بود. قرار بود نقش یک زن سنتی خانه‌دار را بازی کنم که یک دختر دم بخت دارد و بر اساس توضیحات آقای آب‌پرور هم خانواده توفیق و هم خانواده بهمن را مدیریت می‌کند. در میان تمام شخصیت‌ها که درگیر و گرفتار هستند و لنگ می‌زنند، فروغ قرار است نخ‌تسبیح باشد. خوشبختانه من مادر یک دختر 21 ساله هستم. با آقای شریفی‌نیا در سریال یلدا همبازی بودم و اطلاعات اولیه را برای بازی در این نقش در اختیار داشتم. بنابراین کار خیلی سختی نداشتم.

من نقاشی می‌کشم و به نظرم هارمونی تاثیر قابل توجهی در ایجاد حس زیبایی دارد. شاید مخاطب متوجه آن نشود، اما تاثیرش را حس خواهد کرد! دیدم سریال طنز است و در آن نقش زنی را بازی می‌کنم که خیلی از من دور است، انگشتر‌های بزرگ طلا به انگشت دارد، لباس‌های پر زرق و برق می‌پوشد و طوری رفتار می‌کند که اصلا از نظر من به‌عنوان ساغر عزیزی پسندیده نیست! دلم می‌خواست این شخصیت به دل تماشاچی بنشیند و دافعه ایجاد نکند. بنابراین باید طنازی‌های ریزی در این شخصیت می‌گنجاندم که دخالت‌ها، وراجی‌ها و سیاست‌هایش زیر لایه‌های شیرین طنز پنهان شود. لهجه ملایمی هم برایش در نظر گرفتم و سعی کردم فروغ، شیرین و دوست‌داشتنی باشد.

خیلی خطر کردید. نگران نبودید؟

بازیگر اگر شانس داشته باشد که انتخاب‌های متفاوتی بکند، هر نقشی را که به او بدهند، می‌تواند بازی کند، بخصوص اگر ابزارهایش را که بدن و بیانش هستند خوب بشناسد؛ درست مانند یک نقاش که هر جا بوم و رنگ در اختیارش باشد، می‌تواند هر نقشی را بکشد. با همه اینها به دلیل مشکلاتی که در اجرای پروژه وجود داشت، به آقای آب‌پرور گفتم، من خیلی نگرانم اما ایشان گفت: فروغ من درآمده است! من از استادم خانم گلاب آدینه یاد گرفته‌ام که بازیگر باید در خدمت اثر باشد و کارگردان از او رضایت داشته باشد. می‌دانم در درجه اول باید برای کارگردان بازی کرد.

آذر مهاجر

رادیو و تلویزیون

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها