در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
نخستین پرونده به قتل و سوزاندن جسد مردی 25 ساله در 14 خرداد 86 برمیگردد. در این روز، ماموران کلانتری چهارباغ، جسد سوخته شده مقتول را در زبالههای شهرداری کرج پیدا کردند. به دلیل شدت سوختگی، شناسایی هویت مقتول امکانپذیر نبود تا اینکه مردی با مراجعه به پلیس گفت: «پسر 25 سالهام احمد، چند روز پیش برای تفریح، همراه پسرعمهاش کامران و یکی از دوستانش به نام داوود از خانه خارج شد، اما دیگر برنگشت. امروز از زبان اهالی شنیدم که کامران از قتل و سوزاندن جسد پسرم در زبالههای شهرداری کرج حرف زده است.» با کسب این سرنخ، هویت مقتول شناسایی و کامران دستگیر شد.
او پرده از راز جنایت برداشت و گفت: «شوهر خواهرم، داوود به من گفته بود احمد به همسرش نظر دارد و مدام میگفت تو مگر غیرت نداری؟ روز حادثه به بهانه تفریح دنبال احمد رفتیم و او را سوار ماشین کردیم. به زبالههای شهرداری که رسیدیم، داوود با تهدید چاقو، احمد را از ماشین پیاده کرد و کشت. من هم سه ضربه قمه به او زدم. سپس داوود با بنزین، جسد احمد را آتش زد.»
با ثبت این اعترافات، داوود تحت تعقیب قرار گرفت و هنگام تردد در اتوبان قزوین ـ تهران دستگیر شد. داوود در بازجوییها گفت: «تصور میکردم مقتول دو کودک را آزار داده است. با فهمیدن این موضوع، کنترل خودم را از دست دادم و فکر کردم ژان والژان شدهام. نقشه قتلش را کشیدم و با کمک کامران، عملیاش کردم.» اعترافات کامران و داوود درباره انگیزه قتل با هم تناقض داشت. کامران نیز منکر قتل بود، اما در نهایت هر دو متهم به جرم قتل عمد در دادگاه محاکمه و با درخواست اولیای دم به قصاص محکوم شدند. 9 سال پس از حادثه، داوود در یک درگیری در زندان از ناحیه چشم راست نابینا شد و مدتی بعد نیز خودکشی کرد. کامران اما موفق شد با جلب رضایت اولیای دم از طناب دار نجات یابد.
قاتل اجارهای
ماجرای دومین پرونده به دسیسه یک زن برای قتل شوهرش برمیگردد. دوم آذر 83، مردی افغان قبول کرد در ازای دریافت 500 هزار تومان، یکی از دوستانش را بکشد. او پس از دستگیری به کارآگاهان گفت: «مدتی قبل از قتل، زن رحیم سراغم آمد و گفت با مردی دیگر دوست شده و قصد ازدواج با او را دارد، اما شوهرش مانع است.
500 هزار تومان به من داد تا رحیم را بکشم.
روز قتل، به بهانه خرید مواد مخدر، رحیم را سوار ماشینم کردم و به شهرک صنعتی شهرری بردم. آنجا اول با میله به سرش کوبیدم و بعد با چاقو او را کشتم.» با ثبت این اعترافات، همسر رحیم و مرد غریبه دستگیر شدند و در حالیکه دستنوشتههای عاشقانه از کیف یکی از آنها کشف شده بود، ارتباط غیراخلاقی را انکار کردند. با این حال هر سه متهم در دادگاه محاکمه و قاتل به قصاص محکوم شد. او 13 سال در زندان ماند تا سرانجام چهار فرزند مقتول در ازای دریافت صد میلیون تومان رضایت دادند.
قتل خواهر زن
سومین پرونده نیز مربوط به قتلی خانوادگی در 22 شهریور 91 است. در این تاریخ، مردی با ضربههای چاقو، خواهرزن خود را کشت و همسر و مادرزنش را نیز مجروح کرد. او که در دادگاه با درخواست قصاص اولیای دم روبهرو شده بود، درباره جنایت گفت: «همسرم را دوست داشتم اما به حرف هایم گوش نمیکرد و مدام به خانه مادرش میرفت. مدتی برای تامین هزینههای زندگی به عراق رفتم و کاشیکاری کردم، اما آنجا به شیشه معتاد شدم. روز حادثه، پس از مدتها چاقویی به کمرم بستم و به خانه مادرزنم رفتم، اما همسرم مرا مسخره کرد و گفت کسی که عرضه ندارد، چاقو نمیبندد. از این حرفش عصبانی شدم، چاقو کشیدم و همسرم و مادرش را مجروح کردم. قصد فرار داشتم که خواهرزنم مانعم شد. با او درگیر شدم و یک ضربه با چاقو به قفسه سینهاش زدم.» متهم با حکم دادگاه به قصاص محکوم شد و نامش در فهرست اعدامیها قرار گرفت، اما مدتی بعد اولیای دم پذیرفتند رضایت دهند.
متهمان این سه پرونده در ماههای آینده از جنبه عمومی جرم در دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی محسن زالی محاکمه میشوند.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سیر تا پیاز حواشی کشتی در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با عباس جدیدی مطرح شد
حسن فضلا...، نماینده پارلمان لبنان در گفتوگو با جامجم:
دختر خانواده: اگر مادر نبود، پدرم فرهنگ جولایی نمیشد
درگفتوگو با رئیس دانشکده الهیات دانشگاه الزهرا ابعاد بیانات رهبر انقلاب درخصوص تقلید زنان از مجتهد زن را بررسی کردهایم