چراغ که قرمز می‌شود، دخترک چهار پنج ساله‌ای خود را از لابه‌لای درخت‌ها و چمن‌های کنار خیابان به کنار خودروها می‌کشاند. در دست چپش یک دسته فال مچاله شده است و با دست راست، هم بینی‌اش را می‌گیرد و هم سعی می‌کند لچکی را که به سر دارد، کمی مرتب کند. در کنار خودروی اولی فال‌هایش را نشان می‌دهد، اما کسی داوطلب خرید نیست. از کنار خودروی من رد می‌شود و می‌گوید: فال می‌خواهی؟ تازه متوجه شده‌ام کارش چیست.
کد خبر: ۱۰۵۱۸۲۹

یادم می‌آید که شب پیش سر یک چهارراه دیگر در همین ساعت‌ها پسرک دیگری می‌خواست شیشه ماشینم را پاک کند. خیلی سرزنده و سرحال بود. از طرز حرف زدنش خوشم آمده بود. از او پرسیدم مدرسه هم می‌روی؟ گفت: آره. کلاس هفتم هستم. اصرار داشت که پولی به او بدهم. گفتم راستش را بگو امروز چقدر کار کرده‌ای؟ گفت: چند دقیقه پیش 26 هزار تومان جمع کرده بودم و دادم به خواهرم!

در طول مسیر با خودم فکر می‌کنم، آیا واقعا راست می‌گویند که اینها در ماه حداقل سه چهار میلیون تومان درآمد دارند؟ این راست است که حتی از کشورهای دیگر برای تکدی‌گری به تهران می‌آیند؟ چنین سفره گسترده‌ای هر کسی را وسوسه می‌کند تا چه رسد به آن باندهای مخوف قاچاق انسان. این خیل عظیم متکدیان چه داستانی دارند؟ چرا هیچ نهادی و قانونی بر اینها نظارت نمی‌کند؟

می‌گویند، نیمی از ثروت جهان در دست تنها یک درصد است. بعضی آمارها می‌گوید تنها در دست 36 نفر یا کمتر از آن 16 نفر یا باز هم کمتر از هشت نفر. مگر می‌شود؟ ما در چه جهانی زندگی می‌کنیم؟ فاصله‌های طبقاتی در چه حد؟ چرا بشر هر چه پیش آمده، از عدالت و مساوات فاصله گرفته است؟

کارشناسان براین باورند بهتر است یک جامعه مرفه بسازیم تا حتی فقیران نیز از این سفره بهره‌ای بگیرند. بکوشیم به جای توزیع ثروت ـ که امری نشدنی است ـ فرصت‌های کسب ثروت را توزیع کنیم.

محمدعلی عسگری

بین‌الملل

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها