ماجراجویی و سفر انواع مختلفی دارد و برای من بودن در طبیعت و مناطق صعبالعبور بویژه مناطقی که فقط با پای پیاده میتوان به آنجا رسید تقریبا ناممکن به نظر میرسید.
برای رسیدن به این هدف پیش از این با کمک دوستان طبیعت گردم از کولهپشتی سادهای در مسیر دره کال جنی در طبس استفاده کردیم تا در شرایط کنترلشدهتری امکانسنجی کنیم و در صورت موفقیت گامهای بعدی را در این جهت برداریم.
در طبس مشخص شد این امکان وجود دارد که با استفاده از کولههای حمل کودک و تقویت و ایجاد تغییر در آنها میتوان همگام با سایر افراد پا به طبیعت گذاشت.
رویای سوباتان
یکی از مسیرهایی که آوازهاش را زیاد شنیده بودم کوهپیمایی از دریاچه نئور به سمت منطقه ییلاقی سوباتان بود.
نئور دریاچهای زیبا در ارتفاع 2500 متری از سطح دریاست که با اردبیل 40 کیلومتر فاصله دارد و از طرف دیگر به ارتفاعات تالش در استان گیلان راه دارد.
این دریاچه به دلیل داشتن ماهیهای قزلآلای رنگینکمانی و احاطه شدن توسط کوهها و ییلاقهای زیبا شهرت زیادی دارد هرسال در فصل بهار میزبان طبیعت گردان و کوهنوردان زیادی از سراسر ایران است.
برای تجربه این نوع طبیعت گردی که شامل پیادهروی سنگین 20 کیلومتری میشد همراه با دوستانم عازم این منطقه فوقالعاده شدم.
سفر از کنار دریاچه بعد از تحویل دادن کولههای سنگین و بزرگ به نیسانها با پای پیاده و با عبور از جادهای خاکی آغاز شد و ابتدای مسیر با کمک دوست خوبم وارد مسیری شدم که تمام تلاشم را انجام داده بودم تا پیشفرض فکری ازآنچه قرار بود اتفاق بیفتد و ببینم نداشته باشم و دل به طبیعت سپرده بودم، هرچند همین موضوع مشکلاتی را برایم ایجاد کرد که با کمک دوستانم برطرف شد.
میدانستم کولههایی که برای طبیعت گردی استفاده میشود معمولا 30 تا 40 کیلوگرم وزن دارد که تقریبا با وزن من برابری میکرد و از این جهت فشاری که به دوستانم وارد میشد معادل کولههایی بود که تجربه حملش را در سفرهای خود داشتند و هرچه بالاتر میرفتیم به زیبایی منطقه افزوده میشد و من بیشتر از قبل شگفتزده میشدم.
با ویلچر برقی دردشت باران زده
روز اول بعد از برپایی چادرها در محل کمپ آبوهوای بهاری خودی نشان داد و در مدت کوتاهی تگرگ و باران همه را به درون چادرها فرستاد.
ارتفاع زیاد منطقه و آبوهوای متغیر بهاری سرما و گرمایی که در پی هم به سراغمان میآمد، بودن در طبیعت را برای من لذتبخشتر میکرد.
از اینکه میتوانستم با ویلچر برقیام در محل کمپ که دشتی زیبا بود آزادانه حرکت کنم احساس فوقالعادهای داشتم.
اولین بار بود در چنین مسیرهای پرشیبی با این حالت حضور پیدا میکردم و در برخی نقاط هم مجبور بودیم در مسیرهایی باریک در لبه دره ساعتها حرکت کنیم که هیجان خاص خود را داشت.
در انتهای مسیر وقتی به منطقهای بلند رسیدیم از دیدن منظره ساحل دریا که در دوردست وجود داشت بسیار شگفتزده شدم؛ چیزی که اصلا انتظارش را نداشتم. درواقع این زیبایی خیرهکننده پاداش همراهی و همدلی بود که در طول مسیر تجربهاش کرده بودیم.
در کنار دیدن مناظر بکر و دیدنی دیدن جوامع محلی که در دورترین نقاط استان گیلان تقریبا با هیچ نوع امکانات رفاهی به زندگی و دامداری و کشاورزی مشغول بودند سوالهای زیادی را در ذهنم ایجاد میکرد که در این طبیعت خشن چگونه میتوانند برای مدت طولانی زندگی کنند.
سعید ضروری - روزنامهنگار دچار معلولیت
ضمیمه چمدان جام جم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
بهتاش فریبا در گفتوگو با جامجم:
رضا کوچک زاده تهمتن، مدیر رادیو مقاومت در گفت گو با "جام جم"
اسماعیل حلالی در گفتوگو با جامجم: