دقایقی بعد امدادگران خود را مقابل ساختمان 20 واحدی رسانده و به طبقه سوم رفتند. پیکر زن جوانی غرق در خون در میان پذیرایی افتاده بود. به معاینه او پرداختند که معلوم شد چند ساعتی از مرگ او میگذرد. ضربههای چاقو و خونریزی شدید باعث مرگ این زن شده بود.
در ادامه ماموران کلانتری در محل حاضر شدند. بررسیها نشان میداد این زن قربانی سرقت از خانهاش شده بود. وسایل خانه به هم ریخته بود و به نظر میرسید تازه به آن خانه اسبابکشی کردهاند.
وقتی ماجرای این سرقت به سروان گزارش شد، او آدرس را یادداشت کرد و سریع خود را به آنجا رساند. قتل در طبقه سوم یک ساختمان نوساز رخ داده بود. سروان کارتش را به سرباز مقابل در نشان داد و به طبقه سوم رفت. مثل همیشه تیم بررسی صحنه جرم از او زودتر به محل رسیده و در حال نمونهبرداری بودند.
مقتول زنی حدود 30 ساله بود که با ضربههای چاقو در پذیرایی خانه روی زمین افتاده بود.
افسر کلانتری با مشاهده سروان به سمت او آمد و در گزارش خود گفت: ساعت 11 و 40 دقیقه شب، این جنایت به کلانتری گزارش شد و برای بررسی موضوع راهی اینجا شدم. مقتول زنی31 ساله به نام الهام است که با ضربههای چاقو به قتل رسیده بود. الهام و همسرش یک هفته قبل به این خانه نقل مکان کرده بودند. این ساختمان نوساز است و فقط چهار واحد آن به فروش رفته است. شوهر مقتول به نام الیاس وقتی از سر کار به خانه آمد با پیکر همسرش روبهرو شد و موضوع را به اورژانس اطلاع داد. همسایهها هم مورد مشکوکی را ندیدهاند. ساختمان هم هنوز سرایدار ندارد.
کارآگاه سپس به بررسی جسد پرداخت. شواهد نشان میداد او با قاتل درگیر شده و با حدود چهارضربه چاقو از پا درآمده است. آثار به هم ریختگی در خانه هم از قتل با انگیزه سرقت حکایت داشت.
قاتل یا قاتلان بهدنبال پیدا کردن پول و طلا خانه را جستوجو کرده بودند. روی اپن آشپزخانه یک جعبه پیتزا و نوشابه قرار داشت که مقتول فرصت نکرده بود آن را بخورد.
سروان میری به تحقیق از همسر مقتول پرداخت که او اظهار کرد: امشب کارم در شرکت طول کشید و با الهام تماس گرفتم و خواستم شام بخورد و منتظرم نباشد. چند دقیقه بعد دلشوره عجیبی سراغم آمد و با تلفن همراه الهام تماس گرفتم که پاسخگو نبود. هر لحظه دلشورهام بیشتر میشد و بالاخره راهی خانه شدم. آنقدر با او تماس گرفتم که در مسیر شارژ تلفن همراهم تمام شد. وقتی به خانه رسیدم در باز بود. مطمئن بودم حادثهای رخ داده است. الهام غرق در خون روی زمین افتاده بود. خود را به خیابان رساندم و از تلفن همراه عابری به اورژانس زنگ زدم. متاسفانه این خانه نوساز است و برای آن هنوز تلفن وصل نشده است.
با کسی اختلاف نداشتید؟
نه . ما در این محله کسی را نمیشناسیم. در زندگی شخصی هم با کسی مشکلی نداشتیم که بخواهد این انتقام را از ما بگیرد.
چه چیزی از خانه سرقت شده است؟
فقط طلاهای همسرم شامل گوشواره و گردنبند. ما هر چه پول و طلا داشتیم برای خرید این خانه گذاشتیم. قاتل به احتمال زیاد با دیدن همین طلاها و خانهای که خریدیم فکر کرده وضع مالی خوبی داریم و همسرم را کشته است.
سروان بعد از تحقیق از این مرد، دستور شناسایی و احضار صاحب فستفودی که برای مقتول غذا آورده بود را صادر کرد.
با شماره روی جعبه پیتزا صاحب مغازه شناسایی شد و حدود یک ربع بعد خودش را به آنجا رساند. مرد جوان و قوی هیکل که کمی هم اضطراب در چهرهاش دیده میشد.
شما امروز برای این خانه غذا آوردید؟
بله ساعت حدود ده شب، خانم جوانی با مغازه تماس گرفت و پیتزا سفارش داد. شماره تماسش را برای اشتراک گرفتم و سفارش که آماده شد مغازه را بستم. بهخاطر اینکه خانه در مسیرم بود، خودم سفارش را آوردم. آدرس را درست نداده بود، با 118 تماس گرفتم و با دادن شماره خانه آدرس را پیدا کردم.
هیچ مورد مشکوکی ندیدید؟
نه سفارش را تحویل دادم و پول را گرفتم و راهی خانه شدم. خانهام در این محله است. در حال استراحت بودم که شما احضارم کردید. ابتدا ترسیده بودم و فکر کردم برای مغازه اتفاقی افتاده است.
سروان با بررسی اظهارات همسر مقتول و فروشنده پیتزا یکی از آنها را به عنوان قاتل معرفی کرد.
پاسخ معمای انتقام در سیاهی
سروان با اشاره به دو دلیل زیر راز قتل را فاش کرد.
1ـ کسی که قصد رفتن به بولینگ را داشته باشد با لباس رسمی نمیرود.
2ـ پزشک اعلام کرد که گلوله از فاصلهای نزدیک شلیک شده است. در حالی که شریک مقتول مدعی بود ضارب با ماشین فاصله داشت.
در مسابقه شماره گذشته 1184 نفر شرکت کرده بودند که 477 نفر پاسخ صحیح داده و از میان پاسخهای صحیح حسین زارعپور از خاش و ملیحه سرباز از اصفهان به قید قرعه برنده شدهاند.
وحید شکری
ضمیمه تپش جام جم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد