معمای پلیسی

شلیک به سر

صدای شلیک دو گلوله سکوت منطقه را شکست. غیر از زمانی که قطار از آنجا عبور می‌کرد، در طول روز، فضا آرام و ساکت بود.
کد خبر: ۱۰۵۸۵۱۶
قتل‌ در‌ گاوداری

چند دقیقه بعد، مردی در تماس با پلیس خبر داد، صاحبکارش با شلیک دو گلوله به سینه و سرش کشته شده است. پس از این تماس ماموران کلانتری برای بررسی موضوع خود را مقابل گاوداری رساندند.

کارگری مقابل در ایستاده بود و با دیدن خودروی گشت کلانتری به سمت آن دوید. وقتی رسید با چهره‌ای وحشت زده و بریده بریده گفت: آقا رضا را کشتند. من با پلیس تماس گرفتم. از ترس جرات نکردم وارد گاوداری بشوم به همین خاطر منتظر شما شدم.

افسر کلانتری به او اشاره کرد سوار ماشین شود. بعد با خودرو وارد گاوداری شدند.خورشید در حال غروب بود و افسر از کارگر جوان خواست چراغ‌های محوطه را روشن کند.در قسمت جنوبی گاوداری و در فاصله ده متری در ورودی، اتاقی شبیه دفتر کار بود. جسد مرد میانسال غرق در خون روی زمین افتاده بود. بهم ریختگی در اتاق دیده می‌شد و به نظر می‌رسید مرد میانسال قربانی سرقت شده است. با تائید گزارش این جنایت، موضوع به سروان میری و بازپرس جنایی گزارش شد.

سروان میری تازه به خانه رسیده بود که قتل صاحب گاوداری به او گزارش شد. آدرس را گرفت تا خود را به آنجا برساند. گاوداری در یکی از محله‌های جنوبی تهران بود . حدود یک ساعت طول کشید تا خودش را به آنجا برساند. هوا تاریک شده و چند لامپ محوطه گاوداری را روشن کرده بود. تجمع ماموران در مقابل اتاقک کنار گاوداری نشان می‌داد قتل در آنجا رخ داده است.

وقتی وارد شد دکتر در حال معاینه بود. ماموران تشخیص هویت هم اثر برداری از محل را آغاز کرده بودند. پزشک نگاهی به کارآگاه کرد و در حال معاینه گفت: دو گلوله کلت از فاصله‌ای نزدیک به سینه و سر شلیک و باعث مرگ سریع شده است.از قتل زمان زیادی نمی‌گذرد و هنوز بدن گرم
است.

سروان به بررسی اتاق پرداخت. در گاوصندوق باز و محتویات داخل آن سرقت شده بود. با توجه به صحنه قتل مشخص بود سرقت مسلحانه انگیزه قتل بوده است. در بیرون اتاقک مورد مشکوکی نبود. سروان به دنبال ردی از چرخ خودرو یا موتور بود که در نزدیکی در با دو پوکه رو به رو شد. پوکه‌ها در فاصله چند سانتی‌متری از هم افتاده بودند.

کارآگاه سپس به تحقیق از کارگر گاوداری پرداخت که مرد جوان گفت: من حدود شش ماه است در این گاوداری به عنوان نگهبان کار می‌کنم. آقا رضا هر روز صبح به اینجا می‌آمد و حوالی غروب برمی‌گشت. امروز حدود ساعت هفت بعدازظهر من برای خرید وسایل شام از گاوداری بیرون رفتم. هنگام برگشت به نزدیکی گاوداری رسیده بودم که صدای شلیک دو گلوله شنیدم. توان حرکت نداشتم. خیلی ترسیده بودم. چند دقیقه بعد هم دو موتورسوار نقابدار از گاوداری بیرون آمدند. وقتی به خودم آمدم، با پلیس تماس گرفتم و منتظر همکاران شما ماندم.

در گاوداری پول زیاد نگهداری می‌شد که بخواهند از آنجا سرقت کنند؟

امروز آقا رضا دو گاو فروخته بود.برای سرقت پول گاوها به آنجا آمده بودند.

تا به حال از اینجا سرقت شده بود؟

در این مدتی که من اینجا هستم نه.

پس چرا خودت سرقت کردی؟

نگهبان که یکه خورده بود منکر ادعای سروان شد و گفت: چرا تهمت می‌زنید. من نه قتلی انجام داده‌ام و نه سرقتی. این اتهام شما هم قابل پیگیری است.

کارآگاه در حالی که به دستان او دستبند می‌زد، در پاسخ گفت: فردا در اداره آگاهی توضیح می‌دهی چرا و چطور مرتکب قتل و سرقت شدی.

پاسخ معمای سناریوی قتل شوهر

سروان میری با بررسی پرونده متوجه شد که همسر مقتول قبل از کشف جسد از قتل شوهرش خبر داده بود. از سوی دیگر بررسی صحنه کشف جسد نشان داد، جسد را به سمت پایین جاده غلت داده اند که این مشخص کرد قاتل قوی هیکل نبوده است.

در مسابقه شماره گذشته 2148 نفر شرکت کرده بودند که 554 نفر پاسخ صحیح داده و از میان پاسخ‌های صحیح عباس فضا افزا از شاهرود و ساغر مولایی از اراک به قید قرعه برنده شده‌اند.

شما خوانندگان گرامی با اشاره به یک دلیل مشخص کنید کارآگاه چطور به قاتل رسیده است. پاسخ خود را همراه نام و نام خانوادگی به شماره 300011224 پیامک کنید.

وحید شکری

ضمیمه تپش جام جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها