به گزارش جامجم، ساعت 10 صبح 16 بهمن سال گذشته مردی با پلیس تماس گرفت و از قتل دختر 30 سالهاش در آپارتمانش در منطقه مرزداران خبر داد. ماموران و بازپرس سجاد منافیآذر کشیک قتل دادسرای جنایی تهران در طبقه اول آپارتمان حاضر و با جسد زن 30 سالهای در اتاقخواب روبهرو شدندکه با چهار ضربه چاقو کشته شده بود .
همزمان با تشکیل پرونده قضایی در شعبه سوم بازپرسی دادسرای جنایی تهران تحقیق پلیس از خانواده مقتول آغاز شد. ابتدا پدر مقتول به افسر تحقیق گفت: دخترم متاهل بوده و دختری ده ساله دارد. نوهام را دامادمان به مدرسه میبرد. من و دخترم با هم کار میکردیم. صبحها با هم به محل کارمان میرفتیم. امروز آمدم اما در را باز نکرد. تلفن خانه و گوشی همراهش نیز خاموش بود. به مدرسه نوهام رفتم، کلید یدک را گرفتم و با آن در آپارتمان را بازکرده و با جسد دخترم روبهرو شدم.
جستوجوها ادامه داشت تا اینکه معلوم شد شوهر مقتول ناپدید شده است. او به عنوان تنها مظنون پرونده تحت تعقیب پلیس قرار گرفت تا اینکه با گذشت چهار ماه از این جنایت، چند روز پیش مردی با حضوردر اداره دهم پلیس آگاهی تهران اعلام کرد قاتل با کمک برادرش فرار کرده بود.
وی به افسر تحقیق گفت: من راننده یک کارخانه بتون در سعیدآباد شهریار هستم. ابوالفضل - متهم به قتل فراری - را ساعت 8 و 30 دقیقه دیدم که سراسیمه به کارخانه آمد. سابقه نداشت او اینگونه وارد آنجا شود همیشه با هماهنگی برادرش میآمد. وی خیلی هراسان و دستپاچه بود. روی لباسش لکههای خون بود. دست و پایش میلرزید .
این شاهد ادامه داد: در جستوجوی برادرش بود که او را پیدا نکرد. گوشی یکی از کارگران افغان را گرفت و با آن به تلفن همراه برادرش که صاحب کارخانه بود، زنگ زد. او نیمساعت بعد آمد. آنها با هم حرف میزدند. حرفهای نامفهومی درباره مرگ یک زن میان آنها رد و بدل شد. بعد با هم دعوا کردند. در ادامه کارفرمایم برادرش را سوار خودرویی کرد و رفتند. مدتی بعد که متوجه شدم عروس خانواده کارفرمایم به قتل رسیده، تصمیم گرفتم به اداره پلیس بیایم و آنچه را دیده بودم بازگو کنم تا قاتل بازداشت شود .
ماموران با جمعبندی این اطلاعات، مطمئن شدند که صاحب کارخانه در فراری دادن برادرش - متهم به قتل - نقش داشته که او دیروز با دستور قضایی بازداشت و برای تحقیقات به شعبه سوم بازپرسی دادسرای جنایی تهران منتقل شد.
وی به قاضی پرونده گفت: من با برادرم اختلافهای زیادی داشتم. او باعث بروز مشکلاتی در زندگیام شده بود. با او و حتی خانوادهاش قطع رابطه کرده بودم. حتی نشانی خانهاش را نداشتم.
روزی که جنایت را انجام داده بود، من و خانوادهام به همراه چند خانواده دیگر به شمال کشور سفر کرده بودیم. درتماس تلفنی پدرم متوجه شدم برادرم همسرش را کشته و فرار کرده است. من نمیدانم مخفیگاهش کجاست. من او را فراری ندادهام و گفتههای کارگرم دروغ است و شهادت او را قبول ندارم.
برای این مرد به اتهام فراری دادن برادرش که عامل جنایت است، قرار قانونی صادر شد. تحقیقات از او در اداره دهم پلیس آگاهی تهران در حالی ادامه دارد که پلیس همچنان در تعقیب مرد همسرکش است.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد