به گزارش جامجم، 19 اردیبهشت امسال یکی ازمسئولان بیمارستان ضیائیان در تماس با کلانتری ابوذر از مرگ مشکوک مردی جوان خبر داد.
ماموران کلانتری با حضور در بیمارستان و تحقیق از خانواده جوان فوتشده متوجه شدند او 14 اردیبهشت در یکی از بوستانهای جنوبی تهران مورد حمله مردی قرار گرفته و براثر ضربه چوبدستی او مصدوم شده و پس از چند روز بستری بودن در بیمارستان جان باخته است.
با گزارش این جنایت به بازپرس کشیک قتل تهران، پرونده در دستور کار ماموران اداره دهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت. ماموران با حضور در محل درگیری در بوستان الهادی در میدان بهاران و تحقیق از شاهدان و اهالی متوجه شدند مردی میانسال به این جنایت دست زده است.
درادامه معلوم شد این مرد یک متهم سابقهدار است و تحتتعقیب پلیس قرار گرفت. سرانجام بعد از 9 روز، او روز جمعه در یکی از بوستانهای تهران، شناسایی و بازداشت شد.
دیروز متهم برای ادامه تحقیقات به دادسرای جنایی تهران منتقل شد و به درگیری خونین با مرد جوان و قتل وی اعتراف کرد و معلوم شد که 12 سال پیش دست به جنایت دیگری زده که بعد از بخشیده شدن و آزادی این قتل را انجام داده است.
متهم میانسال به اتهام مباشرت در قتل عمد برای ادامه تحقیقات در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت.
تقی 42 ساله دیروز در گفتوگو با خبرنگار جامجم، به تشریح جزئیات دو جنایت خود و نجات از چوبه دار پرداخت:
پیش از رفتن به زندان چه کار میکردی؟
من در کار تعمیرات کمک فنر خودرو بودم و مدرک تحصیلیام دیپلم بود. مدتی هم درگیر مسأله اعتیاد و قمار شدم و همین قماربازی زندگیام را به تباهی کشاند و گرفتارم کرد. من 12 سال در زندان بودم. همین باعث شد هیچوقت نتوانم فرصتی برای ازدواج و تشکیل خانواده پیدا کنم. کار و زندگیام را از دست دادم.
به چه اتهامی زندان رفتی؟
قتل.
انگیزهات در آن جنایت چه بود؟
من با مردی دوست بودم و با هم قماربازی میکردیم. در جریان همین قماربازیها با هم اختلاف مالی پیدا کردیم. اختلافمان برسر 90هزار تومان بود. زمانی که با هم درگیر شدیم و او حاضر نشد پول را پس دهد، او را با ضربههای چاقو کشتم.
پای چوبه دار هم رفتی؟
چند بار قرار شد بروم، اما خانوادهام توانستند از اولیایدم فرصت بگیرند.
چطور شد از زندان آزاد شدی؟
خانوادهام، بویژه برادرم با دیدن اشکهای مادرم و سختیهای او سرانجام توانست رضایت اولیایدم را به شرط دریافت دیه جلب کند.
چقدر دیه دادی؟
برادرم خانهاش را فروخت و کمی هم قرض گرفت. او 300 میلیون تومان پول تهیه کرد و با پرداخت آن به اولیایدم، برایم رضایت گرفت و من بعد از 12 سال بخشیده شدم و 9 ماه پیش از زندان بیرون آمدم.
در این مدت چه کار میکردی؟
کارهای مختلف کردم، اما چون سابقهدار بودم نتوانستم کار درستی پیدا کنم و سر بار خانوادهام بودم.
دومین جنایت را چطور انجام دادی؟
14 اردیبهشت با یکی از دوستانم در بوستانی قرار داشتیم. زمانی که آنجا رفتم دیدم او در نزدیکی بوستان با اتوبوس بی.آر.تی تصادف کرده و نقش زمین شده است. همان موقع مردی جوان را دیدم که به سمت دوستم رفت و به جای کمک کردن به او در حال سرقت اموالش است. با آن مرد درگیر شدم. او چاقو انداخت و مرا زخمی کرد. من هم برای اینکه او از محل برود با چوبدستی ضربهای به سرش زدم که او غرق در خون روی زمین افتاد.
چطور بازداشت شدی؟
زمانی که به آن بوستان رفتم و از افراد داخل پارک پرسوجو کردم، متوجه شدم او فوت کرده است. میخواستم فرار کنم که ماموران سر رسیدند و بازداشت شدم.
پشیمانی؟
نمیدانم...شاید.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در استودیوی «جامپلاس» میزبان دکتر اسفندیار معتمدی، استاد نامدار فیزیک و مولف کتب درسی بودیم
سیر تا پیاز حواشی کشتی در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با عباس جدیدی مطرح شد
حسن فضلا...، نماینده پارلمان لبنان در گفتوگو با جامجم:
دختر خانواده: اگر مادر نبود، پدرم فرهنگ جولایی نمیشد