جام‌جم در گفت‌وگو با کارشناسان پیامدهای تغییر اقلیم در کشور را بررسی می‌کند

انتقام طبیعت

بیشتر ما با شنیدن عبارت تغییراقلیم و گرمایش جهانی، تصویر خرس قطبی‌ای را به یاد می‌آوریم که یخ‌های زیرپایش در حال ذوب‌شدن است. با این حال، معضل جهانی تغییر اقلیم، عوارضی فراتر از به‌خطر افتادن زندگی خرس‌های قطبی دارد. به سیل‌ها و توفان‌های چند سال اخیر دقت کنید. پایان دیرهنگام تابستان و بارش برف و باران بی‌موقع در برخی فصول را زیرنظر بگیرید.
کد خبر: ۱۰۲۹۵۹۸
انتقام طبیعت
اگر خشکسالی‌ها، خشک‌شدن دریاچه‌ها و آب باریکه‌های جاری در بستر رودهای عظیم را با چشم عقل ببینید، قطعا متوجه می‌شوید که اتفاقاتی در حال رخ دادن است، نه زمستان‌ها، زمستان‌های سابق است، نه بارندگی‌های سیل‌آسای بهاری این سال‌ها لطافت باران‌های اردیبهشتی گذشته را دارد. محققان می‌گویند این انتقام طبیعت از خودسری‌های بشریت در زیرپا گذاشتن اصول طبیعت و قانون زمین است. وقتی بی‌محابا از آب‌های زیرزمینی برداشت می‌کنیم و بی حساب در مصرف سوخت‌های فسیلی اسراف می‌کنیم، روزی می‌رسد که طبیعت از ما انتقام می‌گیرد. در ادامه می‌خواهیم ببینیم تغییر اقلیم و عواقب مصیبت‌بار آن تا امروز تا چه اندازه کشور و زندگی ما را تحت تأثیر قرار داده و آیا چاره‌ای برای کنترل این وضعیت وجود دارد؟

شکنندگی اقلیم خشک و نیمه خشک ایران

دکتر بهلول علیجانی، استاد اقلیم‌شناسی دانشگاه خوارزمی تهران و بنیانگذار اقلیم‌شناسی سینوپتیک در ایران درباره عوارض ناشی از تغییرات اقلیمی به جام‌جم می‌گوید: به طور کلی، تغییر اقلیم مخاطره‌ای جهانی است و عوارض آن عمدتا در مساله کم‌شدن آب و گرم شدن هوا خود را نشان می‌دهد. کم‌آبی مشکلاتی مثل خشکسالی و تبخیر بالای آب در نتیجه گرم‌شدن هوا به دنبال خود دارد. در نتیجه گرم‌شدن هوا، مصرف آب نیز افزایش می‌یابد. از طرف دیگر به علت کم‌شدن آب، نیاز به آب نیز بیشتر می‌شود. در نتیجه بر منابع آبی ما از دو طرف فشار وارد می‌شود؛ یکی به علت گرم‌شدن و افزایش تبخیر و تعرق گیاهان و دیگری به علت کاهش بارندگی. وی می‌افزاید: کشور ما چون در منطقه‌ای خشک و نیمه‌خشک قرار دارد، با اقلیمی شکننده مواجه هستیم. به این معنی که کوچک‌ترین تغییری در این جا خسارت زیاد ایجاد می‌کند. درحالی که در مازندران و گیلان هم این مشکل را داریم، ولی خسارت‌هایی که در استان‌های شمالی ایجاد می‌شود به علت نوع اقلیم، نسبت به مناطق مرکزی و جنوبی ایران بسیار کمتر است.

دکتر علی‌اصغر محمدی، کارشناس اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری استان تهران، عواقب تغییر اقلیم در کشور را وخیم توصیف می‌کند و می‌گوید: تغییر اقلیم به بروز خشکسالی، کاهش آب‌های زیرزمینی (از نظر کیفی و کمی)، ایجاد گرد و غبار و ریزگردها، تخریب محیط زیست و تخریب اراضی کشاورزی می‌انجامد و در نهایت حتی بر سلامت و توسعه صنعت گردشگری اثر منفی می‌گذارد، به این شکل که وقتی افزایش دمای خارج از کنترل را داشته باشیم، گردشگری در منطقه کاهش می‌یابد. به طور کلی گرد و غبار و افزایش خشکسالی و استفاده از آب‌های زیرزمینی معضلات اقتصادی و اجتماعی و فقر را به دنبال دارد و باعث مهاجرت به شهرها و خالی از سکنه شدن روستاها می‌شود. این تغییرات در مناطق خشک و نیمه‌خشک کشور تنش بیشتری ایجاد می‌کند و به گسترش خشکسالی و تداوم آن منجر می‌شود.

خطر تغییرات اقلیمی چقدر جدی است؟

تغییر اقلیم به معنی هر تغییر مشخص در الگوهای مورد انتظار برای وضعیت میانگین آب و هوایی است که در طولانی مدت در یک منطقه خاص یا برای کل اقلیم جهانی، رخ بدهد. تغییر اقلیم نشان دهنده تغییرات غیر عادی در اقلیم درون اتمسفر زمین و پیامدهای ناشی از آن در قسمت‌های مختلف کره زمین است. برای مثال در یخ‌های قطبی مدت این تغییرات از ده سال تا چند میلیون سال تغییر می‌کند. امروزه اصطلاح تغییر اقلیم بیشتر به تغییراتی که در اقلیم فعلی رخ می‌دهد گفته می‌شود.

دکتر محمدی در خصوص سابقه بحث تغییر اقلیم و اثرات مشهود فعلی آن به جام‌جم می‌گوید: در گذشته بحث گازهای گلخانه‌ای و اثر آن در بروز تغییرات اقلیمی مطرح نبود. با وجود این، نخستین بار یونانی‌ها حدود 2500 سال قبل موضوع تغییر اقلیم را مورد اشاره قرار دادند. یونان نیز در عرض جغرافیایی شبیه ایران قرار دارد و از این نظر می‌گفتند در نتیجه زاویه تابش خورشید در فصل تابستان، تغییراقلیم در عرض‌های جغرافیایی بالاتر گاهی اتفاق می‌افتد و در نتیجه آن گرمای شدیدی در این مناطق بروز می‌کند. وی در خصوص بحث افزایش گازهای گلخانه‌ای در دوران پس از انقلاب صنعتی می‌گوید: تا پیش از این دوران، مقدار گازهای گلخانه‌ای در جهان 270 واحد در میلیون (ppm) بوده است، در حالی که این میزان در حال حاضر به بیش از 400 واحد در میلیون رسیده و پیش‌بینی می‌شود با ادامه روند فعلی تا پایان قرن بیست و یکم به 600 واحد در میلیون افزایش یابد. این متخصص منابع طبیعی تصریح می‌کند: بحث افزایش دما می‌تواند به نیاز آب گیاهان و درختان اثر بگذارد. به طوری که شاهدیم در نتیجه تغییرات اقلیمی نیاز به آب در گیاهان و درختان تا 17 درصد افزایش پیدا کرده است. در کره زمین شاهدیم که در پنج سال گذشته زمین 8/0 درجه گرم‌تر شده، اما در ایران بر اساس مطالعات صورت گرفته در سازمان جنگل‌ها و مراتع کشور شاهدیم که به واسطه موقعیت خاص اقلیمی، افزایش متوسط دما در پهنه کشور حدود 5/1 درجه در پنج سال اخیر بوده است.

ماجرای پمپاژ آب دریا به دشت‌های داخلی

بحث انتقال آب دریای خزر در دولت نهم و دهم برای حل مشکل کم‌آبی دشت سمنان با قدرت کلید خورد،‌اما همواره مورد اعتراض کارشناسان و محققان محیط زیست و منابع طبیعی بوده است. دکتر محمدی در مورد این طرح تأکید می‌کند: این کار نه از دید اقتصادی و نه از دید محیط‌زیستی توجیه‌پذیر نیست. شرایط توپوگرافی ما به گونه‌ای است که انتقال و پمپاژ حجم عظیمی از آب مثلا دریاچه خزر به دشت‌ سمنان، نیازمند عبور از ارتفاعات البرز است. در نتیجه هزینه بسیار زیادی روی دست ما می‌گذارد. نگهداری این سامانه و مصرف انرژی مورد نیاز برای پمپاژ این آب ـ که قاعدتا مستلزم استفاده از سوخت‌های فسیلی و تولید گازهای گلخانه‌ای است ـ نمی‌تواند تدبیری برای مقابله با اثرات گرمایش جهانی باشد. بعلاوه آب دریای خزر و دریای عمان سرشار از املاح است. کیفیت آب بسیار مهم‌تر از کمیت آب است. اگر کیفیت آب پایین باشد به شورشدن اراضی منجر می‌شود و قطعا وضع مناسبی برای کشاورزی ایجاد نمی‌کند. این متخصص منابع طبیعی می‌افزاید: وقتی در اکوسیستمی دریاچه و دریا وجود دارد، به علت رطوبت بالای جو و اشباع بودن جو از بخار آب، تبخیر به مقدار کمتری انجام می‌شود، در مقایسه با حالتی که شما جایی دریاچه مصنوعی ایجاد کنید و مسلما در این اکوسیستم جدید، مقدار زیادی از آب با سرعت بالا تبخیر می‌شود. بنابراین ایده انتقال آب دریا به بیابان از نظر دانش منابع طبیعی و محیط‌زیست، مبنای علمی ندارد.

کاهش منابع آب زیرزمینی و فرونشست دشت‌ها

یکی از منابع طبیعی که در سال‌های اخیر در نتیجه کاهش بارندگی‌ مورد هجوم و برداشت بی‌رویه ما واقع شده، منابع آب‌های زیرزمینی است. این کاهش بارش و افزایش دما، تغذیه آب‌های زیرزمینی را به خطر انداخته و در نتیجه، موجب شده میزان افزایش برداشت از آب‌های زیرزمینی افزایش یابد و باعث ایجاد بیابان بیشتر و شورشدن بیشتر خاک‌های ما شده است. بحث بیابان‌زایی اکنون به عنوان سومین چالش مهم جهانی در قرن بیست و یکم مطرح شده و تبعات آن روی بحث‌های اکولوژیک و اجتماعی و اقتصادی است که در نهایت به بروز فقر و مهاجرت‌ گسترده می‌انجامد که تبعات وخیمی برای جوامع انسانی در پی دارد.

دکتر محمدی در این باره می‌گوید: حجم آب‌های زیرزمینی ما به کمتر از 11 میلیارد مترمکعب رسیده که این موضوع باعث شوری خاک و فرونشست زمین می‌شود. سفره‌های آب‌ زیرزمینی، میراث اجداد ما برای نسل‌های بعد و در حقیقت هدیه کره زمین برای ما بوده است، اما متاسفانه به خاطر تغییر اقلیم و افزایش دما و کاهش نزولات و ناهماهنگی بارش‌ها با مصارف کشاورزی باعث شده کشاورزانی که از آّ‌ب‌های سطحی استفاده می‌کردند، به استفاده از شدید از آب‌های زیرزمینی روی بیاورند و برداشت‌های بی‌رویه صورت گیرد. الان چاه‌هایی در کشور با عمق بیش از 100 متر و حتی 200 متر وجود دارد که برای کشاورزی موقت و ناپایدار از آن استفاده می‌کنیم. اکنون در بسیاری مناطق می‌بینیم کیفیت آب بسیار پایین آمده است، به این معنی که میزان املاح موجود در آب بسیار زیاد است، بخصوص این موضوع در کناره‌های دریاچه‌هایی مثل خزر و ارومیه بیشتر خود را نشان می‌دهد.

جالب است بدانید، مقدار آب موجود در دریاچه خزر و دریاچه ارومیه با مقادیر آب زیرزمینی در تعادل است. وقتی ما برداشت بی‌رویه از آب‌های شیرین زیرزمینی انجام می‌دهیم، آب شور و پر از املاح این دریاچه‌ها جایگزین آب شیرین برداشت شده از سفره‌های آب زیرزمینی می‌شود. دکتر محمدی می‌افزاید: با گذشت زمان به مرور ممکن است این تعادل به صورت تدریجی در صورت مدیریت صحیح منابع آب ایجاد شود، اما دشت‌هایی که فرونشست زمین در آن رخ داد، به علت خالی شدن آب از میان خلل و فرج زیر زمین و نشست لایه‌های بالایی متاسفانه حتی اگر چند میلیون سال بگذرد، قابل جبران نیست. این فرونشست‌ها در قسمت‌های جنوبی استان تهران بشدت دیده می‌شود.

بارندگی و توفان‌های اخیر و نسبت آن با تغییر اقلیم

از دکتر علیجانی پرسیدم، آیا بارندگی و توفان‌های اخیر کشور را می‌توان به تغییرات اقلیمی نسبت داد، وی در پاسخ می‌گوید: بله، همین‌طور است، زیرا توفان از زمین بر می‌خیزد. پوشش خاک زمین نیز به وسیله رطوبت و پوشش گیاهی تأمین می‌شود. وقتی با کاهش بارندگی مواجه می‌شویم و دما بالا می‌رود، این پوشش گیاهی خشک و به دنبال آن، خاک سست می‌شود و خاک سست با یک باد ساده بلند می‌شود. در نتیجه این گرد و غبار و ریزگردها و توفان ایجاد می‌شود.

دکتر محمدی نیز معتقد است، تغییر اقلیم باعث ایجاد ناهمگونی در توزیع بارش باران می‌شود. وی می‌گوید: تغییر اقلیم، اثر منفی بر منابع آب ایجاد می‌کند و افزایش درجه‌حرارت و تبخیر و تعرق و کاهش بارش را در پی دارد. این کاهش بارش روی شدت بارش هم اثر می‌گذارد. اقلیم ما که بیشتر تحت تأثیر دریای مدیترانه است و علی‌القاعده بیشتر بارش‌ها برای ما در فصول سرد سال باید رخ بدهد، اما متاسفانه در سال‌های اخیر، وضع بارش‌های ما در فصول سرد نسبت به میانگین ده سال گذشته تفاوت معنی‌داری داشته است. بارندگی‌های شدیدی که با این حجم زیاد در روزهای نسبتا گرم بهاری رخ می‌دهد، نتیجه آثار تغییر اقلیم در کشور است. نکته مهم‌تر این که شدت بارش باران هم تغییر کرده است. به این صورت که مقدار بارشی که بر اساس اصول اقلیمی ما باید مثلا در طول دو یا سه روز اتفاق می‌افتاد، اکنون می‌بینیم در فصول گرم سال در مدت چند ساعت یا حتی یک ساعت نازل می‌شود. اینها به بروز سیل منجر می‌شود. این عدم پراکنش روی زیست گونه‌های گیاهی و همین‌طور روی وضع منابع طبیعی و آب‌های زیرزمینی اثر منفی می‌گذارد.

مطالعات علمی و لزوم سازگاری با واقعیت

دکتر علیجانی می‌گوید در سال‌های اخیر کارهای مطالعاتی زیادی به صورت پروژه‌ها و پایان‌نامه‌های مختلف در مورد مطالعه اثرات تغییر اقلیم در کشور انجام شده است. نتیجه مطالعات این بوده که تغییر اقلیم، واقعیتی است که در حال رخ دادن است و اکنون محققان، مستندات زیادی را جمع‌آوری کرده‌اند. این استاد اقلیم‌شناسی می‌گوید: جهان تا سال 2100 قرار است آمادگی لازم در خصوص مقابله با تغییر اقلیم را پیدا کند. ما باید اثرات تغییر اقلیم را تعدیل و با این مشکل سازش پیدا کنیم. هم مردم و هم مدیران باید این مشکل را در نظر بگیرند. بویژه مدیران در برنامه‌ریزی‌ بلندمدت کشور این مساله را باید ببینند. دکتر علیجانی تصریح می‌کند: در برنامه ششم توسعه تا حد خوبی به این مساله توجه شده است. در حال حاضر فعالیت‌های خوبی در کشور انجام می‌شود، اما نتایج آن در درازمدت خود را نشان می‌دهد. وی در مورد هدف کلان این برنامه‌ها می‌گوید: بیشتر هدف‌ها برای مقابله با آثار تغییر اقلیم به صرفه‌جویی در مصرف آب و تلاش برای کاهش تبخیر معطوف شده است. مثلا یکی از برنامه‌هایی که عمدتا ستاد احیای دریاچه ارومیه دنبال می‌کند، این است که بتواند 40درصد میزان تبخیر در کشاورزی را کاهش دهد و این از نکات بسیار مهم است. دکتر محمدی نیز معتقد است، با تغییر اقلیم باید سازگار شویم. باید نوع محصولات کشاورزی که می‌کاریم و همین‌طور میزان مصرف آب را با شرایط به وجود آمده، تطبیق دهیم.

اثر گلخانه‌ای و گازهای گلخانه‌ای

وقتی نور خورشید به سطح زمین می‌رسد، مقداری از آن جذب می‌شود و زمین را گرم می‌کند. چون زمین از خورشید سردتر است، آن انرژی را با طول موج‌های بلندتری نسبت به خورشید از خود می‌تاباند. پیش از آن‌که آنها در فضا از بین بروند، مقداری از این طول موج‌های بلندتر را گازهای گلخانه‌ای (شامل نیتروژن اکسید، هگزا فلوراید گوگرد، هیدروفلوروکربن‌ها، پرفلوروکربن‌ها و کلروفلوروکربن‌ها) در جو زمین جذب می‌کنند. جذب این انرژی تابشی باعث گرم‌شدن جو می‌شود. گازهای گلخانه‌ای، نور خورشید را هم به سمت سطح زمین و هم به سمت خارج از سطح زمین می‌تابانند. به فرآیند بازتابش این نور به سمت سطح زمین که توسط جو انجام می‌شود، اثر گلخانه‌ای می‌گویند. ایران هفتمین کشور تولیدکننده گازهای گلخانه‌ای در جهان است و با توجه به سطح صنعتی بودن و توسعه یافتگی در مقایسه با کشورهایی مانند چین و ژاپن و آلمان، این رتبه وضع بسیار بد زیست‌محیطی ما را نشان می‌دهد. بر این اساس کشور ما بر اساس توافق نامه‌های جهانی متعهد به کاهش 12 درصدی میزان تولید گاز دی اکسید کربن است.

کارهای خطرناک

دکتر علیجانی معتقد است در شرایط فعلی اسراف خطرناک ‌ترین کار است. وی می‌گوید: اسراف در مصرف آب و به طور کلی در همه چیز خطرناک است. زندگی ما انسان‌ها وابسته به محیط و منابع طبیعی است. ما حق داریم از منابع طبیعی به اندازه نیاز خود بهره‌برداری کنیم، نه بیشتر. در حالی که ما در همه چیز اسراف می‌کنیم. مصرف سرانه آب ما از متوسط جهانی بسیار بالاتر است. تخریب محیط زیست در کشور ما بسیار شدید است، بخصوص در مورد پوشش گیاهی و جنگل‌ها. این‌ها مواردی است که باید جلوی آن گرفته شود.

راه مقابله با تغییرات اقلیمی؟

کارشناس اداره کل منابع طبیعی استان تهران در پاسخ این پرسش می‌گوید: در اولین گام باید میزان مصرف سوخت‌های فسیلی را تا حد امکان کاهش دهیم تا در نتیجه آن، حجم تولید گازهای گلخانه‌ای کاهش یابد. دوم این که باید تا جای ممکن به سمت استفاده از انرژی‌های نو حرکت کنیم. بعلاوه با طبیعت آشتی کنیم؛ یعنی با افزایش میزان فضای سبز و جذب هر چه بیشتر گازهای گلخانه‌ای و انجام اقدامات بیابان‌زدایی و همین‌طور مقابله با منشأ ریزگردها و گرد و غبار، در مقابل آثار منفی تغییرات اقلیمی اقدامات موثری انجام دهیم.

دکتر محمدی می‌افزاید: حدود 5/7 میلیون هکتار از اراضی کشور در کانون‌های بحرانی بیابان‌زایی قرار دارد به این معنی که اراضی زیادی در کشور وجود دارند که استعداد تبدیل به بیابان را دارند. دکتر محمدی می‌گوید: بعد از وقوع انقلاب اسلامی، با انجام عملیات‌ بیابان‌زایی بخش زیادی از این مناطق تحت کنترل واقع شده‌ و 230هزار هکتار نیز جنگل‌کاری شده است، اما در حال حاضر با توجه به خشکسالی سال‌های اخیر حدود 2/2 میلیون هکتار از این مناطق در آستانه تبدیل شدن به بیابان قرار دارد و از این نظر باید کار بیشتری انجام دهیم.

کاظم کوکرم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها