گفت‌وگو با رویا تیموریان، بازیگر «دیوار به دیوار»

مینیاتوری بازی کرده‌ام

از همان سریال «رعنا» و تله‌تئاتر «برده رقصان» می‌شد فهمید رویا تیموریان بازیگری نیست که ساده از کنار نقش‌ها بگذرد و بی‌طرح و برنامه سراغ اجرای آنها برود. شاید او بیشتر از هر بازیگر زن میانسالی توانسته باشد نقش‌های متنوع در تلویزیون و سینما بازی کند و معمولا در اجرای ویژگی‌های شخصیتی و نمایش زوایای روحی نقش‌هایش دقیق عمل می‌کند. نمی‌شود «زندان زنان»، «مرد بارانی» و «قارچ سمی» را تماشا کرد و توان بازیگری او را نادیده گرفت یا مثلا «کافه ستاره» و «شمس‌العماره» را.
کد خبر: ۱۰۲۷۵۰۴

رویا تیموریان این شب‌ها با سریال «دیوار به دیوار»، مهمان تماشاگران تلویزیون است؛ سریالی که بعد از «کافه ستاره» و «شمس‌العماره» سومین همکاری این بازیگر با سامان مقدم محسوب می‌شود.

شما برای سامان مقدم نقش‌ ملوک را در «کافه ستاره»، پری خانم را در «شمس‌العماره» و خانم ابریشمی را در سریال «دیوار به دیوار» بازی کرده‌اید که سه زن از سه جهان متفاوت هستند که در بستر طنز و کمدی ساخته شده‌اند. در حالی که معمولا در چنین شرایطی اتفاقی که رخ می‌دهد تکرار است!

شاید شانس من بوده که بتوانم این سه نقش را برای آقای مقدم بازی کنم. اول این‌که من کمدی را با آقای مقدم شروع کردم و دوم این‌که در سینما و تلویزیون ما نقش‌هایی که برای خانم‌ها نوشته می‌شود، تنوع زیادی ندارد و باز هم این شانس من بود که برای این نقش‌ها انتخاب شدم. به هر حال کار ما گروهی است و هیچ چیزی در این حرفه مختص به شخص من نیست. تلاش و کوشش من به عنوان بازیگر، همیشه در کنار اطلاعاتی که فیلمنامه در اختیارم می‌گذارد و راهنمایی و توضیحات کارگردان قرار می‌گیرد تا بتوانم یک نقش را به بهترین شکل ایفا کنم. من نتیجه کار بازیگر را واقعا با کار گروه مرتبط می‌دانم؛ بخصوص کار کارگردان و نویسنده.

تفاوت این نقش‌ها حتما به شناخت شما از زنان و روحیات آنها هم ارتباط دارد. این‌طور نیست؟

شناخت حتما موثر است؛ بخشی از آن با تجربه به‌دست می‌آید، بخشی دیگر با کنکاش بازیگر در هنگام ایفای نقش حاصل می‌شود و همین‌طور دیدن اطراف، توجه به آدم‌ها و....

و تئاتر؟

بله. تئاتر که پایه هنر بازیگری است. من سال‌ها تئاتر بازی می‌کردم و بعد از آن بود که با سریال رعنا وارد تلویزیون شدم. خدا را شکر در تئاتر‌های مطرحی بازی کرده‌ام و در دهه 70 و 80 یکی از بازیگران مطرح تئاتر ایران بودم، البته به این معنا که همیشه نقدهای خوبی از منتقدان می‌گرفتم نه این‌که جز من کسی نبوده است! به‌طور طبیعی کوله‌باری که از تئاتر با خودمان می‌آوریم خیلی در سینما و تلویزیون به کارمان می‌آید، چون تئاتر زنده است و بازیگر تئاتر باید مطالعه زیادی داشته باشد، نمایشنامه و رمان بخواند و همه اینها‌ باعث می‌شود دانشی در ناخودآگاه او اندوخته شود. این دانش به همراه تجربیات زندگی و چیزی که اسمش را می‌گذاریم خلاقیت، دست به دست هم می‌دهد که بتوانیم نقشی را درست ایفا کنیم.

خانم ابریشمی چطور شکل گرفته و تحلیل شما از این شخصیت چیست؟

من سعی کردم نقش خانم ابریشمی را هم متفاوت با کارهای قبلی بازی کنم. از نظر من مهم‌ترین ویژگی خانم ابریشمی تنهایی اوست. ما زن‌های زیادی مثل خانم ابریشمی داریم، فقط نگاه دقیقی به این زن‌ها نداشته‌ایم؛ زنانی که همسرانشان را از دست داده‌اند و فرزندانشان به آنها سر نمی‌زنند یا مهاجرت کرده‌اند. شاید به لحاظ اقتصادی هم مشکلی نداشته باشند، اما به لحاظ ارتباطات عاطفی و انسانی تامین نیستند و نیاز به معاشرت اجتماعی دارند. برای همین هم در جمع خانواده‌هایی که در سریال «دیوار به دیوار» می‌بینیم، خانم ابریشمی تک و تنهاست. او کسی را ندارد و از فرزندانش دور است، در حالی که بقیه شخصیت‌ها در قالب خانواده هستند و قصه‌های خودشان را دارند. ابریشمی یک تک‌واحدی است که تلاش می‌کند همه را به صلح و آرامش دعوت کند. او می‌خواهد همه‌چیز آرام باشد و همه یکدیگر را دوست داشته باشند؛ چیزی که امروز همه جهان به دنبال آن است و نیاز دارد.

فکر می‌کنم از برخی جهات هم شبیه خود شماست. این‌طور نیست؟

من به این بخش ماجرا فکر نکرده‌ام، اما اگر احساس می‌کنید شبیه من است، شاید به این دلیل باشد که سعی کرده‌ام بازی خیلی پررنگی ارائه نکنم. به قول معروف تئاتری یا تلویزیونی بازی نمی‌کنم چون در دوره‌ای که تلویزیون‌های ما نصف پرده سینما طول و عرض دارد حتی در خانه‌های کوچک، من قائل به بازی سینمایی هستم حتی در تلویزیون. گاهی نقش به بازیگر این اجازه را نمی‌دهد که خیلی بازی پررنگ و واضحی به نمایش بگذارد. برای همین خیلی مینیاتوری و ظریف به گوشه‌هایی از شخصیت این زن می‌پردازم.

مثل تمایل و کشش بین او و سرهنگ دلپاک؟

بله و نیز در خنده‌ها و گریه‌هایش. به نظرم این زن به قدری اصیل، باوقار و موجه است که حتی خنده‌ها و گریه‌هایش هم باید ظرافت داشته باشد. من این زن را این‌طوری شناختم و فکر می‌کنم مورد تائید کارگردان هم بوده است.

فکر نمی‌کنید این ظرافت در اجرای نقش باعث می‌شود بازی شما خیلی به چشم نیاید یا بی‌اهمیت تلقی بشود؟!

من عادت ندارم روی موجی سوار بشوم. ترجیح می‌دهم تجربیات خودم را کسب کنم. ضمن این‌که وظیفه ماست سطح دانش بصری و شنوایی مخاطبمان را ارتقا بدهیم. امروز اتفاقات تازه‌ای در بازیگری در دنیا رخ می‌دهد و ما هنوز خیلی مانده به این دستاوردها و اتفاقات جدید برسیم چون امکانش را نداریم. این مبحث مفصلی است که مجال پرداختن به آن اینجا نیست و من فقط درباره نقش خانم ابریشمی بگویم که سعی می‌کنم با ظرافت و بدون سر و صدا و برجسته‌کردن احساسات و احوالاتش او را نمایش بدهم. برای من جزئیات اهمیت زیادی دارد؛ پیدا کردن چیزهای کوچک و کنار هم قرار دادن آنها و شکل دادن به نقش. در نهایت تماشاچی به طور غریزی لذت می‌برد؛ شاید نداند چرا اما نقش را باور خواهد کرد.

به شرط این‌که در زندگی پرشتاب امروز برای تماشای این ظرافت‌ها حوصله به خرج بدهد!

شاید مخاطب امروز شتاب‌زده باشد، اما خانم ابریشمی شتاب ندارد؛ او دارد زندگی خودش را می‌کند و مخاطب متوجه آرامش این شخصیت می‌شود. خصلت او این نیست که با سرعت زمانه جلو برود. بخشی از ریتم و تصویری که از این زن می‌سازیم به کارگردان و تدوین‌گر ارتباط دارد و آنجا شاید بتوان سرعتی به او داد ولی درباره شخصیتش، به این قائل نیستم که باید خیلی سریع‌تر باشد با تظاهرات بیرونی و خیلی آشکار. ابریشمی اصلا چنین زنی نیست! نگاه من این بوده و امیدوارم مورد تائید مردم هم باشد.

در مجموع از سریال «دیوار به دیوار» راضی هستید؟

خوشحالم در پروژه‌ای هستم که نفس تازه، نشاط و شادابی به تلویزیون آورده است. این را در برخورد با مردم و اطرافیانم شنیده‌ام و فکر می‌کنم ویژگی سریال «دیوار به دیوار» این است که به تماشاچی احترام می‌گذارد. فضا، دیالوگ‌ها، شخصیت‌ها، اتفاقات و ماجراها طوری طراحی شده که مخاطب هم به این اثر احترام می‌گذارد و آن را دوست دارد.

فکر می‌کنم درون شما دخترکی شاد و بانشاط و حتی اهل شیطنت هست که هیچ‌وقت در هیچ نقشی دیده نشده و به نمایش در نیامده است. چرا؟

آخر نمی‌گذارند! نقش‌هایی که برای خانم‌ها آن هم خانم‌های هم سن و سال من در تلویزیون می‌نویسند، خیلی تنوع ندارد. خط قرمزها در تلویزیون تنگ‌تر از سینما و تئاتر است. شیطنتی که شما می‌گویی هست، اما من اجازه ندارم خیلی آن را نشان بدهم. فعلا به همین بسنده کرده‌ام که نقش‌های تکراری بازی نکنم و این برای من جذاب است که بتوانم شخصیت‌های متفاوت را به نمایش بگذارم. البته در تئاتر، نقش کمدی با این ویژگی‌ها داشتم و منتقدان نوشتند که رویا تیموریان اشتباه کرده نقش‌های جدی یا تراژیک بازی کرده است!

نقشی بوده که دلتان بخواهد بازی کنید و پیش نیامده باشد؟

همین خانم شاد و شیطانی که شما گفتید را خیلی دلم می‌خواهد بازی کنم ولی خب محدودیت‌هایی هست و من فکر نمی‌کنم شرایطش به این زودی‌ها پیش بیاید؛ فعلا باید شیطنت کوچک بکنیم تا ببینیم چه می‌شود.

آذر مهاجر

رادیو و تلویزیون

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها