جالب آنکه سریال معمای شاه اولین اثری نبود که این بازیگر در آن در هیبت دکتر مطهری ظاهر میشد؛ توکلی سال 74 در تلهفیلم «آوا و سکوت» به کارگردانی خسرو معصومی نقش دوران جوانی دکتر مطهری را بازی کرده بود. در این فیلم بهروز شعیبی نوجوانی دکتر مطهری را بازی کرد و دکتر محمود عزیزی میانسالی این شهید مطهر را به نمایش گذاشت.
رسول توکلی که مدیریت یکی از قدیمیترین موسسات سینمایی کشور را به عهده دارد، در عرصه تهیهکنندگی نیز فعالیتهایی داشته و بر اساس مطالعاتی در زمینه حقوق شهروندی تلهفیلمهایی را برای تلویزیون تدارک دیده که از نمونههای به نمایش درآمده میتوان به «اولین پرونده» اشاره کرد.
به بهانه سالروز شهادت استاد مرتضی مطهری و روز معلم گفتوگویی با توکلی داشتهایم که در ادامه میخوانید.
درباره شهید مطهری چقدر اطلاعات داشتید و آیا قبل از بازی در این نقش، ایشان را خوب میشناختید؟
قبل از ایفای نقش شهید مطهری، من هم مثل بسیاری از مردم کتابهای ایشان از جمله «داستان راستان» را خوانده بودم و شناخت کلی و گذرا از ایشان داشتم اما وقتی به این پروژه دعوت شدم، خلأ بسیار سنگینی احساس کردم چرا که متوجه شدم از فیلسوفی با چنین وجاهت و دانش غافل مانده بودم. بنابراین کتابهای متعددی از ایشان مطالعه کردم، با دوستان و بستگان ایشان بخصوص دکتر علی مطهری مراودههای حضوری و تلفنی متعددی داشتم که بتوانم به ابعاد مختلف شخصیت این فیلسوف قرن پیببرم.
آشنایی با شخصیت دکتر مطهری انگیزهای بود که تقریبا شش ساعت زیر دست گریمور بنشینم و بعد با آن گریم سخت و سنگین مقابل دوربین ظاهر بشوم و براحتی بر مشکلات فایق بیایم.
در این مطالعات و مراودات به چه برداشتی از شخصیت دکتر مطهری رسیدید؟
در مطالعاتم به این نتیجه رسیدم که شهید مطهری معلمی است که همیشه معلم بوده، حتی از دوران کودکی. دکتر مطهری معلم به دنیا آمد، معلم زندگی کرد و تا تاریخ تاریخ است معلم خواهد ماند. سیره و سیاق زندگی شهید مطهری نشان میدهد که هرگز شاگرد نبوده گرچه از محضر استادان بزرگی مانند آیتالله طباطبایی کسب علم کرده است.
حضور موثر ایشان در حسینیه ارشاد و گرد هم آوردن افراد متعدد با گرایشهای مختلف در زیر یک سقف از هیچ کسی بر نمیآید جز یک معلم واقعی. در مطالعاتم درباره ایشان فهمیدم وقتی هنوز بسیار جوان بوده، در مقابل زورگوییهای رئیس پاسگاه فریمان نه سکوت کرده، نه ترسیده و نه بیتفاوت بوده بلکه یک روز کشیده جانانهای در گوش رئیس پاسگاه میخواباند و از شهر خارج میشود. همین مساله باعث میشود با حوادث بسیار روبهرو شود اما هرگز حوادث، ایشان را مدیریت نمیکند بلکه ایشان حوادث و سرنوشت را مدیریت میکند. به اعتقاد من یک معلم زمانی واقعا معلم است که از خودش اثر بگذارد. آثار دکتر مطهری، نوع تفکرش، شاگردانی که تربیت کرده و کل زندگی ایشان حکایت از معلم بودن دارد.
زمانی که این نقش را بازی میکردم و در موقعیت ایشان قرار میگرفتم، روح استاد مطهری را احساس میکردم. معتقدم سال 1358دشمن جسم آقای مطهری را از ما گرفت اما موجب شد که ایشان زنده و ماندگار شود.
فکر میکردید که به استاد مطهری شباهت داشته باشید؟
اصلا. من داشتم در جشنواره فیلم میدیدم که مدیر تولید فیلم «آوا و سکوت» به سراغم آمد و گفت قرار است نقش دکتر مطهری را بازی کنم. استاد معیریان طراح گریم بود و از آنجا که چند بازیگر این نقش را در دورههای مختلف بازی میکردند و من ایفای نقش جوانی ایشان را به عهده داشتم گریم به این اندازه سنگین نبود ولی در «معمای شاه» هم گریم و هم وزن کار بسیار متفاوت بود.
به نظرم گریم این سریال نقطه اعجاز آن است؛ چون نزدیکترین چهرهها به شخصیتهای تاریخی انتخاب شده بودند.
چه زمانی خودتان را واقعا در قالب شهید مطهری حس کردید؟
رفتهرفته خودم را به این شخصیت نزدیک کردم اما نکته اینجاست که در فیلم «تاراج» دوربین به دست داشتم، در فیلمهای پلیسی اسلحه به کمرم میبستم یا در سریال هوش سیاه روی شانهام درجه داشتم که همه اینها به من کمک میکرد تا خودم را در قالب شخصیت مورد نظر حس کنم اما نقش شهید مطهری با همه اینها متفاوت بود. در این نقش من فقط یک جفت چشم بودم؛ یا بهتر است بگویم هیچ نبودم. توکلی وجود نداشت، هرچه بود دکتر مطهری بود. در تمام مدت از خودم میپرسیدم: آیا این نگاه، این رفتار، این لحن و این شیوه بازی خوب بود؟ به اندازه و مناسب بود؟ در جای خودش نشست و متناسب شد؟ در شأن و شخصیت و وجاهت شهید مطهری بود؟ من تمام توانم را به کار گرفتم و خوشحالم که از منتقدان، هنرمندان، کارشناسان نمره قبولی گرفتم آن هم نه با ارفاق بلکه با افتخار.
سختترین صحنهای که در این نقش بازی کردید کدام بود؟
در این نقش، صحنههایی داشتم که شهید مطهری سخنرانی میکردند و همین طور صحنههایی که مثلا آیتالله طالقانی سخنرانی داشتند و شهید مطهری یکی از افراد شنونده سخنان ایشان بود و در صحنه حضور داشت. برای من هیچ کدام از این صحنهها با هم فرق نداشت. یک حضور ساده در هیئت شهید مطهری در مقابل دوربین همانقدر برایم اهمیت داشت که صحنههای مربوط به بازجویی و دستگیری و سخنرانیهایش مهم بود. هیچ سکانسی نبود که ساده از آن بگذرم یا رفع تکلیف بکنم. البته دوستان زیادی در ایفای این نقش به من کمک کردند؛ از گروه کارگردانی و محمدرضا ورزی گرفته تا امیردژاکام و شکرخدا گودرزی بازیگر نقش امام(ره) یا حتی گروه گریم که کار بشدت دشواری داشتند. در واقع در این سریال منی وجود نداشت؛ همه چیز به صورت جمعی و با همدلی همه ما پیش رفت و به نتیجه رسید.
ایفای نقش شهید مطهری و بازی در سریال معمای شاه چه جایگاهی در پرونده کاری شما دارد؟
اجازه بدهید به نکتهای اشاره کنم که قبلا هم مطرح کرده بودم؛ برای من همیشه این سوال مطرح است که چرا سریال «معمای شاه» ادامه پیدا نکرد؟! چرا معمای شاه درست زمانی که به اوج رسیده، مخاطب پیدا کرده و به مسائل روز تاریخ رسیده بود، تمام شد؟ از آنجایی که شهید مطهری سال 1358 از بین ما رفتند و نقش من در همین دوره به پایان رسید، این شائبه ایجاد نمیشود که بهخاطر خودم این حرف را میزنم و به این فکر هستم که اگر سریال ادامه پیدا میکرد، من هم میتوانستم کار کنم! بنابراین میتوان فهمید که ادامه این سریال دغدغه ذهنی من است و هیچ منفعت مادی برایم ندارد. واقعیت این است که بعد از پیروزی انقلاب هم این معما به طور کامل حل نمیشود و همچنان سوالهای زیادی برای نسل جوان وجود دارد.
آذر مهاجر
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد