به گزارش جام جم آنلاین، این عکس، سیاه و سفید است و برای ما که به دیدن رنگ ها و مدها و لذت ها عادت کرده ایم، دیدن صحنه های بدون رنگ، سخت عذاب آور و حال خراب کن است.
اینجا روستایی کپرنشین در جنوب کرمان است که هیچ مغازه ای در آن نیست، هیچ پولی رد و بدل نمی شود. اینجا پر است از خانه هایی که به جای سیمان و آجر و گچ، با برگ و شاخه درخت سر پا مانده است؛ و جماعت بسیاری که روزها در سایه دیوارها و درخت ها، به انتظار نجات و یا شاید «مرگ» نشسته اند.
بند ناف این جماعت محروم، به یارانه های کمیته امداد وصل است که اگر روزی قطع شود، شریان حیات این سرزمین به خشکسالی می کشد. هیچ تولیدی در کار نیست. اشتغال، در خاک مدفون شده است. درست مثل معدن های بکر این استان، که برای مردمانش نمی بارد.
اینجا آموزش نیست. بهداشت نیست. کالری و آب سالم نیست. هیچ ذخیره مالی وجود ندارد؛ چون اصلا درآمدی نیست که آخر ماه چیزی از آن، ته کاسه بماند که بخواهد حتی در یک قلک پلاستیکی ساده، ذخیره شود!
چه بد است که هنوز فقر در گوشه و کنار این مملکت، دل آدم را می رنجاند. ما به یک یک مبارزه محتاجیم: مبارزه بر علیه فقر و ستیز بر علیه فساد. غصه خوردن دردی دوا نمی کند.
غر زدن، راه علاج نیست و راه مبارزه ناهموار و پرتلاطم است. باید آستین بالا زد و شمشیر کشید و به میدان شتافت.
این اژدهای دوسر به این سادگی ها از پا نمی افتد. اگر نجنبیم این عکس های سیاه وسفید، کاملا خاکستری و کم کم، سیاه خواهد شد و جانمان را خواهد سوزاند.
| عکس نوشت| شماره دهم| سید مهدی سیدی|
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد