هاتف علیمردانی بعد از تجربه ناموفق فیلم «هفت‌ ماهگی» این بار سراغ ساخت فیلمی رفته که برای مردم ملموس و قابل باور است. «آباجان» قصه جنگ در یک خانواده زنجانی را روایت می‌کند. از سوالاتی که ممکن است برای مخاطب فیلم آباجان پیش آید این است که اصلا چرا داستان فیلم در زنجان می‌گذرد؟ اگر داستان فیلم در تهران یا شهر دیگری رخ می‌داد، روند داستان چه تفاوتی می‌کرد؟ آیا اساسا «مکان» تاثیر عمده‌ای بر پیشبرد داستان دارد یا صرفا سلیقه فیلمساز این گونه بوده که کار را در شهرستان زنجان جلوی دوربین ببرد؟
کد خبر: ۱۰۱۴۸۵۶

واقعیت این است زندگی شخصی علیمردانی در این شهر و تجربه عینی او در زنجان دوران جنگ، باعث این اتفاق شده و اثری در ژانر سینمای اجتماعی دهه جنگ را رقم زده که قطعا با دقت و تمرکز بیشتر می‌توانست تبدیل به اثری ماندگار در سینمای ایران شود. علیمردانی در «آباجان» شخصیت‌هایی خلق می‌کند که هرکدام نماینده قشری از جامعه‌اند و بی‌تعارف آدم‌ها را همان‌طور که هستند نشان می‌دهد. از سوی دیگر خانواده که او در «آباجان» به تصویر می‌کشد، تمام ویژگی یک خانواده سنتی ایرانی را که مخاطب می‌تواند با آن ارتباط برقرار کند دارد، اما نکته این‌است که انگار علیمردانی دائم در پی تکرار مضمون و المان‌های فیلم‌های قبلی‌اش است. نوع روابط شخصیت‌های داستان، مردی با دو همسر، روابط عاطفی پنهان میان یک دختر و پسر و... از نکات دلخواه علیمردانی است که ظاهرا قرار است در تمام آثارش نمود پیدا کند. در «آباجان» شاهد ده‌ها بحران پشت هم هستیم بی‌آن‌که توجیه منطقی برایشان وجود داشته باشد و در نهایت هیچ یک از این بحران‌ها هم بدرستی گره‌گشایی نمی‌شوند. شخصیت‌های بی‌شمار فیلم بشدت آشفته‌اند و سراسیمه یا در حال دویدن هستند یا فریاد زدن! طوری‌که انگار فیلمساز قصد داشته با شلوغ‌کاری‌های متداول فیلم‌هایش، ضعف‌های فیلم را بپوشاند و در این راه در شخصیت‌پردازی به قدری ناموفق عمل کرده که تمام شخصیت‌هایش در حد تیپ باقی می‌مانند و بعضا حتی خنده بر لب مخاطب می‌آورند. این ضعف در شخصیت‌پردازی بر بازی‌ها هم تاثیر گذاشته طوری‌که بازی‌های چشمگیری را از بازیگران شاخصی که در فیلم بازی کردند نمی‌بینیم، اما با این وجود فاطمه معتمد آریا مثل همیشه در این فیلم هم توانسته نقشش را بسیار عالی و درخشان ایفا کند. او که سابقه گیلکی حرف زدن در فیلمی مثل «گیلانه» را دارد، این بار لهجه ترکی را چنان با نقش درآمیخته که باورپذیری شخصیت «آباجان» بسیار راحت می‌شود و بازی درخشان او همراه با برون‌ریزی حس‌های مختلف همواره تحسین‌برانگیز است.

در مجموع به نظر می‌رسد آنچه علیمردانی باید از آن دوری کند، شتابزدگی و تعجیل برای دور نماندن از گردونه فیلمسازی است. قطعا چند سال کم‌کاری و تمرکز بیشتر بر یک فیلمنامه و پرداخت بیشتر آن، بسیار ارزشمندتر از حضور هر ساله در جشنواره فجر و ساخت فیلم‌هایی است که نه تنها به ارزش‌های فیلمساز نمی‌افزاید بلکه باعث کاهش آن هم می‌شود.

ساناز قنبری

سینما

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها