فیلمنامه «خانه ما» را خشایار الوند مینویسد، تهیهکنندگی آن را حمید رحیمینادی به عهده دارد و سامان مقدم آن را کارگردانی میکند و شنیدهها حاکی است که این سریال در 60 قسمت تولید میشود و پخش آن در ایام نوروز از شبکه سه یا نسیم آغاز خواهد شد.
«خانه ما» قصه آدمهای بیخانه است؛ کسانی که دار و ندارشان را برای خرید خانه سرمایهگذاری کردهاند و به جای سقف، چیزی که نصیبشان شده یک کلاه بزرگ است! گویا از قضای روزگار این آدمها بعد از روزها دربهدری و گرفتاری به خانهای بزرگ و زیبا در منطقه نیاوران تهران اسبابکشی میکنند!
قصه از جایی شروع میشود که چند خانواده برای خرید مسکن ثبتنام کردهاند، اما یک کلاهبردار خیر ندیده، دار و ندارشان را بالا کشیده و یک لیوان آب هم رویش. چیزی که در ایام نوروز از سریال خانه ما به نمایش در میآید، تکاپوی این آدمها برای پس گرفتن سرمایه یا پیدا کردن سقفی است که به آن پناه ببرند و البته قصه همینجا تمام نمیشود؛ بعد از تعطیلات، خانه ما و قصه این آدمها ادامه پیدا میکند. دست روزگار آنها را زیر یک سقف جمع میکند تا بعد از ایام نوروز شاهد یک سریال هر شبی باشیم؛ سریالی که در یک لوکیشن ثابت با آدمهای ثابت، قصههایش را به نمایش میگذارد.
تدارک نوروزی
تابستان بود که ایده ساخت سریال خانه ما به ذهن خشایار الوند رسید. حمید رحیمینادی به عنوان تهیهکننده، این ایده را به مرکز امور نمایشی سیما ارائه کرد و از شهریور 95 پیشتولید سریال آغاز شد. رحیمینادی به جامجم میگوید: نمیخواستم به هیچ عنوان کم بگذارم، هر چیزی برای ساخت سریال لازم بود آماده کردهام و با همفکری کارگردان، بازیگران و عوامل پشت دوربین را انتخاب کردهایم. براساس اظهارات تهیهکننده، تصویربرداری سریال اواخر آذر ماه در تهران آغاز شد و قبل از آنکه شخصیتهای قصه مجبور به سکونت در یک خانه بشوند، ماجرای بیخانه شدن آنها به تصویر کشیده شده است. همچنین به گفته رحیمینادی، تعداد زیادی بازیگر مهمان در خانه ما بازی خواهند داشت که نقش دوستان و بستگان خانوادههای حاضر در این سریال را بهعهده دارند.
نوروزی و هرشبی
خشایار الوند مانند تمام ساکنان شهر تهران، گاهی در گوشه و کنار این شهر افراد مالباختهای را میدید که دور هم جمع شده و معترض هستند و در ذهن او ایده یک سریال تلویزیونی جرقه زد. قصه این سریال، ماجرای آدمهایی از قشر متوسط جامعه است؛ قشری که براساس توضیحات الوند، کمدرآمد اما آبرومند است و آنقدر درآمد دارد که برای خرید خانه اقدام کند، ولی آنقدر ثروتمند نیست که هزینه خرید خانه را بیدردسر و راحت تهیه کرده باشد.
الوند با تاکید بر اینکه سریال خانه ما برای قهقهه زدن ساخته نشده، درباره ساختار این سریال توضیح میدهد: در شبهای نوروز و در 15 قسمت اول، خانه ما کاملا ساختار سریالی دارد و از نوع آثار هر شبی نیست، اما بعد از آن با جمع شدن این خانوادهها در یک خانه و با ایجاد یک لوکیشن ثابت، سریال ماهیت شبانه پیدا میکند و نگارش و تولید این بخشها تقریبا همزمان و براساس بازخورد مخاطبان خواهد بود.
این فیلمنامهنویس توضیح میدهد که از نگاه او سریالهای هر شبی آن دسته از سریالها نیستند که هر شب پخش میشوند بلکه سریال شبانه دارای چند مولفه است: لوکیشنهای محدود و عمدتا داخلی دارد؛ ماجراهای چند شخصیت ثابت را نمایش میدهد و جز مواردی که بازیگر مهمان دارد، در بقیه موارد بازیگران ثابت هستند؛ نگارش فیلمنامه متاثر از نظر مخاطبان تقریبا همزمان با تولید انجام میشود و در نهایت اینکه هر شب روی آنتن میرود.
یک دقیقه در روز
هر روز یا هر شب که صحنهای از سریال خانه ما تصویربرداری میشود، بازیگران دور هم مینشینند و از روی فیلمنامه میخوانند؛ بعد نظراتشان را با هم درمیان میگذارند. هر بازیگر درباره موقعیتی که قرار است آن را بازی کند نظر میدهد، کارگردان توضیحاتی ارائه میکند و گاهی بازیگر مقابل یا دیگر بازیگران هم برای بهتر شدن نتیجه، به نکاتی اشاره میکنند.
سامان مقدم، کارگردانی نیست که بسادگی از خواستهاش بگذرد؛ بعد از دورخوانی نوبت به تمرین میرسد و بازیگران چند بار به صورت تمرینی یک صحنه را بازی و درباره جزئیات آن مشورت میکنند. کارگردان موقعیت دوربینها را مشخص میکند و نوع حضور هر بازیگر در صحنه را برایش
توضیح میدهد.
بعد از تمرین، نوبت به ضبط تصاویر میرسد و معمولا خیلی کم پیش میآید که نمایی با یک برداشت ضبط شود. بنابراین برای هر نما و برای هر صحنه بازیگران بارها تمرین و بازی میکنند. این روال هر روزه است و معمولا صحنهای که ما در چند دقیقه میبینیم، میتواند نتیجه یک یا حتی دو روز کار فشرده باشد.
خانواده دلپاک
خانواده دلپاک شامل فرهاد آئیش در نقش سرهنگ دلپاک و مهسا طهماسبی در نقش دخترش کیان است.
فرهاد آئیش: نقش سرهنگ دلپاک را بازی میکنم. او سرهنگ بازنشسته نیروی انتظامی است.
مهسا طهماسبی: من نقش کیان را بازی میکنم. او با پدرش زندگی میکند. به نظر میرسد مادرش را در زمان تولد از دست داده است، هر چند اشاره روشنی به این موضوع نمیشود. پدر کیان، سرهنگ نیروی انتظامی است و او دوران کودکی و نوجوانی را در کنار پدر و در فضایی مردانه بزرگ شده است. خیلی وقتها از مدرسه به پاسگاه رفته و همانجا مانده تا کار پدرش تمام شود و به همین دلیل در مقایسه با دختران همسن خودش شجاعتر است، از پس کارهای سخت و مردانه بر میآید و به اندازه دخترهایی شبیه آتوسا رفتارهای زنانه ندارد.
خانواده خلیلزاده
گوهر خیراندیش در نقش مهری و حسن زارعی در نقش خلیلزاده، مادر و پدر این خانواده هستند و علی شادمان در نقش آرمان و یاسمینا باهر در نقش آتوسا، فرزندان خانواده خلیلزاده محسوب میشوند.
گوهر خیراندیش: مهریخانم سریال هستم. او از آن دسته زنهای مقتدری است که اداره امور خانه را به دست دارد و از هیچ تلاشی برای بهتر شدن شرایط خانوادهاش فروگذار نمیکند. همسر او کارمند است و درآمد زیادی ندارد، بنابراین مهری برای کمک به خانواده کترینگ دارد و شیرینی و غذا میپزد. مهری گرچه یک زن سنتی محسوب میشود، اما میکوشد بهروز باشد و مثلا با رایانه آشنایی دارد. در کنار همه اینها او یک مادر مهربان و دلسوز است و میخواهد تمام اهالی خانه در خوشیها و مهمانیهایش حضور داشته باشند.
خانواده بهرام
پژمان جمشیدی در نقش بهرام و آزاده صمدی در نقش مهناز، خانواده بهرام را شکل دادهاند.
پژمان جمشیدی: بازی در نقش بهرام بر عهده من است. او راننده تاکسی فرودگاه و از بچههای باحال و با صفای پایین شهر است. بهرام بسیار خانوادهدوست است و میخواهد به عنوان مرد خانواده قابل اتکا باشد. بهرام همه زندگیاش را فروخته و مدتی با خانواده همسرش زندگی کرده، به این امید که صاحبخانه شود، اما سرش کلاه گذاشتند و حالا مالباخته و گرفتار است. او و همسرش با چند خانواده مالباخته دیگر همخانه شدهاند به این امید که شاید روزی شرایط عوض شود.
آزاده صمدی: من نقش مهناز را به عهده دارم. او حامله است و فرزندش در طول سریال به دنیا میآید.
خانواده ابریشمی
خانواده ابریشمی اما یک عضو بیشتر ندارد؛ رویا تیموریان در نقش پوران ابریشمی یکی از ساکنان خانه ما است که البته حضورش در این خانه ارتباطی به کلاهبرداری ندارد.
رویا تیموریان: پوران ابریشمی را بازی میکنم که زنی دوستداشتنی و مهربان است. مهمترین ویژگی او این است که به اعضای خانه در حل مشکلات و باز کردن گرهها، کمک میکند. خانم ابریشمی تنها زندگی میکند و به دلایلی که بعدا خواهیم دید به جمع مالباختگان اضافه میشود در حالی که همسرش کارخانهدار و متمول بوده است. پوران ابریشمی زنی باتجربه است و تنهایی باعث شده قدر همسایهها و همخانههایش را خوب بداند و در هر مشکل و مسالهای آنها را به مهربانی و آشتی با هم دعوت کند.
خانواده خاتونآبادی
اعضای خانواده خاتونآبادی یک خواهر و برادر به نام خاور و زامیاد هستند که نقش اولی را ویشکا آسایش بازی میکند و نقش دومی را امیرمهدی ژوله.
ویشکا آسایش: نقش خاور را بازی میکنم. او قبل از ماجرای کلاهبرداری و مشکلات مربوط به خرید خانه، همراه برادرش، زامیاد در حومه شهر تهران زندگی میکرده است. خاور نه خوشاخلاق است، نه منعطف و نه حتی خوشسلیقه اما ملک و املاک زیاد دارد. با روشهای مختلف به دیگران فخر میفروشد؛ بخصوص وقتی چشمش به یک غریبه میافتد. برای همین است که همه فکر میکنند باسواد، پولدار و دنیادیده است.
لشکرکشی برای تلویزیون
حمید رحیمینادی:
بجز چند مینیسریال، تهیهکنندگی برنامه موفق دورهمی را در کارنامه دارد و برای ساخت سریال خانه ما، بهترینها را دور هم جمع کرده است؛ بازیگرانی که هرکدام به تنهایی میتوانند نظر مخاطبان و منتقدان را به یک سریال تلویزیونی جلب کنند و کارگردانی که کارنامهاش در سینما و تلویزیون گرچه بلندبالا نیست، اما قابل توجه است.
رحیمینادی این گروه بزرگ از بهترینهای سینما و تلویزیون را لشکرکشی برای تلویزیون توصیف میکند و میگوید: ایده اصلی آنقدر جذاب بود که از هیچ تلاشی برای ساخت یک سریال با کیفیت دریغ نکنم. گروهی که برای تولید آن گرد هم آمدهاند از بهترینها هستند، تلاش میکنیم سریالی دیدنی، جذاب و در خور برای فصل بهار تدارک ببینیم و چقدر خوب که پخش آن از نوروز آغاز میشود.
از نگاه رحیمینادی، سریال خانه ما اثری درباره همزیستی است و ماجراهای چند خانواده را نمایش میدهد که با فرهنگهای متفاوت از چهار قومیت در کنار هم قرار میگیرند.
به دنبال مفهوم خانه
خشایار الوند :
فیلمنامه سریالهایی چون نقطهچین، شبهای برره، باغ مظفر، مرد هزار چهره، مرد دوهزار چهره، مسافران، پایتخت 1، 3، 4 و علیالبدل بخشی از کارهای الوند است. تجربه به او آموخته که سه نکته در سریالهای تلویزیونی اهمیت ویژهای دارد: اول اینکه قصه سریال بتواند مخاطبان را سرگرم کند، دوم اینکه هم در طراحی قصهها و هم در کیفیت تولید به سلیقه مخاطبان احترام گذاشته شود و در نهایت اینکه مخاطب بتواند خودش را در یک سریال تلویزیونی ببیند و احساس دوری نکند. الوند خانه ما را سریالی برای بزرگترین قشر جامعه یعنی قشر متوسط میداند و میگوید: هنگام نوشتن فیلمنامه سریال به مفهوم خانه فکر میکنم و اینکه به چه جور جایی میگوییم خانه؟ آیا هر چاردیواری که سقفی دارد و در و پنجره و امکاناتی برای زندگی کردن، میتواند شایسته مفهوم خانه باشد؟ مکانی که یک خانواده روستایی در آن زندگی میکند، خانه نام دارد و همینطور مکانی در یک کلانشهر که قیمت هر متر آن سر به فلک میکشد!
ویژه نامه نوروزی جام جم
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد