کشور ما سیاست‌زده است به این معنا که عموم مردم اتفاقات و اخبار سیاسی را پیگیری می‌‌کنند چون به نوعی مدیریت زندگی روزمره‌ خود را وابسته به سیاست می‌دانند، اما به همان میزان که مردم به سیاست نزدیک هستند، سینما به عنوان هنری فراگیر و به اصطلاح مردمی از این حوزه دور است.
کد خبر: ۱۰۱۱۳۱۶

برخی فیلمسازان بر این باورند که سینمای سیاسی دردسرهایی دارد که باید سرت برای جنجال، حاشیه یا حتی توقیف فیلم درد کند تا به آن روی خوش نشان دهی و سینماگران هم زیاد دنبال این‌جور اتفاقات نیستند و ترجیح می‌دهند آهسته بیایند و آهسته بروند.

اما در چند سال گذشته اتفاقات خوبی برای سینمای سیاسی ایران رخ داده که قابل توجه است. با ورود جوانان به دنیای سینما نگاه‌های تازه‌ای هم وارد این هنر شد، جوانانی که دل و جرات بیشتری نسبت به فیلمسازان میانسال و حتی پیشکسوت دارند. آنها تمایل دارند اتفاقات سیاسی را که در کودکی به چشم دیده‌اند یا از بزرگ‌ترها شنیده‌اند به تصویر بکشند و دیدگاه خود را درباره آن بیان کنند.

جوانان پرجرات

بهروز شعیبی و محمدحسین مهدویان دو فیلمساز جوان هستند که خیلی زود توانستند امضای خود را پای آثارشان بگذارند و نشان دهند نسبت به اتفاقات پیرامون خود بی‌توجه نیستند و از زاویه خودشان به آنها می‌نگرند و علاقه‌مندند مردم را نیز با خود همراه کنند.

شعیبی پیشینه نسبتا زیادی در سینما دارد. علاقه‌مندان به سینمای ایران او را با فیلم آژانس شیشه‌ای به‌یاد دارند که در این فیلم نقش پسر بزرگ حاج کاظم (پرویز پرستویی) را بازی می‌کرد. شعیبی بعد از دستیاری چند کارگردان و یاد گرفتن چَم و خَم کارگردانی شروع به ساخت تله‌فیلم برای تلویزیون کرد که بیشتر به موضوعات اجتماعی و خانوادگی می‌پرداختند. این کارگردان به ساخت فیلم سینمایی دهلیز و سریال پرده‌نشین ثابت کرد که پختگی لازم را کسب کرده و حالا می‌تواند وارد مسائل مهم‌تری در سینما شود. شعیبی با سخت فیلم «سیانور» وارد سینمای سیاسی شد و در اولین اثرش در این حوزه سراغ منافقانی رفت که سال‌هاست به عنوان تروریست بین مردم شهرت دارند و جزو گروه‌های منفور به شمار می‌آیند. فروش خوب فیلم سیانور در سینماها و در شبکه‌نمایش خانگی نشان داد که این فیلم توانسته نظر مردم را به خود جلب کند

مهدویان اما به اندازه شعیبی در سینما سابقه ندارد. او درس سینما را در دانشگاه سوره خوانده و کارشناسی‌ ارشدش را از دانشگاه صدا و سیما گرفته است. این کارگردان 35 ساله با ساخت سریال «آخرین روزهای زمستان» با موضوع زندگی شهید باقری باب جدیدی در فیلمسازی باز کرد که تاکنون فقط خودش توانسته ادامه دهد. او سال گذشته با فیلم «ایستاده در غبار» در جشنواره فیلم فجر درخشید. این فیلم در اکران عمومی هم موفق شد و توانست بعد از سال‌ها نام احمد متوسلیان را در ذهن مردم زنده کند و مسئولان را هم تشویق کند که پیگیر وضعیت او باشند.

مهدیان امسال فیلم «ماجرای نیمروز» را با موضوع منافقان منافقان مقابل دوربین برد و در جشنواره فیلم فجر توانست جایزه بهترین فیلم را از آن خود کند. ماجرای نیمروز ایام نوروز در سینماها اکران عمومی می‌شود. ماجرای نیمروز را می‌توان یکی از جسورترین فیلم‌های سینمای ایران دانست. فیلمی که براساس اتفاقات واقعی ساخته شده و برشی از تاریخ معاصر کشورمان را خلاقانه به تصویر می‌کشد. یکی از نقاط قوت ماجرای نیمروز انتخاب بازیگرانی است که بخوبی از پس نقش‌هایشان برآمده‌اند که از میان آنها می‌توان به هادی حجازی‌فر و مهرداد صدیقیان اشاره کرد. حجازی‌فر در فیلم ایستاده در غبار هم نقش احمد متوسلیان را بازی کرده است.

ردپای کیمیایی در سیاست

مسعود کیمیایی هیچ‌گاه به‌طور مستقیم نگفته که به سیاست علاقه‌مند است، اما در برخی از فیلم‌هایش می‌توان ردپای سیاست را دید. فیلم گوزن‌ها را بسیاری از منتقدان و تحلیلگران سینمایی در گروه فیلم‌های سیاسی جای دادند و قدرت (فرامرز قریبیان) را با آن عینک کائوچویی و تیری در بدن نماینده مبارزینی قلمداد کردند که با رژیم پهلوی مبارزه می‌کردند.

کیمیایی در فیلم سرب هم غیرمستقیم به سیاست پرداخت و صهیونیست‌هایی را به تصویر کشید که حتی به یهودیانی که خواستار زندگی آرام هستند هم رحم نمی‌کنند.از دیگر فیلم‌های سیاسی کیمیایی می‌توان به فیلم اعتراض اشاره کرد که یکی از شخصیت‌هایش جوان دانشجویی است که در اعتراضات دانشجویی مورد ضرب و شتم قرار می‌گیرد. برخی فیلم«ضیافت» را هم فیلمی سیاسی می‌دانند. در این فیلم هفت دوست قدیمی بعد از گذشت سال‌ها دور هم جمع می‌شوند، یکی از این جوان‌ها با گروه‌های اقتصادی که کارهای غیرقانونی انجام می‌دهند همراه شده و دیگری جزو نیروهای امنیتی است.

با این پیشینه امسال مسعود کیمیایی با فیلم «قاتل اهلی» به جشنواره فیلم فجر آمد. فیلمی که در مسیر ساخت آن کیمیایی به عنوان کارگردان و نویسنده با تهیه‌کننده مدام در حال دعوا و تنش بود و شاید همین درگیری‌ها نگذاشت که فیلم قاتل اهلی به یک فیلم خوب سیاسی تبدیل شود هر چند داستان این فیلم درباره رانت‌ها و فساد اقتصادی است.

دست پر تلویزیون در سیاست

هر چقدر سینما با احتیاط و اما و اگر به سیاست نزدیک شده، اما تلویزیون در سال‌های بعد از پیروزی انقلاب به این موضوع روی خوش نشان داده است و به مناسبت‌‌‌های مختلف بخصوص دهه فجر به سراغ موضوعات و اشخاص سیاسی رفته و آنها را در قالب آثار داستانی و مستند به تصویر کشیده است.

اما جلیل سامان چند سال قبل با ساخت سریال «ارمغان تاریکی» مخاطبان این‌‌گونه از سریال‌ها را بیشتر کرد. ارمغان تاریکی برای اولین بار در تلویزیون برای روایت داستان خود سراغ جنایاتی رفت که منافقان انجام داده و می‌دهند و آنها را در قالب درامی عاشقانه روایت کرد.سامان این رویکرد را با ساخت سریال پروانه ادامه داد و در این اثر هم باز سراغ منافقان رفت. پروانه هر چند نتوانست موفقیت ارمغان تاریکی در جذب مخاطب را به‌دست آورد، اما باز هم گوشه‌ای از جنایات منافقان را به تصویر کشید. سامان سه‌گانه خود را با ساخت سریال نفس کامل کرد. این سریال را سامان امسال مقابل دوربین برد و موضوع آن درباره اتفاقاتی است که به پیروزی انقلاب اسلامی منجر شد و احتمالا باز هم در بخش‌هایی از آن تفکر و ترورهای منافقان به تصویر کشیده خواهد شد.

تلویزیون در سال‌های اخیر سریال‌هایی مانند پازل به کارگردانی ابراهیم شیبانی و تعبیر وارونه یک رویا ساخته فریدون جیرانی حتی به موضوع و زندگی نیروهای امنیتی هم پرداخت و نشان داد که در حوزه سیاست می‌توان آثار در خور توجهی ساخت.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها