نگاهی به کمبودهای داستانی سینمای ایران!

1ـ سینمای ایران در کنار فضیلت، شرافت و بزرگی‌هایی که دارد و هر هنردوست و خردمندی به آن می‌بالد، کمبودها و دست تنگی‌هایی دارد که با هر نگاه و شرح و بیانی، انسان را درمانده می‌کند از آن که بخواهد چرایی آن را دریابد و نیز، او را گرفتار این پرسش می‌سازد که این بخش از چهره ناهموار و نامناسب سینما، با سیمای نیکویش چه پیوند و ارتباطی می‌تواند داشته باشد؟ آیا این هر دو چهره متعلق به سینمای ایران است؟ و... اما راه گریزی نیست. سینمای ایران یک کل یکپارچه است. خوبی‌ها، برتری‌ها و شایستگی‌های این سینما، بی‌رنگ و روی، در کنار ناپسندی‌ها و نداشته‌هایش قرار می‌گیرد، چهره بدون بزک تولیدات را نشان می‌دهد و بستر مناسب‌تر و واقع‌بینانه‌تری برای نقد و تحلیل این کل یکپارچه فراهم می‌سازد.
کد خبر: ۱۰۱۱۰۶۰
نگاهی به کمبودهای داستانی سینمای ایران!

2 ـ یکی از مهم‌ترین کمبودها و کم‌داشت‌های سینمای ایران که آیینه‌گی آن را بشدت مخدوش می‌کند، نبود نگاه همه‌جانبه و ملی به اقشار و طبقات و گروه‌های اجتماعی است. در سینمای ایران، داستان‌های کارگری، کارمندی، دانشجویی، دانش‌آموزی، صنعتی، بازرگانی، رسانه‌ای، پلیسی، پزشکی، کسب و کار و پیشه، کشاورزی و زیست محیطی در گونه‌ها (ژانرها)ی گوناگون، بشدت کمیاب است و برخی از این داستان‌ها هیچ سهم و جایگاهی در درام سینمایی ایران ندارند. آن بخش اندکی هم که داستانش روایت می‌شود، تماشاگر ناچار است جنبه‌های تاریک و تلخ و یأس اندیشانه آن روایت‌ها را به تماشا بنشیند. به همین خاطر است که می‌توانیم با صراحت بگوییم و رنج بکشیم که سینمای ایران کم داستان است. شمار نه‌چندان کمی از داستان‌هایش تکراری و کسالت بار‌اند. چشم خود را روی بسیاری از موضوع‌های بشدت جذاب و دراماتیک بسته است. سینمایی کم‌جنب و جوش و تنبل است. بخشی از آثار سینمایی به موضوعات اجتماعی که برگزیده است، نگاهی دم‌دستی و باری به هر جهت دارد. بخشی از این سینما گمان می‌برد که خیلی دانا و صاحب تحلیل است و به خاطر باور شگفت‌انگیز به همین دانایی دروغین، بشدت متفرعن، طلبکار و مستبد است.

3 ـ بخش قابل توجهی از تولیدات سینما، محصول واقعیت متخیل و به سخن دیگر، واقعیت دراماتیزه شده است. سینما (همچون رمان) واقعیت و خاطره و تاریخ نیست، اما سرشت واقعیت را ثبت و ضبط می‌کند و سپس خود، خاطره و تاریخ می‌سازد. خاطراتی ماندنی و موثر و تاریخی هویت یافته از خیال و سلوک و موقعیت انسانی. به همین خاطر، در هنر درام واقعیت و خاطره و تاریخ و خیال از هم جدا ناپذیرند.

واقعیت‌های جامعه را کنش‌ها و واکنش‌های فردی و اجتماعی در حوزه‌های خانوادگی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، روابط میان فردی و جمعی، تغییرات نسلی، رویارویی و کشمکش‌های طبقاتی، قشری، ارزش‌ها و ضدارزش‌ها، هماوردی‌های فرهنگی و رخدادها و بلایای طبیعی (همچون سیل و زلزله و توفان ) پدید می‌آورند. در چنین بستر متنوع و متکثری است که من قهرمان و من ضدقهرمان آشکار می‌شود و ساحت زندگی درست و پاک با مرتبه نازل نادرستی و آلودگی در برابر هم صف‌آرایی می‌کنند و درام به وجود می‌آید. از سوی دیگر، کنش‌های جمعی انسان در ساحت و ساختار طبقه، گروه و قشر اجتماعی بروز عینی و تجلی برانگیزاننده پیدا می‌کند. روایت‌های پرکشش داستانی که در وضعیت‌های انسانی و کنش‌های گروهی و در سیر زندگی و زیست طبیعی و حتی غیرطبیعی فرد و جامعه به وجود می‌آیند، منبع و مأخذ شگفتی برای درام سینمایی در گونه‌ها (ژانرها)ی متنوع و متکثر آن به شمار می‌آید. این وضعیت‌ها، موقعیت‌های گوناگون دراماتیک خلق می‌کنند و گشاده‌دستانه در اختیار داستان‌نویسان سینمایی، فیلمنامه‌نویسان، کارگردانان و تهیه‌کنندگان قرار می‌دهند. هر اندازه سینما به این وضعیت‌ها و موقعیت‌ها توجه کند و آنها را در محصولات خود تجلی دهد، آینه روشن‌تر و زلال‌تری در برابر جامعه گرفته است و تماشاگر بیشتری را برای دیدن آثار سینمایی به سالن‌های نمایش‌دهنده فیلم خواهد کشاند.

4 ـ عشق و عشق و عشق و داستان‌های برانگیزاننده و پرشور عاشقانه در نسل‌ها و سنین مختلف، آنقدر در سینمای ایران غایب است که انگار در جامعه‌ای خشک و منجمد و بدون شعله‌ها و آتشفشان‌های عشق و عاشقی زندگی می‌کنیم.

در این باره باز هم سخن خواهم گفت.

اکبر نبوی

منتقد سینما

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
روز ادای دین

سفیر ایران در لبنان در گفت‌و‌گوی اختصاصی با روزنامه «جام‌جم» از پیام‌های مراسم با شکوه بیروت می‌گوید

روز ادای دین

ابتلای شعر به روزمرگی

دبیر علمی جشنواره شعر فجر در گفت‌و‌گو با «جام‌جم» تأکید کرد آیین‌نامه این رویداد ادبی نیاز به تجدیدنظر دارد

ابتلای شعر به روزمرگی

نیازمندی ها