صبح روز بعد از خاکسپاری، خانوادهاش نماز صبح را خواندند و از آن طرف رفتند بهشت زهرا (س) سر قبر شهید صیاد، اما پیش از آنها کس دیگری هم آمده بود، حضرت آقا خطاب به خانواده شهید فرمودند: «دلم برای صیادم تنگ شده، مدتی است از او دور شدهام.»
کد خبر: ۶۶۱۰۵۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۱/۲۰
فرماندهان به جمع ما آمدند تا از «عبدالله» تقدیر کنند؛ یکی از آقایان چکی به سمت «عبدالله» گرفت اما او قبول نکرد، هر چه محسن رضایی و صیاد شیرازی به او اصرار کردند، وی امتناع کرد و گفت: «این مبلغ را بریزید به حساب جنگ».
کد خبر: ۶۵۲۰۹۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۲/۱۳
مشکلات عملیات فتح المبین
هر چقدر صبر کردم که شاید امام صحبت دیگری داشته باشد خبری نشد! متوجه شدم چیزی نمی گویند، لذا ما بلند شدیم دستشان را بوسیدیم و به جبهه برگشتیم و در دزفول فرماندهان جمع شده بودند که پیام امام را بشنوند، که گفتم: تنها چیزی که امام فرمودند: این بود که شما بر خدا توکل کنید.
کد خبر: ۵۸۸۷۸۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۵/۲۶
شهید صیاد شیرازی میگوید: سوخت هلیکوپتر احمد کافی نبود؛ به او گفتم: «هر جا هستی بشین»؛ جواب داد: «نمیشه هلیکوپتر رو میزنن. سوختم داره تموم میشه، اما با ذکر یا زهرا(علیها السلام) خودم رو میرسونم قرارگاه».
کد خبر: ۵۵۸۰۲۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۲/۰۸
یکی فرماندهان دوران دفاع مقدس گفت:شهید صیاد شیرازی در جلساتی که با یکدیگر داشتیم چند بار گفت که ای کاش میتوانستم نیمی از لباسم را ارتشی و نیمی و از آن را سپاهی کنم.
کد خبر: ۵۵۷۴۲۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۲/۰۶