در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد؛
مواجهه انقلاب اسلامی با رسانههای مدرن و تلاش برای بهرهگیری حداکثری از دستاوردهای فنی رسانههای مدرن با عنایت به نقش و جایگاه اخلاق و دین، هویت و نظام رسانهای مستقلی ایجاد کرد که هم با رسانه سکولار و هم با نگرشهای متحجرانه و ارتجاعی نسبت به رسانه مرزبندی روشنی دارد. متن حاضر مرور مختصری به کارکرد و تاثیرات انقلاب اسلامی در قبال رسانه دارد.
رسانه در انقلاب اسلامی
زمانی که انقلاب اسلامی ایران که با رسانههای کوچک به ثمر رسید کمتر کسی تصور میکرد پایهگذار نظامی باشد که اکنون با 65 شبکه تلویزیونی و83 شبکه رادیویی و هزاران روزنامه و مجله و پایگاه خبری در فضای مجازی مدعی تداوم بخشی مکتب مستقلی از نظام رسانهای درعصر حاضر باشد. آنابل سربرنی، استاد مطالعات رسانهای دانشگاه لندن در کتاب «انقلاب بزرگ و رسانه کوچک» مینویسد: «برای دادن دستورها هیچ چیز دردسترس نبود، تنها یک سلاح: تلفن از نوفل لوشاتو در چند ساعت همه مردم ایران از اوضاع آگاه میشدند. پیامهای تلفنی آیتالله در صدها هزار نسخه چاپ و بر دهها هزار نوار کاست ضبط میشد. پیش از آن هرگز دستگاههای خطوط تلفن، دستگاههای پلی کپی و دستگاههای فتوکپی چنین به کار گرفته نشده بودند... نوارهای کاست آیتالله به توپخانهای سنگین با کارایی حیرتانگیز تبدیل شدند» به باور سربرنی شبکه گسترده مخالفان سنتی (رژیم پهلوی) با استفاده بسیار مبتکرانه رسانههای ارتباطی مدرن و فناوریهای مخابراتی توسعه یافت تا موفقترین نمونه بسیج رسانههای جایگزین برای انقلاب که تا آن روز در جهان نظیر نداشت، شکل بگیرد. آنچه موفقیت را بیشتر کرد، کنش متقابل و پیچیده میان رسانههای سنتی و مدرن، مذهبی و سکولار و شفاهی و چاپی بود، نه صرفاً اینکه رسانههای کوچک، کارکردهای متهورانه جدید پیداکردند. دو نوع «رسانه کوچک» درجنبش ایرانیها بهکار گرفته شد: نخست، نوارهای کاست که همچون منبر الکترونیک عمل کردند و دوم بیانیههای فتوکپی شده که به اعلامیه معروف بودند.
با حضور امامخمینی(ره) در نوفللوشاتو ناگهان انقلاب اسلامی در کانون توجه رسانههای جهان قرارگرفت زیرا امکان دسترسی به امام بسیار بیشتر شد.
بسیاری از خبرنگاران از شبکههای خبری به این روستا که پیش از آن در سکوت و آرامش به سر میبرد سفرکردند تا درکنار این رهبر انقلابی جدید و استثنایی بر روی فرش بنشینند و با ایشان مصاحبه کنند. امکانات بسیار بهترِ مخابرات بینالمللی فرانسه نیز گسترش فرآیند تکثیر نوار را تسهیل کرد.
کارکردهای این رسانههای کوچک در بسیج انقلابی مردم بینظیر بود. تعیین هدف، تشریح هویت ملی انقلابی و دیگری غیرانقلابی و لذا غیریتسازی، تولید نیرو و انرژی برای تداوم راه، حفظ روحیه و جلوگیری از تجزیه و پراکنده شدن نیروها بخصوص برای برگزاری راهپیماییهای گسترده از کارکردهای این اعلامیهها و سخنرانیها بود. با تعیین اعضای شورای انقلاب وتقویت مدیریت میدانی و نزدیک به صحنه انقلاب با نقشآفرینی بزرگانی چون مرحوم طالقانی، شهید مطهری و شهید بهشتی و مرحوم هاشمیرفسنجانی، امکان تصمیمگیریهای فوریتر متناسب با اقتضائات انقلاب بیشتر فراهم شد.
کارایی این رویه در راهپیمایی عظیم عاشورا و تاسوعای سال 57 نشان داده شد که به گمان بسیاری در ناامیدکردن و وارد کردن یاس بر چهره رژیم پهلوی نقشی اساسی داشت.
جمهوری اسلامی و رسانه
با تاسیس و استقرار جمهوری اسلامی نوع مواجهه نظام تازه با رسانههای مدرن معما بود. اتفاقی نادر در حوزه رسانهها رخ داد و آن اینکه همان کسانی که سیاستگذاران، پیامآفرینان و تولیدکنندگان محتوای رسانهها، بخصوص سنتی و دینی بودند، رسانههای جدید را هم در اختیار گرفتند. پس به لحاظ پیامآفرینی وحدتی ایجاد شد؛ به لحاظ محتوا هم بررسیها نشان میدهد سمت و سوی رسانههای غیرسنتی (رادیو و تلویزیون و مطبوعات) سمت و سوی انقلاب اسلامی و دیدگاههای آن بود. از نظر مخاطبان هم مردم همان انتظاراتی را که پیش از انقلاب از رسانههای سنتی داشتند، پس از انقلاب اسلامی از رسانه ملی داشتند و دارند.
بنابراین واگرایی میان مردم و رسانههای جدید، نخستینبار در تاریخ رسانههای ایران به نوعی همگرایی تبدیل شد. اما پس از انقلاب اسلامی، افق همگرا و نسبتاً واحدی برای رسانههای سنتی و جدید پیدا شد که پدیدهای نادر و استثنایی بود. به هرحال دستاندرکاران حکومت، دولتمردان و دلسوزان توانستند تاحدی از این موقعیت استفاده کنند و همگام با رسانههای سنتی که همچنان به وظایف خودشان عمل میکردند پیام انقلاب، دین و اسلام ناب محمدی(ص) را از این طریق به مردم برسانند. بنابراین الگویی که رسانه ملی پس از انقلاب ارائه کرد، ویژگیهای متعددی دارد که یکی از مهمترین آنها همگرایی در حوزه رسانهای اجتماعی و در حوزه دینی است و این اتفاقی مهم است.
اتفاق دیگری که متأثر از همین جریان تاریخی رخ داد، در حوزه جهانبینی بود؛ جهانبینی ارتباطی رسانه ملی، از نوعی جهانبینی تک بعدی انسانمدار و تاحد زیادی سکولار و سنتگریز، به نوعی جهانبینی الهی خدامدار، آخرتگرا، سنتگرای دینی و وحدتگرای مهدوی(عج) تبدیل شد. این نخستینبار حتی در جهان بود که در رسانههای جدید چنین اتفاقی رخ میداد که جهانبینی توحیدی و اسلامی بر همه جهانبینیهای ارتباطی که در رسانهها وجود داشت، حاکم شود. در حوزه تئوریهای رسانهای مجموعهای داریم به نام دیدگاههای هنجاری رسانهها یعنی همین بایدها و نبایدها؛ از اینرو الزامها و بایستهها و بایدها و نبایدها در حوزه نظامهای رسانهای تبیین میشود.
نظام رسانهای انقلاب اسلامی
الگوی رسانهای در جمهوریاسلامی الگویی هنجاری است که برآیند مجموعهای از بایدها و نبایدهاست که در آن هم به فرستنده و هم به گیرنده یعنی مخاطب، هر دو توجه میشود. نظام رسانهای جمهوری اسلامی ایران از اضلاع مختلفی تشکیل شده که از ترکیب واژههایی چون آزادی درعین مسئولیت، آرمانمداری در عین مصلحتگرایی، اخلاق محوری در عین فراوظیفهگرایی، ولایتمداری در عین مردمگرایی، جهادگرا و انقلابی در عین توجه به وضعیت روزمره جامعه و نفی سکولاریزم بدست میآید.
میتوان گفت گفتمان انقلابی همچنان از ابعاد مهم و اساسی هویت نظام رسانهای در ایران است. البته دقت در سخنان و تاکیدات رهبر انقلاب درباره گفتمان انقلابی این ضلع مهم هویتبخش به رسانه را بهتر معرفی میکند به عبارتی شاخصههای انقلابیگری از نظر رهبر انقلاب به نوعی هنجارهای نظام و از جمله نظام رسانهای را نیز روشن میکند و از این نظر شاخصها و مصادیق هویت انقلابی از قلمرو مفهومی انقلاب فراتر میرود شناخت نسبت رسانه با گفتمان انقلابی که البته درباره رسانههای رسمی و حاکمیتی نظام و رسانههای خصوصی و غیرحکومتی تفاوتهایی در این نوع نسبت سنجی در عمل قابل مشاهده است اما از آنجا که فضای رسانهای درعصر حاضر به سمت کاربر محوری و نه رسانه محوری است، انتظارات مضاعفی از حاکم شدن گفتمان انقلابی در رسانههای نظام مطرح میشود. این شاخصها از منظر رهبرانقلاب عبارتند از:
شاخص اول؛ پایبندی به مبانی و ارزشهای اساسی انقلاب و اسلام
1ـ پایبندی به اسلام ناب در مقابل اسلام آمریکایی(اسلام متحجر و اسلام سکولار)
2ـ محور بودن مردم
3ـ اعتقاد به پیشرفت، تحول، تکامل و تعامل با محیط در کنار پرهیز از انحرافها
4ـ حمایت از محرومان
پایبندی به اسلام ناب در مقابل اسلام آمریکایی (اسلام متحجر و اسلام سکولار) هویت مستقلی را برای رسانههای کشور مطرح میکند. با وجود تفاوتهایی که در نوع برداشت از اسلام ناب وجود دارد اما کمتر فعال رسانهای است که درکشور درصدد ترویج گفتمان صددرصد سکولار یا متحجرانه باشد درعین حال این شاخص معیار مناسبی برای شناخت هویت انقلابی رسانه است. محور بودن مردم در رسانه نیز اهمیت توجه به خواست و علایق و خواست مردم و حتی مشارکت مردم در تولید محتوای رسانهای را مطرح میکند به علاوه اعتقاد به پیشرفت، تحول، تکامل و تعامل با محیط در کنار پرهیز از انحرافها سویه دیگری از روزآمدی رسانه را نشان میدهد. حمایت از محرومان به منزله بعدی دیگر، گسترش و فراگیری رسانه در محرومترین نقاط کشور را گوشزد میکند.
شاخص دوم؛ هدفگیری آرمانهای انقلاب و همت بلند برای رسیدن به آنها
1ـ پرهیز از تنبلی و محافظهکاری و ناامیدی
2ـ تسلیم نشدن در برابر فشارها
3ـ حرکت به سمت پیشرفت و رضایت ندادن به وضع موجود. درتحلیل این الزامات میتوان گفت درحال حاضر فضای رسانهای کشور پویا، فعال و با نشاط است اما حرکت به سمت جلو و بهرهگیری حداکثری از فناوری روز بخصوص برای تقویت گفتمان انقلاب در فضای مجازی ضروری به نظر میرسد.
شاخص سوم؛ پایبندی به استقلال همهجانبه کشور
1ـ استقلال سیاسی ـ فریب نخوردن از دشمن
2ـ استقلال فرهنگی ـ انتخاب سبک زندگی
ایرانی ـ اسلامی ـ سلب سلطه دشمن از ابزارهای اطلاعاتی و تبلیغی
3ـ استقلال اقتصادی ـ هضم نشدن در هاضمه اقتصاد جهانی ـ اجرای اقتصاد مقاومتی
شاخص چهارم؛ حساسیت در برابر دشمن
رهبر معظم انقلاب در بسیاری از بیاناتشان از دشمن نام میبرند، بر شناخت او و نقشههایش تاکید میکنند.
رهبر انقلاب بویژه به مسئولان و دستاندرکاران توصیه میکنند به حرکات دشمن حساس باشند و هر حرکت کوچک او را دنبال، علتیابی و برای زهری که او احتمالا خواهد ریخت، پادزهر فراهم کنند و آماده باشند. در حال حاضر گفتمان اسلام ستیزی بخصوص با روی کارآمدن ترامپ در آمریکا درحال تقویت شدن است که در این راه حساس بودن به راهبردهای رسانهای غرب برای مقابله با اسلام در رسانههای کشور اهمیتی دوچندان پیدا میکند.
شاخص پنجم؛ داشتن تقوای دینی و سیاسی
رهبر معظم انقلاب پنجمین شاخص انقلابیگری را داشتن تقوای دینی و سیاسی برمیشمرند و تقوای سیاسی را به تحقق تقوای دینی منوط میکنند و میگویند اگر تقوای دینی تحقق پیدا کند، تقوای سیاسی هم دنبال آن خواهد بود.
رسانه تراز انقلاب اسلامی مسلما باید مروج اخلاق، امید و آگاهی باشد اگر رسانهها در تولید و انتقال پیام مروج و پایبند اخلاق باشند بیشک در فضای عمومی جامعه نیز اخلاق، گسترش بیشتری خواهد داشت. شرط بقای انقلاب همان شرط حدوث و پیدایی آن است. اگرچه انقلاب اسلامی با رسانههای کوچک به پیروزی خیرهکنندهای در برابر رژیم پهلوی مورد حمایت قدرتها دست یافت اما اکنون با توان رسانهای بالا برای پیشبرد اهداف و الگوی هنجاری خود قابلیتهای فراوانی دارد. هر چند توان رسانهای دشمنان انقلاب اسلامی چه در جبهه غربی و لیبرالی و ضددین آن و چه در چهره مدعی دین و با تحجر و تکفیر در صدد تخریب چهره اسلام است دراین رویارویی رسانهای انقلاب اسلامی با گفتمان و هویت و کنش انقلابی تداوم خواهد یافت.
دکتر حسن مجیدی / استاد دانشگاه
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد؛
جام جم آنلاین گزارش میدهد
جام جم آنلاین گزارش میدهد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد؛
یک فعال سیاسی:
یک نماینده مجلس:
در گفتوگوی «جامجم» با استاد حوزه و مبلغ بینالملل بررسی شد
گفتوگو با موسی اکبری،درخصوص تشکیل کمپین«سرزمین من»وساخت و مرمت۵۰خانه در منطقه زنده جان