معمای پلیسی

مرگ مرموز

کارآگاه در اداره ویژه قتل در حال بررسی پرونده قتلی بود. در این پرونده جسد مرد راننده ای در خودرویش پیدا شده بود و هیچ ردی از قاتل در دست نبود. کارآگاه که احتمال می داد قتل با انگیزه سرقت انجام شده باشد، تصمیم گرفت به محل قتل برود و با بازبینی دوربین ها سرنخی از قاتل به دست بیاورد.
کد خبر: ۹۸۸۳۹۱

در حال جمع کردن وسایلش بود که صدای زنگ تلفن کشیک قتل بلند شد. وقتی به تلفن جواب داد، افسر کلانتری 23 تهران بود که از مرگ مشکوک مردی در خانه ای در یکی از محله های تهران خبر داد.سروان آدرس را یادداشت کرد و همراه ماموران تشخیص هویت راهی محل قتل شد. قتل در یکی از محله های جنوب تهران رخ داده بود. اهالی کنجکاو در محل جمع شده و درباره قتل صحبت می کردند.

سروان با آژیر و چراغ گردان جمعیت را شکافت و خود را به مقابل ساختمان چهار طبقه رساند. وقتی وارد خانه شد، ماموران کلانتری در حال تحقیق از همسایه ها بودند.

رئیس کلانتری با مشاهده سروان به سمت او آمد و در گزارش خود گفت: امروز ساعت 10صبح امدادگران اورژانس در تماس با مرکز فوریت های پلیسی از مرگ مشکوک مردی جوان در این خانه خبر دادند. برای بررسی موضوع راهی اینجا شدیم. پس از ورود به خانه با جسد غرق در خون مرد جوان رو به رو شدیم.در خانه آثار بهم ریختگی وجود داشت و به نظر می رسید او در جریان درگیری کشته است. همسرش در گوشه ای از سالن ایستاده بود و در شوک قرار داشت.

موضوع همسرکشی است؟

بله. اما همسر مقتول مدعی است که ناخواسته این حادثه رخ داده است.

علت درگیری چه بوده؟

هنوز مشخص نشده است. وضعیت روحی زن جوان خوب نبود و نتوانستیم از او بازجویی کنیم.

سروان در ادامه به بررسی خانه پرداخت. در فاصله نیم متری دیوار رد خونی بود که به نظر می رسید مقتول سرش با دیوار اصابت کرده و جان باخته است. رد خون در کنار سر مقتول نشان می داد، پشت سرش به دیوار اصابت کرده و باعث مرگ او شده است.

در اطراف جسد هم لکه های خون دیده می شد. شواهد نشان می‌داد. مرد جوان قصد داشته خود را از مرگ نجات دهد اما نتوانسته است.

کارآگاه سراغ دکتر شفیعی رفت که پزشک جنایی در گزارش اولیه خود گفت: زمان زیادی از مرگ نمی گذرد . اصابت ضربه مرگبار به پشت سر مرد جوان علت مرگ بوده است. او بعد از ضربه چند قدمی حرکت کرده و بعد تعادلش را از دست داده و روی زمین افتاده است.

کارآگاه پس از صحبت با دکتر، سراغ یکی از همسایه ها که در آپارتمان حضور داشت رفت و به تحقیق از او پرداخت. زن میانسال اظهار کرد: در حال جارو کردن خانه بودم که صدای درگیری مینا و کامران را شنیدم. با صدای بلند دعوا می کردند. با خودم گفتم زن و شوهرند و آرام می شوند.بعد از چند دقیقه صدای افتادن جسمی سخت را شنیدم. پس از آن مینا به راه پله ها آمد و درخواست کمک کرد. وقتی به طبقه بالا آمدم با پیکر کامران رو به رو شدم و با اورژانس تماس گرفتم.

سروان میری سپس به تحقیق از مینا پرداخت. زن جوان در حالی که اصرار بر بی گناهی داشت ، گفت: من نمی خواستم او را بکشم. نمی دانم چرا اینطوری شد.

چرا با همسرت درگیر شدی؟

او مردی بیکار و معتاد بود. روزها می خوابید و شب ها بیدار پای بساطش بود. هر وقت هم جنس ناخالص به او می دادند، تلافی اش را سر من خالی می کرد. امروز صبح وقتی بیدار شدم شروع به بهانه گیری کرد. ابتدا توجه نکردم اما رفتارش را تکرار می کرد. من هم خسته شده بودم و با او درگیری شدم. شروع به فحاشی کرد. یک دفعه به طرفم حمله ور شد و من او را هل دادم. سرش به دیوار خورد و روی زمین افتاد. نمی دانستم چه کار کنم از همسایه ها کمک خواستم . او بر اثر همان ضربه جان باخت و من ناخواسته مرتکب قتل شدم.

او چاقو داشت؟

نه. من هلش دادم نزدیک دیوار بود و تعادلش را از دست داد و سرش از پشت به دیوار برخورد کرد و مُرد.

پیش از این هم درگیری داشتید؟

او همیشه مرا کتک می زد. چند بار از او شکایت کردم اما تعهد داد و رضایت دادم.

چرا جدا نشدی؟

من کسی را نداشتم. اگر جدا می شدم سرگردان شهر می شدم. او هم این را می دانست و به همین خاطر هرطوری می خواست با من رفتار می کرد.

سروان میری پس از تحقیق از زن جوان دستور بازداشت او را صادر کرد.

پاسخ معمای سقوط مرگبار از برج

سروان میری با اشاره به 2 دلیل همسر مقتول را به عنوان قاتل معرفی کرد:

1- فاصله جسد از دیوار و نحوه افتادن جسد نشان می داد او را پرت کرده اند.

2- گوشی از مقتول فاصله داشت و کسی که بخواهد خودکشی کند با گوشی خود را به پائین پرت نمی کند.

در مسابقه شماره گذشته 2108 نفر شرکت کرده بودند که 437 نفر پاسخ صحیح داده و از میان پاسخ‌های صحیح حسین زالی از مشکین‌شهر و محمد صالح از اراک به قید قرعه برنده شده‌اند.

وحید شکری

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها