در سالهای اخیر برخی از سینماگران نسبت به آسیبهایی که محیطزیست کشورمان را تهدید میکند هشدار دادهاند، مثلا ناصر تقوایی از بریده شدن درختان مقابل موزه سینما انتقاد کرد، مجید مجیدی از نابودی بافت تاریخی پامنار و باغهای شمیران گلایه کرده است، بازیگرانی چون رضا کیانیان و میترا حجار هم درباره موضوعهای محیطزیستی چون نجات دریاچه ارومیه، حمایت از محیط بانان و حقوق حیوانات، حفاظت از دماوند و... فعالانه وارد عمل شدند و دیگر اهالی سینما مثل مهتاب کرامتی، بهرام رادان، علیرضا خمسه، کتایون ریاحی، آتیلا پسیانی و... هم از برنامههای درختکاری حمایت کردهاند. اما همه اینها استفاده از محبوبیت و شهرت سینماگران برای حفظ محیطزیست است.
اما با همه اینها سوال این است که سینما بهعنوان هنری تاثیرگذار برای تغییر نگرش مردم نسبت به حفظ محیطزیست چه کرده است و چه میتواند بکند؟
البته نمیتوان حرکتهایی مانند جشنواره فیلمهای سبز و افتتاح «سینمای محیطزیست» توسط ستاد محیطزیست و توسعه پایدار شهرداری تهران (در موزه حیات وحش دارآباد، به مناسبت هفته محیطزیست 1389) و دورههای بعدی جشنواره یاد شده را نادیده گرفت، اما آیا اینها برای کاهش یا حل معضلات کنونی زیست محیطی کافی است؟ یا این که سینماگران باید جدیتر وارد این موضوع شده و در آثار سینمایی هم رد پای حفظ محیطزیست را دید؟
در سینما دغدغه محیطزیست وجود ندارد
خسرو معصومی کارگردان سینمای ایران که تاکنون فیلمهای «رسم عاشقکشی»، «جایی در دور دست» و «باد در علفزار میپیچد» را درباره قاچاق چوب، تخریب جنگلها و حفاظت از محیطزیست ساخته با اشاره به عدم توجه مسئولان نسبت به ساخت آثاری با موضوع محیطزیست به جامجم گفت: سرمایهگذاران سینما انگیزه چندانی برای سرمایهگذاری در فیلمهایی با محوریت محیطزیست ندارند. وقتی مسئولان ذیربط انگیزهای برای این کار ندارند، دیگر چه توقعی میتوان از سرمایهگذاری داشت که پای پولش در میان است؟ من واقعا دغدغه ساخت آثاری با مضامین اینچنینی را دارم و سهگانه «رسم عاشقکشی، جایی در دوردست و باد در علفزار میپیچد» را هم بر همین مبنا ساختم، اما زمان ساخت آنها سینما ارزان بود و یک فیلمساز مستقل میتوانست دست به ساخت چنین آثاری بزند. البته همان زمانی هم که آنها را میساختم به هیچکدام از فیلمهایم هیچ وامی از طرف فارابی داده نشد مگر جایی که تهیهکنندهاش فریادش به آسمان رفت. در چنین شرایطی فیلمساز با کدام انگیزه سراغ ساخت اینگونه فیلمها برود؟ فیلمساز به ناچار میرود و فیلمهای نازلی میسازد که بفروشد و زندگیاش بچرخد.
او ادامه داد: الان هوای تهران و کلانشهرها آلوده است و مردم از این بابت در رنج هستند. با هر متر و معیاری هم که بسنجیم در چنین شرایطی ضرورت ایجاب میکند سینما در قالب داستان از این موضوع بگوید و هشدارهای لازم را بدهد، اما کجاست دغدغه؟ در جشنواره محیطزیست که دوستان زحمت کشیدند و بزرگداشتی برای من گرفتند، به خانم ابتکار (معاون رئیسجمهور و رئیس سازمان حفاظت محیطزیست) گفتم که ما با دست خالی راجع به محیطزیست فیلم ساختیم و شما هیچ حمایتی از ما نکردید!
فقط شعار میدهند
مهدی رحمانی که در فیلم بلند داستانی «برف» سعی کرده بود صحنههایی طبیعی از محیطزیست را بگنجاند در گفتوگو با جامجم بیان کرد: از دو منظر میتوان به بحث محیطزیست پرداخت که این بحران حل یا کاهش یابد. چرا که بخشی از این مساله به مسئولان و مدیران و بخشی دیگر به مردم برمیگردد. به نظرم فیلمساز میتواند در هردو بخش موثر باشد. از طرفی میتواند سستی مدیران را در رفع این بحران گوشزد کند و از طرفی دیگر راههایی که مردم میتوانند با این معضل مقابله کنند را به آنها آموزش دهد.
او ادامه داد: مثلا به مسئولان یادآوری کند چرا روز به روز جنگلها بیشتر نابود میشود، چرا درختهای خیابان قطع میشوند، چرا زبالههای جنگلها جمعآوری نمیشوند، چرا فرآیندهای صنعتی آبها را آلوده کرده و... قطعا محیطزیست و مشکلاتی که ما در این زمینه داریم با کمی حسن نیت حل میشود اما انگار مدیران فقط شعار میدهند و در باطن اصلا به فکر نیستند. از طرف دیگر مردم به عنوان شهروندان یک کشور موظف هستند قدمهایی را بردارند. اگر هر کدا م از ما قدمی برای محیطزیست برمی داریم در واقع کمکی به حال خودمان میکنیم. فیلمساز باید به مردم یادآور شود که از وسایل نقلیه عمومی بیشتر استفاده کنند، در سواحل دریا آشغال نریزند و... اینها نکاتی است که فقط یک رسانه (سینما، تلویزیون، تئاتر و...) میتواند آن را انجام دهد.
رحمانی در پایان خاطرنشان ساخت: متاسفانه درباره حفظ محیطزیست بیتوجهی چه از جانب فیلمسازان و چه از جانب مسئولان به دلایل مختلف زیاد است و امیدوارم در آینده عزم جدی راجع به رفع این مساله بهوجود بیاید.
نسل آینده، محیطزیست ندارد
مصطفی زمانی بازیگری است که دغدغه محیطزیستی دارد. او با تاکید بر اینکه حفظ محیطزیست شعار قشنگی برای مسئولان است به جامجم گفت: مردم سالهاست وظیفه خودشان را در قبال حفظ و مراقبت از محیطزیست به خوبی انجام میدهند و به نظرم سینما باید فیلمی بسازد که مسئولان دغدغه محیطزیست پیدا کنند. اینهمه آلودگی هوا، ترافیک و... واقعا کشنده است و نمیدانم چرا فقط شعار است که در این باره داده میشود! هر روز برجهای زیادی در سطح تهران ساخته میشود، ماشینهای زیادی تولید میشوند و. . . . انگار کسی اینها را نمیبیند و به فکر نیست! در چنین شرایطی چه کاری از دست یک فیلمساز برمی آید؟ تخریب محیطزیست به نسلهای آینده آسیب میزند و این موضوع باعث میشود تا ما مسئولیتپذیری بیشتری نسبت به آن داشته باشیم.
محیطزیست دومین اصل ارتقاء سلامت
علی یزدانپناه ـ رئیس اداره ارزیابی و استانداردهای محیطزیست و توسعه پایدار شهرداری تهران ـ درباره ضرورت آگاهی نسبت به حفظ محیطزیست به جامجم گفت: محیطزیست پدیده ناشناختهای نیست و همه به خوبی با آن آشنا هستند. از آنطرف رسانهها (مجازی و غیرمجازی) و نقشی که بهعنوان آگاهی در حفظ محیطزیست در جامعه دارند هم بر همه روشن است. نمونههایی مثل فیلمهای «نارنجی پوش» یا ... میتواند گواهی بر این مدعا باشند که پیوند بین سینما و محیطزیست همواره وجود داشته، اما شاید کمرنگ بوده.
او ادامه داد: مردم باید از طریق رسانهها متوجه حساسیت موضوع محیطزیست شوند و نسبت به ضرورت آن آگاهی یابند. الان سالهاست درخصوص گرمایش زمین فیلمهای مستند خوبی توسط بزرگترین سینماگران و افراد سیاسی دنیا ساخته میشود و تاثیرش بشدت روی مردم زیاد است. چنین فیلمهایی نشانه بازتاب نگرانی مردمانی بوده که به حکومت هایشان انتقال یافته. در کشور ما هم خیلی از ارگانها برای دنبال کردن اهداف شان در حوزه سینما سرمایهگذاری میکنند. در مورد محیطزیست هم باید این جذابیت ایجاد شود که مردم در قالب داستان نسبت به موضوع محیطزیست آگاهی یابند. در دنیا توجه به محیطزیست دومین اصل ارتقاء سلامت است. در حالیکه در کشور ما شاید این موضوع خیلی مهم نیست. چون شاید مردم نمیدانند پیشگیری مهمتر از درمان است و یکی از عوامل مهم در پیشگیری از یک بیماری داشتن محیطزیستی سالم است. اگر مردم مطالبه گری کنند مسولان هم به دنبال شان حرکت میکنند و آن را در اولویت قرار میدهند.
محیطزیست در آینه سینما
«روزی که هوا ایستاد» به نویسندگی و کارگردانی نادر ابراهیمی یکی از فیلمهای سینمایی است که نشان میدهد آلودگی هوا در سال 1376 ذهن او را درگیر خود ساخته بود.
فیلم «خاک آشنا» به کارگردانی بهمن فرمانآرا، شخصیت اصلی فیلم برای فرار از آلودگی هوا و آلودگی صوتی تهران به نقطه دور از شهر آمده است.
فیلم «به رنگ ارغوان» به کارگردانی ابراهیم حاتمیکیا اشاره مشخصتری به یک موضوع اجتماعی ـ زیستمحیطی دارد. گروهی دانشجو، در اعتراض به ساخت جاده در جنگل ابر تجمع میکنند و... در این فیلم، یکی از چهرههای شاخص و فعال محیطزیست ایران، دکتر اسماعیل کهرم نقش استاد دانشگاه را دارد که در زندگی واقعی هم چنین است.
فیلم «نارنجیپوش» به کارگردانی داریوش مهرجویی هم شاید تنها فیلم سینمایی ایرانی است که با محوریت موضوعی محیطزیستی (زباله) ساخته شده.
«طعم شیرین خیال» به کارگردانی کمال تبریزی که به محیطزیست و استفاده از انرژی پاک پرداخته است.
«جزیره رنگی» به کارگردانی خسرو سینایی که با مضامینی حول محورهای محیطزیست و گردشگری ساخته شده.
ساناز قنبری
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
گفت وگوی اختصاصی تپش با سرپرست دادسرای اطفال و نوجوانان تهران:
بهروز عطایی در گفت و گو با جام جم آنلاین:
گفتوگوی «جامجم» با حجتالاسلام محمدزمان بزاز از پیشکسوتان دفاع مقدس در استان خوزستان