فرآیندی که در دهه60 برای نخستین بار در سطحی قابل توجه به صحنه آمد، در حال تجربه شکوفایی کامل است. جامعه کاملا خطکشی شده و تقسیمبندی در دو سوی گسل مشهود و غیرقابل انکار است.
انتخابات 2016 و رویارویی دونالد جان ترامپ و هیلاری کلینتون، آوردگاه مناسبی برای متجلی شدن این گسل فراهم آورد.
نزدیک به 130میلیون رایدهنده که پای صندوقهای رای رفتند، نیمی در سوی دموکرات و نیمی دیگر در سوی دیگر گسل قرار گرفتند.
ایالات سواحل غربی و شرقی در شب انتخابات، خود را ملبس به رنگ آبی (رنگ نمادین دموکراتها) کردند و ایالات حدفاصل اقیانوسهای آرام و اطلس، قرمز (رنگ نمادین جمهوریخواهها) را مطلوبترین رنگ یافتند.
کارگران صنعتی طبقه انقلابی از دید مارکس، فرآیند جهانی شدن را منفور ترسیم کردند و قلمروهای دانشگاهی که وظیفه روشنفکرانه خود را نقد قدرت بیان میکنند، در کنار بارونهای تکنولوژی، غولهای رسانهای و بربرهای وال استریت در سوی دیگر گسل قرار گرفتند.
سفیدپوستان تجارت آزاد مهار شده در چارچوب ملیگرایی و سیاهپوستان تاکیدهای هویتی را دغدغههای خود بیان کردند.
انسجام فرهنگی و یکپارچگی هویتی که آن را از پایان جنگ داخلی برای مدت یکصد سال میتوان شاخصه ثبات اجتماعی در آمریکا یافت، امروزه کاملا به حاشیه رانده شده است
گفتمان مشروع و متداول در میان نخبگان آمریکا برای بخش وسیعی از تاریخ این کشور معطوف بر این نکته بود که جامعه، دیگ مذاب بزرگی است که مهاجران این سرزمین را ـ که از نظر فرهنگی، باورمندی، سنن، ارزشی، نژادی، قومیتی و زبانی بشدت متفاوت هستند ـ در خود هضم می کند و یکپارچگی اجتماعی در قالب شکل دادن به شیوه زیست آمریکایی را به صحنه میآورد.
این عملکرد اجتماعی از دید نخبگان از ماهیت پیشرو و مترقی بهرهمند بود و شان انسانی را هیبت متعالی اعطا میکرد ولیکن این دیدگاه از اجماع نظر در میان نخبگان برخوردار نیست.
نخبگان یک سوی گسل ـ که حیات روشنفکری محافظهکارانه را پاس میدارند ـ یکپارچگی و به تبع آن ثبات اجتماعی را در اعتبار قائل شدن به شیوه زیست آمریکایی که مبتنی بر ارزش بنیانگذاران قانون اساسی است، مییابند اما نخبگان لیبرال ـ که از جایگاه رفیع در محیطهای دانشگاهی و حوزههای هنری برخوردارند ـ شان انسانی را در حفظ و دفاع از هویتهای موروثی و اکتسابی میدانند و به همین روی، ثبات اجتماعی را در تکثر هویتی و گریز از ملیگرایی مبتنی بر تداوم سنن و ارزشهای پدران بنیانگذار مییابند.
از دید اینان که در ایالات ساحلی، استودیوهای فیلمبرداری،محوطههای دانشگاهی، میان پیشروهای سیاسی، مراکز تکنولوژیهای مدرن و شهری متمرکز هستند، جامعه در هیبت دیگ مذاب، روابط سلسله مراتبی را ـ که در بطن خود تمرکز قدرت و ثروت را باعث می شود ـ به وجود میآورد. آنچه نیاز است دیگ مذاب اجتماعی نیست بلکه رهایی انسانی و ارتقای بشری در گرو به صحنه آوردن ظرف سالاد اجتماعی است. باید اجازه داد، هویتهای متفاوت فرصت تجلی بیابند و از احترام برخوردار شوند.
تنها در بستر اعتبار بخشیدن به تنوع هویتی است که علایق، سلایق و وابستگیهای انسانی فرصت تجلی مییابد. ایالات متحده که بخشی از نخبگان آن به نظریه جامعه به مثابه دیگ مذاب و بخش دیگر به جامعه به مثابه ظرف سالاد اجتماعی مینگرند، کاملا در تعارضات عمیق گستره سرزمین غوطه ور است.
لیبرالها اشاعه سیاستهای هویتی را در دستور کار خود قرار داده و محافظه کاران از سوی دیگر بر طبل ملیگرایی آمریکایی میکوبند.
در انتخابات سال 2016 هیلاری کلینتون، نماد آمریکا به مثابه ظرف سالاد بود و به همین روی بسیار تاکید داشت که باید به او رای داد چون یک زن است و تلاش فراوان کرد که با تکیه بر اهرمهای هویتی به بسیج رایدهندگان بپردازد.
در سوی دیگر، گسل دونالد ترامپ از آمریکایی صحبت کرد که سلسله مراتب را اعتبار میبخشد و تنها یک هویت را در اجتماع مشروع میداند و آن هویت آمریکایی است.
جامعه دقیقا دو پاره گشت، نیمی از رایدهندگان هویت آمریکایی را خواهان شدند و نامزد جمهوریخواه را روانه کاخ سفید کردند و نیمی دیگر به تقبیح ملیگرایی پرداختند و نگاه هویتی را مبنای رای خود قرار دادند. آمریکا در مسیری حرکت میکند که شاخصه آن برای آینده قابل پیشبینی منازعات هویتی خواهد بود.
دکتر حسین دهشیار - استاد دانشگاه علامه طباطبایی
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
«جامجم» در گفتوگو با عضو هیات علمی مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی به بررسی اثرات منفی حفر چاههای عمیق میپردازد
سخنگوی صنعت آب در گفتوگو با جامجم: