همین جاست که ما با پدیده کالایی شدن علم و دانش روبهرو میشویم معضلی که میتوانیم براحتی در نظام آموزش عالی کشور شاهدش را ببینیم؛ برای مثال با مشاهده عملکرد ضعیف بسیاری از دانشگاهها و مراکز آموزشی که در سیستم رسمی آموزش عالی کشور دانشجو تربیت میکنند، یا از روی بازار داغ خرید و فروش مقالات، پایاننامهها و... همچنین با شیوع پدیده مدرکگرایی جامعه، میتوانیم به این نکته پی ببریم که علم و دانش به سمت کالایی شدن پیش میرود.
با اینکه کالایی شدن علم و دانش، پدیده نوظهوری در جامعه امروز ما نیست، اما آنچه باعث شده این روزها بیش از گذشته نمود پیدا کند، تبعاتی منفی است که در جامعه بهوجود آورده است. یکی از این تبعات منفی، تغییر شاخصهای منزلت اجتماعی است.
امروزه دیگر یکی از این شاخصهای مهم، مستقیما به مدرک تحصیلی افراد ربط پیدا میکند.؛ مدرک تحصیلیای که باعث میشود شغل و درآمد و بهرهمندیشان از امکانات مختلف، تا اندازه زیادی مشخص شود.
یکی از اثرات منفی کالایی شدن علم همینجا دیده میشود؛ همینجا که افراد جامعه تصمیم میگیرند به هر قیمتی شده، برای رساندن خودشان به شاخصهای منزلت اجتماعی مورد قبول جامعه، حتی بدون علاقه به تحصیل، حتی بدون استعداد و... صرفا با هدف جا نماندن از بقیه افراد جامعه پا به دانشگاه بگذارند. در نتیجه اینجا خیلی هم برایشان فرق نمیکند که در کدام دانشگاه و کدام رشته تحصیل کنند.
نکته بعدی فضایی است که برای اشباع این علاقه کاذب به تحصیل در جامعه بهوجود میآید؛ بهعبارتی تعداد دانشگاههای پولی، رشتههای پولی و... به سرعت افزایش پیدا میکند، همانطور که در جامعه امروز ما با این پدیده مواجه هستیم.
آفت بعدی کالایی شدن علم و دانش، این است که به مرور زمان، آگاهی ارزش و اعتبار خودش را از دست میدهد، یعنی اصلا مهم نیست که چقدر به علم و دانش و مهارت دانشجوها اضافه شده، همین که یک قدم به مدرک تحصیلی نزدیک تر شدهاند، یعنی همه چیز! در حقیقت دیگر آگاهی از ردیف اهداف اصلی علمآموزی کنار میرود و کمکم بدون ارزش میشود. نتیجه این اتفاق هم این است که جامعه بیشتر به سمت مظاهر علمآموزی میرود و در تولید علم هیچ پیشرفتی نمیکند.
درحال حاضر این آفتی که به جان نظام آموزش عالی کشور افتاده و دغدغه خیلیها هم است یعنی پدیده کپی و تقلب و... به خاطر این است که ما بهدنبال تولید علم نرفتیم، چند سال یک دانشجو را تربیت کردهایم، اما از خودش نظر و دیدگاهی ندارد و آن را با تقلب کردن به دست میآورد.
اما بهعنوان راهکار، باید از ریشه از خود آموزش و پرورش و از دوران ابتدایی و پیش از دبستان، این فرهنگسازی را آغاز کرد که مدرک گرفتن برای این است که ما آدمهای بهتری باشیم و زندگی مسالمتآمیزتری در جامعه داشته باشیم. همین فرهنگسازی را باید به تناسب در مقاطع بعدی تا خود دانشگاه هم انجام داد.
در همین رابطه نقش خانوادهها و رسانههای مختلف هم نقشی محوری است؛ اینکه این نگاه را در آنها هم بهوجود بیاوریم و از آنها بهعنوان یکی از ستونهای اصلی مقابله با مدرکگرایی استفاده کنیم، تنها در این صورت است که میتوان امیدوار بود حداقل نسل جدید نگاهی کالاگونه به علم نداشته باشد.
دکتر غفور شیخی - جامعهشناس و استاد دانشگاه
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد