در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
برای برخی محلی که افکار خود را روی کاغذ بیاورند، به دور دستها نگاه کنند و سیگار دود کنند. به واقع که صدای فندک، عجیب با این مکان عجین است. گروهی هم هستند که روی میزها و صندلیها اسم بگذارند، گلها و گلدانها را نوازش کنند و درباره عکسهای به دیوار آویخته شده نظر دهند و افکار آنها را قضاوت کنند.اینجا به معنای واقعی کلمه قرارگاه است.قرارگاهی از هر نوع...
البته این محل خودش یک زاییده فرهنگی است. لابد میپرسید چگونه؟ فرهنگ کافیشاپی، موسیقی کافیشاپی، شعر کافیشاپی، روشنفکر کافیشاپی و... البته همه ماجرا به گفتن از مسائل سطحی ختم نمیشود. کافی شاپ همیشه جایی برای شنیدن ادعا و پرگویی نیست. بعضیهایشان روزگاری محل رفت و آمد بزرگان واقعی بوده و پاتوق اهالی تأثیرگذار جامعه.
یورگن هابرماس جامعهشناس آلمانی معتقد است این نوع پاتوقها به عنوان بخشی از حوزه عمومی است که در آن افکار عمومی شکل میگیرد. در این عرصه اساس بر گفتوگو و تعامل است. در پاتوقها امکان تماس آزاد وجود دارد. هابرماس همچنین درباره ساختار پاتوق بر تعامل آزاد و دوری از تقیدات روزانه در فضایی عمومی تاکید میکند و میگوید پاتوقها عامل گسترش حوزه عمومی و رشد گفتمان بین افراد و خروج جامعه از فضای تک صدایی بر چندصدایی میشود و افراد در این نوع جامعه با یک دیالوگ روبهرو نیستند. در گذشته نهچندان دور کافیشاپها بیشتر مکان گردهمایی روشنفکران، نویسندگان و هنرمندان بود که در این میان با یکدیگر به بحث و تبادلنظر میپرداختند و گاهی نیز نویسندگان و شعرا فرصت را غنیمت شمرده و در آنجا داستانها و اشعار جدید خود را خلق نموده و بعد به مخاطبان ارائه میدادند. امروز هم این کارکرد کافیشاپها از بین نرفته و صورتهای متفاوتی پیدا کرده است. امروز در برخی از این مکانها شاعران شب شعر تشکیل داده و نویسندگان بر روی آخرین اثر چاپ شده دوستشان جلسه نقد و بررسی برپا میکنند.
فرهنگ حاکم بر این فضا در هر جامعهای متفاوت است و هر جا هنجارهای خاص خود را دارد. تمرکز ما اما بر صحبت از انگارههایی است که در جامعه خودمان رواج دارد و همین جا بگوییم که قصد ما از چیدن این جملات پشت سر هم ارائه یکی دیگر از آن پرگوییها نیست. ما در این هفته چمدان قصد داریم تا جایی را برای شما باز کنیم که به اندازه کافی با آن آشنا هستید. اصلا دوست داریم بیایید با هم برویم پشت یکی از همان میزها بنشینیم و گپ بزنیم. اگر چمدان دستتان است، آماده باشید شاید به نقاط دیگر هم سفر کنیم. چه اشکالی دارد شاید به زمانی دیگر رفتیم و اصلا در کنار هم سیاحتی کردیم.
روشنفکر کافیشاپی یا روشنفکر نما؟
بعضیها میان این دو فرق میگذارند. یعنی فرق است بین کسی که داعیه روشنفکری دارد و در کافیشاپ مینشیند و از جناب نیچه و فوکو حرف میزندو یا کسی که روشنفکرنمایی میکند. جامعه روشن فکر نما جامعهای است که فاقد پشتوانه و بنیاد علمی لازم است و معمولا در آن سطحینگری و لفاظی بوفور یافت میشود. این افراد لفاظی و زیبایی کلام را حجابی برای پوشاندن کممایگیهای خود قرار میدهند. در این جریان یا خبری از اندیشه نیست یا اندیشهای سطحی و غیرمنطقی و تقلیدی در کار است. افراد روشنفکرنما تلاش میکنند که کمبود اندیشه خویش را در ورای ژستهای فریبنده، نوع حرکات دست و بدن، با صدای بلند حرف زدن و ارائه مطلب به شیوهای حق به جانب پنهان کنند.
اما داستان روشنفکر کافیشاپی فرق میکند. اغلب در حرفها و صحبتها کمتر نشانی از بیخبری و میانمایگی است. بسیاری برای بحثهایی که میکنند استدلال قابل اعتنا دارند و اصلا بحث روشنفکری کافیشاپی کمتر به مسائل فلسفی میپردازد و فضا بیشتر درگیر شعر و قصه و دلنوشته است که انصافا فضای این روزهای ادبیات ما را بشدت به خود مشغول کرده است.
گذر فرهنگ وهنر
کافیشاپها به علاوه تمام کارکردهایی که دارد نوعی خاص از فروشگاههای فرهنگی و هنری هم محسوب میشود. به طوری که خیلی از فروشندگان کالاهای فرهنگی یا ارائهدهندگان خدمات هنری به این مراکز نظری دیگر دارند. فروش برخی محصولات از جمله قهوه، لیوان قهوهخوری، فلاسک، بلوز و کلاه نیز که معمولا مارک کافیشاپ روی آن است در این مکانها مرسوم است. نکته جالب دیگر اینکه کافیشاپها محلهایی برای فروش بلیتهای کنسرت موسیقی، تئاتر و فروش برخی کتابها هستند، زیرا این مکانها مملو از جوانان و دانشجویانی هستند که از اینها استقبال میکنند.
کافیشاپ جهانی
حال چمدانتان را بردارید تا به برخی از ترینهای دنیای کافیشاپ سر بزنیم. در چین کافی شاپی برای افراد غمگین وجود دارد. فضای این کافیشاپ طوری طراحی شده که فرد مراجعهکننده را به گریه وامیدارد و شعار آن این است: ما شما را به یاد بدبختیهایتان میاندازیم! هزینه استفاده از این مکان ساعتی شش دلار است.
کافه فاجعه (Disaster Café) یکی از منحصر بهفردترین کافههای دنیا در شهر Lloret de Mar اسپانیا است. این رستوران روی سازهای قابل تحرک ساخته شده که میتواند زلزلهای با قدرت 8/7 ریشتر را شبیه سازی کند. این تکانهای شدید بدون اعلام قبلی روی میدهد و همین موجب هیجان بیشتر مشتریان میشود. نکته جالب اینجا است که پیش خدمتهای این کافه کلاه ایمنی و تجهیزات ایمنی دارند تا فضای سرزمینی فاجعهزده را هر چه بیشتر در ذهن مشتری جای دهند.
«کافه یخ» نام کافهای در دبی است. این مکان برای آن ایجاد شده تا مشتریانش بتوانند دقایقی از گرمای وحشتناک این منطقه فرار کنند. در این کافی شاپ همه وسایل از یخ ساخته شده است و دمای هر بخش آن نزدیک به 6 درجه زیر صفر است. البته از آنجا که ورود به این کافیشاپ گران است برای جذب مشتری از راههای مختلفی استفاده شده است. از جمله این راهها میتوان به ایجاد یک مکان اسکی مجازی، کافه یخی و... اشاره کرد، اینجا حتی بازیهای مختلف نیز یخی هستند. در این کافیشاپ البته از پردههای برفی نیز استفاده شده است. این کافیشاپ توسط طراحانی از رومانی و روسیه ساخته شده است.
و سرانجام کافه «ادب» که به تازگی در شهر ریویرا افتتاح شده است دارای قانونی بسیار عجیب است که مشتریان بیادب را به چالش میکشاند. این کافیشاپ قانونی وضع کرده است که طبق آن افراد بیادب باید هزینه بیشتری پرداخت کنند و به ازای هر کلمه زشت باید یک جریمه بپردازند.
این کافه همچنین قانون دیگری هم دارد که براساس آن به با ادبان تخفیف ارائه میکند. اگر شما وارد این کافه شده و بگویید «یک قهوه» باید 10 یورو بپردازید، اگر بگویید «یک قهوه لطفا» 6 یورو هزینه شما میشود و اگر وارد کافه شده و بگویید «سلام، یک قهوه لطفا» تنها باید 2 دلار بپردازید.
کافیشاپ در هندوستان
در کافیشاپهای هندوستان هم معمولاً صدای موزیکهای تُند چیزی است که همیشه وجود دارد... بیشتر کافیشاپها در هند از شعبههای معروف اروپایی هستند که نوشیدنی سنتی هندی مثل چای هندی را ندارند... قشری که به کافیشاپهای معروف در هندوستان رفت و آمد دارند، بیشتر از سطح متوسط به بالا هستند و این نکتهای است که صاحبان کافیشاپها به آن توجه دارند. براساس همین معیار محل احداث این مکانها را شناسایی میکنند.
در بعضی از شعبههای این کافیشاپها کتابفروشی هم وجود دارد و به علاقهمندان، مجله یا هفتهنامه منتشر شده مختص کافیشاپ را هدیه میدهند. بهطور مثال، کافه باریستا هفته نامهای دارد که در آن اخبار مهم سیاسی و اجتماعی، اخبار زندگی هنرپیشههای هندی و غربی، همینطور طالعبینی هندی و پیشگویی اتفاقاتی که قرار است در طول هفته برای متولدین هر ماه بیفتد و برنامههای هفتگی سینما و تلویزیون چاپ میشود.
قهوه و پاستا ارکان جداییناپذیر
قهوه از قدیم بخش جداییناپذیر کافهها بوده است، ولی در دوران مدرن پاستا و اسپاگتی جای خوبی برای خود در منوهای کافیشاپها باز کردهاند. البته نباید انواع و اقسام دسرهایی که با بستنی تهیه میشوند را فراموش کرد که حداقل دو برابر قیمت را نسبت به بستنیفروشیها دارند. دسرهایی که تفاوت چندانی با هم ندارند و در بسیاری از موارد فردی که آنها را سفارش میدهد در واقع نمیداند چه دسری را سرو خواهد کرد و در بسیاری موارد به دلیل جالب بودن نام، آنها را انتخاب میکند. البته در برخی از کافیشاپها نوشیدنیهای ایرانی و دمنوشها هم ارائه میشوند که در فضای مدرنیزم کافی شاپها تلفیق فرهنگی جالبی را بهدست میدهد. شاید این موضوع تاحدی نتیجه ایرانیزه کردن و تطابق با ذائقه ایرانی است که استقبال خوبی هم با خود به همراه دارند.
به بیان دیگر، در کافی شاپ مصرفکننده است که حکومت میکند، دنجی مکان کافی شاپها و کدری شیشههایشان عزلتنشینی نیست، بلکه کنارهگیری و گریز از فرهنگ غالبی است که با آنها بیگانه است و دریچه ایست به جهانی که در فراسوی مرزها غالب است. جهان کافیشاپ، بیرون خود را میبندد تا دریچهای به دریچه ذهنی خودش بگشاید. شاید هم تعبیر نویسندهای صحیح باشد که مینویسد این محیطهای کوچک و گاه 3 در 4 جهانی ترین محیطهای ایران هستند.
صابر افشارزاده - روزنامه نگار
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس مسائل سیاسی در گفتگو با جام جم آنلاین:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»:
گفتوگوی «جامجم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر
یک کارشناس مسائل سیاسی در گفتگو با جام جم آنلاین:
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد