بازداشت زوج جوان در مرگ مرموز پسر دانشجو

همزمان با سقوط مرگبار پسر دانشجو در یکی از محله‌های شهریار، زن جوانی که با او دوستی پنهانی داشت، همراه شوهرش بازداشت شدند. آنها مدعی‌اند پسرجوان هنگام فرار از تراس به خیابان سقوط و فوت کرده است.
کد خبر: ۹۶۹۴۷۲

به گزارش جام‌جم، چندی قبل مردی هنگام بازگشت به خانه‌اش در اطراف محله شهریار مشاهده کرد مردی کنارخیابان افتاده است. او به گمان این‌که وی تصادف کرده ونیاز به کمک دارد، به سمتش رفت اما با پیکر غرق در خون پسر جوان روبه‌رو شد. او با پلیس تماس گرفت و به این ترتیب با حضورکارآگاهان جنایی پلیس آگاهی غرب استان تهران، تحقیقات برای رازگشایی از مرگ وی آغاز شد. در بررسی جیب‌های او، کارت دانشجویی پیدا شد که نشان می‌داد او سهیل نام دارد و دانشجو است. در ادامه تحقیقات خانواده‌اش شناسایی شدند. تحقیقات برای رازگشایی از مرگ او ادامه داشت تا این که دو روز پیش ردپای زنی جوان به نام مینا در این پرونده به دست آمد. این در حالی بود که مینا در محل کشف جسد زندگی می‌کرد. او تحت تعقیب پلیس قرار گرفت و در یکی از محله‌های شهریار بازداشت شد. این زن با انتقال به پلیس آگاهی غرب استان تهران در بازجویی به پلیس گفت: من متاهل هستم و دختر خردسالی دارم. شوهرم رفتار مناسبی با من نداشت و کتکم می‌زد. از این وضع خسته شده بودم. او حتی حاضر نبود مرا طلاق دهد. شرایط زندگی برایم خیلی سخت بود تا این که یکی از دوستانم که او نیز شرایط مشابه زندگی مرا داشت، پیشنهاد کرد با مردی دوست شوم تا بتوانم با او درد دل کنم.

وی افزود: دو سال پیش با دوستم برای خرید به تهران رفته بودیم که او از من خواست سوار خودروی دوستش شوم. همراه آن مرد، پسر دانشجویی بود. همین آشنایی باب دوستی من و پسر جوان به نام سهیل را فراهم کرد. به دروغ گفتم که از شوهرم جدا شده‌ام و همراه دختر خردسالم در خانه‌ای در شهریار زندگی می‌کنیم . او حرف‌هایم را باور کرد. بعد از آن ارتباطمان تلگرامی ادامه پیدا کرد و هراز گاهی نیز یکدیگر را ملاقات می‌کردیم. برخی مواقع هم به خانه‌ام می‌آمد. برای این که دخترم متوجه حضورش نشود ، او را نزد خانواده یا اقوام می‌گذاشتم. وقتی متوجه می‌شدم شوهرم در مسیر خانه است، به بهانه این که برادرم برای سرکشی نزدم می‌آید، از او می‌خواستم خانه‌ام را ترک کند.

وی افزود:آن شب سهیل در خانه‌مان بود که همسرم به خانه آمد. پسر جوان با دیدن شوهرم، متوجه شد که او برادرم نیست و دروغ گفته‌ام. او ترسید و برای فرار از دست شوهرم به سمت تراس رفت تا از آنجا فرار کند که ناگهان به پایین سقوط کرد. نمی‌دانستیم باید چکار کنیم. سراسیمه به خیابان رفتیم و متوجه شدیم او فوت کرده است. راز مرگ او را پنهان کردیم تا این که من دستگیر شدم.

با اعتراف‌‌های او، شوهرش هم بازداشت شد و با انتقال به پلیس آگاهی به افسر تحقیق گفت: از چندی پیش به رفتارهای همسرم شک کرده بودم تا این که او را زیر نظر گرفتم. شب حادثه به بهانه‌ای از خانه بیرون رفتم و بعد که بازگشتم، متوجه حضور مرد غریبه در خانه‌ام شدم. او با دیدن من ترسید و به سمت تراس رفت تا فرار کند که به خیابان سقوط و فوت کرد .

این زن و مرد جوان در حالی در بازداشت به سر می‌برند که تحقیقات از آنها ادامه دارد. با کشف سرنخ‌هایی، این فرضیه پلیسی که مرد جوان به قتل رسیده، قوت گرفته است.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها