در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در ساختمانی بسیار قدیمی با راهروهایی تودرتو و تاریک، در زیرزمینی نمور و سرد داستان زندگی دختری روایت میشود که هفت دقیقه پس از به دنیا آمدنش، مادرش را از دست میدهد و زندگی او بشدت تحت تاثیر این اتفاق ناگوار قرار میگیرد. پسازاین واقعه پدرش خانه و هر آنچه در آن است را به آتش میکشد. دخترک هیچگاه به این خانه بازنمیگردد تا اینکه پس از 30 سال تصمیم میگیرد با گذشته روبهرو شود و خاطراتی از خانهای را به یاد بیاورد که هیچگاه در آن زندگی نکرده است. خانهای که کلید، قفل، پنجره و هیچ ندارد. مونولوگ 45 دقیقهای با بازی آوا علوی؛ تصویری هیستریک و غیرمعمول از دختری ارائه میدهد که وسواس کلمه دارد و سعی میکند از کلمات بسیار اندکی استفاده کند و دایره واژگانش را تا میتواند محدود سازد. کلمه در این نمایش و تاکید بر آن از اهمیت ویژهای برخوردار است. کارگردان در «3600 ثانیه مردن» با استفاده از ویدئو آرت و پروژکشن مپینگ، نوعی تئاتر چندرسانهای را روی صحنه میبرد و کلمات خاصی مانند حیران، سرگشته، خانه، مادر، لالایی، آتش، غیاب و سکوت همراه معنای آن بهوسیله پروژکشن مپینگ به تاکید بیشتر به موضوع نمایش میپردازد. بهنوعی کلیدواژههایی که یک تصویر کلی را ارائه میدهند.
استفاده از برخی کلمات خاص مانند مادر، دختر، لالایی، خانه، سکوت؛ کلماتی هستند که بار معنایی خاصی به مخاطب القا میکنند. نگاه فمینیستی اثر، شاید گفتمان غالب «3600 ثانیه مردن» باشد. دختر در این سالها تنها با سکوتی زندگی کرده است که برای او سرشار از ناگفتههای مادر نادیدهاش محسوب میشود. در این میان پدر تنها نقش ویرانگر و خشنی را دارد که باوجود حضورش در زندگی دختر؛ در خاطرات او غایب است.
دختر از مکانهایی نام میبرد که مدتی در آنها زندگی کرده، استانبول، بیروت، فرانسه و... و با تلخی بسیار میگوید که سکوت الفبای مشترک مردم تمام سرزمینهاست. او در این سالهایی که از خانه و وطن خویش دور بوده، نتوانسته زندگی را زندگی کند و درنهایت به این نتیجه میرسد که «زمین جای خیلی دردناکی است» او در این زمین پهناور نمیتواند جایی برای زندگی پیدا کند و حیران و سرگشته به خانه مخروبه خود بازمیگردد تا در آنجا بتواند بمیرد. جهانبینی نویسنده و کارگردان به زندگی، زایش، خانواده، گذشته، حال و آینده؛ نهیلیستی و پوچگراست. جهان و زمینی که اثر برای مخاطب ترسیم میکند جای زندگی نیست و شخصیت در این خلأ لامکان و لازمانی؛ میان بودن و نبودن دستوپا میزند و در نهایت نبودن برایش دلپذیرتر است.
در کنار این دو ویژگی همزمان در نمایش صدای نغمه ثمینی در لحظاتی به نمایش اضافه میشود که بهنوعی آنهم یک تکگویی و بیان خاطراتی است که در واقع قصد دارد گوشهای دیگر از جهان تاریک این تک پرسوناژ را روشن کند و او را در بیان گذشتهاش یاری دهد.
این اثر روایتی غیرخطی و نامنسجم دارد. مخاطب به همراه دختری که پس از 30 سال وارد خانه پدریاش شده؛ او را همراهی میکند و با توجه به اینکه قرار نیست جای مشخصی در صحنه داشته باشد؛ نوعی حس گیجی و ناآشنا بودن مکان نمایش با مکانی که شخصیت در آن نقطه عطف زندگیاش رقم خورده است؛ شاید بهترین و تاثیرگذارترین ویژگی نمایش «3600 ثانیه مردن» باشد.
در برخی از میزانسنها، شخصیت سعی دارد با مخاطب ارتباط برقرار کند و در کنار او به اجرا بپردازد نه در مقابلش. از آنها سوال میکند، ساعت قرض میگیرد؛ با آنها درددل میکند و این ارتباط نیز در تکمیل پازل شخصیت وسواسی بیمارگونه او بسیار موثر است. با توجه به اینکه اجرای نمایش تکپرسوناژی، سختیها و مشکلات خاص خود را دارد؛ در برخی از پردهها، شخصیت کاملا توانسته مخاطب را با خود همراه کند و او را به دنیای عجیب و ناآشنای خود ببرد. اما این موفقیت در کلیت اثر به دست نمیآید و بهنظر میرسد در برخی از پردهها تماشاگر حس میکند او به تکرار افتاده است و روایت همراه با بازیاش فراتر از حد تصور و انتظار مخاطب نیست و چندان نمیتوان به دیدن اثر متفاوت و تاثیرگذاری، دلخوش کرد.
رویا سلیمی
جامجم
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
رییس مرکز جوانی جمعیت وزارت بهداشت در گفتگو با جام جم آنلاین:
گفتوگوی «جامجم» با سیده عذرا موسوی، نویسنده کتاب «فصل توتهای سفید»
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»: